ضمیمه شماره (2) نشریه الکترونیکی بصائر ؛

ی, 03/13/1403 - 17:23

ضمیمه شماره (2) نشریه الکترونیکی بصائر ؛

 

ضمیمه 2 - بصائر

 

 

چکیده:

1. در سایه انفاس قدسی امام و انقلاب اسلامی بود که امثال شهید سلیمانی از روستاهای کرمان کشف استعداد شده و توانستند به بزرگترین فرمانده مبارزه با تروریسم جهان تبدیل شوند یا حتی پیش از این، افرادی چون شهید رجایی را از طبقات پائین و مستضعف جامعه پرورش داد و با الگوی مدیریت خود، یک سیره انقلابی و مکتبی از حکمرانی ارائه کرد که از سوی مقام معظم رهبری تداوم پیدا کرد و بعد از سال‌ها، از سوی شهید رئیسی بار دیگر با یک رستاخیز عظیم، تجدید حیات کرد. 

2. در همین چارچوب می‌توان به نقش‌آفرینی رزمندگان در دفاع مقدس اشاره کرد که چگونه افرادی کم سن و سال و بدون تجربه و دانش نظامی، توانستند بر بزرگترین لشگرها و زبده‌ترین فرماندهان رژیم بعث عراق که اتفاقاً از حمایت ابرقدرت‌ها نیز برخوردار بود، پیروز شوند. 

3. امام خمینی ذخیره‌های ایمانی و معرفتی مردم را احیا کرد که در نتیجه آن، نسلی از کارگزاران تراز و بن‌بست‌شکن تربیت شد که توانستند بار سنگین انقلاب و نظام را در طول سال‌های متمادی بر دوش بکشند. جذابیت این کار امام به‌حدی است که در شرایط کنونی که انقلاب و نظام در دهه پنجم حیات خود به سر می‌برد و جامعه ایران بیش از یک دهه است که با فشارهای ناشی از تحریم و مشکلات اقتصادی دست‌ و پنجه نرم می‌کند، وقتی جامعه نسیم حیات‌بخش مکتب امام را در سیره مدیریتی و حکمرانی رئیس‌جمهور شهیدش می‌بیند، باز به آن اشتیاق نشان می‌دهد و آن را در مقام گره‌گشایی از شرایط کشور و مشکلات خود می‌بیند. 

4. کارگزاران تراز در مکتب امام خمینی کسانی‌اند که «چیزی برای خود نمی‌خواهند»، «مبنای حب و بغض‌شان الهی است»، «خود را از مردم و برای مردم می‌دانند و میان خود و مردم دیوار نمی‌کشند»، «مردم‌دار و عاشق مردم هستند و از هر فرصتی برای خدمت به مردم استفاده می‌کنند»، «عدالت‌محور و اهل توجه به مستضعفان‌اند»، «وحدت‌آفرین و همگراکننده هستند»، «مقابل دشمن سرسخت و مقابل مردم فروتن و خادم‌اند»، «سعه‌ صدر دارند و انتقادپذیرند» و... . 

5. کارگزاری با این ویژگی‌ها، قطعاً بن‌بست‌شکن و گره‌گشا خواهد بود. بنابراین، اکنون که کشور در آستانه برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد، امید است که با بازخوانی و تبیین این شاخص‌ها، بتوانیم با یک انتخاب کارگزار تراز انقلاب و نظام، گامی در مسیر تداوم سیره حکمرانی شهید رئیسی عزیز برداریم. 

مقدمه

با شهادت شهید رئیسی به عنوان کارگزاری تراز که پرورش‌یافته مکتب نورانی امام خمینی(ره) می‌باشد، لاجرم و براساس اصل 131 قانون اساسی باید انتخابات ریاست جمهوری به صورت زودهنگام برگزار شود. در پیش بودن انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) از یک سو و ضرورت تداوم سیره حکمرانی شهید رئیسی از سوی دیگر ایجاب می‌کند تا با تبیین شاخص‌های کارگزاران تراز انقلاب و نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی، معیارهایی برای انتخاب اصلح در انتخابات ارائه شود تا از این طریق، میراث این شهید عزیز در اداره دولت تداوم پیدا کند. بنابراین، در متن حاضر تلاش می‌شود تا ضمن تبیین مکتب امام(ره) به عنوان مکتبی که انسان‌ها و کارگزارانی تراز پرورش داده و می‌دهد، شاخص‌های کارگزاران تراز نیز از دیدگاه ایشان بازخوانی  شود.

مکتب امام؛ مکتب پرورش کارگزاران تراز

نظام‌های سیاسی در یک نگاه حاوی چهار رکن ایده، ساختار، کارگزاران و سیاست‌ها(رفتارها) هستند. همه این ارکان برای ایجاد، حفظ و بالندگی یک نظام سیاسی ضروری می‌باشند. به عبارت دقیق‌تر، برای تحقق آرمان‌ها و مطلوبیت‌هایی که در ایده‌ها وعده داده می‌شود، یک نظام سیاسی باید بتواند ساختارهای متناسب ایجاد کند تا با اداره آنها از سوی کارگزاران توانمند و متعهد، بتواند سیاست‌ها و رفتارهای کارآمدی را از خود به اجرا درآورد. 

با این مقدمه باید گفت که از مهمترین دستاوردهای رهبری امام خمینی(ره) آن بود که علاوه بر طرح یک ایده‌ا‌ی درست و متقن که به‌خوبی توانست در موقعیت هژمونی قرار بگیرد، در طراحی و هندسه نظام اسلامی نیز ساختارهای متناسبی ایجاد کرد که بتوانند بار تحقق آرمان‌هایی که در ایده‌ی محوری نظام به آنها وعده داده شده بود. اما پیش از این، فتح‌الفتوح امام آن بود که با پرورش شخصیت‌ها و کارگزاران تراز، افرادی مکتبی به جامعه و جهان عرضه کرد که توانستند بار این مسئولیت‌های عظیم را به دوش بکشند. 

درواقع، فتح‌الفتوح امام آن بود که توانست ملت ایران را از زیر بار اسارت و حقارت خارج سازد و با تزریق خودآگاهی معنوی و خودباوری به آنها، کارگزارانی در تراز تمدن‌سازی تربیت کند. نمی‌توان انکار کرد که در سایه انفاس قدسی امام و انقلاب اسلامی بود که امثال شهید سلیمانی از روستاهای کرمان کشف استعداد شده و توانستند به بزرگترین فرمانده مبارزه با تروریسم جهان تبدیل شوند یا حتی پیش از این، افرادی چون شهید رجایی را از طبقات پائین و مستضعف جامعه پرورش داد و با الگوی مدیریت خود، یک سیره انقلابی و مکتبی از حکمرانی ارائه کرد که از سوی مقام معظم رهبری تداوم پیدا کرد و بعد از سال‌ها، از سوی شهید رئیسی بار دیگر با یک رستاخیز عظیم، تجدید حیات کرد. در همین چارچوب می‌توان به نقش‌آفرینی رزمندگان در دفاع مقدس اشاره کرد که چگونه افرادی کم سن و سال و بدون تجربه و دانش نظامی، توانستند بر بزرگترین لشگرها و زبده‌ترین فرماندهان رژیم بعث عراق که اتفاقاً از حمایت ابرقدرت‌ها نیز برخوردار بود، پیروز شوند. جالب آنکه عمده فرماندهان و نوابغ هشت سال دفاع مقدس جوانانی با حدود 25 سال سن بودند که فاقد هیچ‌گونه تجربه پیشینی و سواد کلاسیک نظامی بودند، اما کیفیت فرماندهی آنها به گونه‌ای بود که گویا در عالی‌ترین سطوح در دانشکده‌های جنگ تحصیل کرده بودند. 

با توجه به آنچه گفته شد، فتح‌الفتوح امام و انقلاب آن بود که با اتکا به نیروی الهی نهفته در توده‌های مردم مؤمن و مستضف، شکوفاسازی آنها و تربیت کارگزاران تراز از میان آنها توانست در برابر انواع هجمه‌ها و فشارها، چه در دوران مبارزه و تکوین انقلاب اسلامی و چه در دوران بعد از پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی تا کنون، نبرد نامتقارن و موفقی را شکل دهد. میزان کارآمدی این مهم به‌حدی است که علاوه بر عبور کشور از شرایط دشوار تثبیت انقلاب و تحولات دهه 60، برای نظام ذخیره قابل‌اتکایی در دوران شکوفایی و بالندگی نیز بوده است. 

از این نظر، کار امام و انقلاب اسلامی، کاری پیامبرگونه بوده است؛ زیرا پیامبران و به‌ویژه پیامبر عظیم‌الشأن اسلام همگی برای تربیت افرادی تراز مبعوث شدند. جالب آنکه امیر المؤمنین علی(ع) در فرازی از خطبه اول نهج‌البلاغه در بیان فلسفه بعثت می‌فرمایند:

«فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ و َوَاتَر َإِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ و َيُذَكِّرُ وهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ و َيَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ...» 

ترجمه:  

پس پيامبران رابه ميان شان بفرستاد. پيامبران از پى يكديگر بيامدند تا از مردم بخواهندكه آن عهدراكه خلقتشان برآن سرشته شده، به جاى آرند ونعمت اوراكه ازيادبرده اند، فرايادآورند وازآنان حجّت گيرندكه رسالت حق به آنان رسيده است وخردهاشان راكه درپرده غفلت،مستورگشته، برانگيزند.

درواقع، امام خمینی گنجینه‌های ایمان و عقل مردم را شکوفا کرد یا به تعبیری، ذخیره‌های ایمانی و معرفتی مردم را احیا کرد که در نتیجه آن، نسلی از کارگزاران تراز و بن‌بست‌شکن تربیت شد که توانستند بار سنگین انقلاب و نظام را در طول سال‌های متمادی بر دوش بکشند. جذابیت این کار امام به‌حدی است که در شرایط کنونی که انقلاب و نظام در دهه پنجم حیات خود به سر می‌برد و جامعه ایران بیش از یک دهه است که با فشارهای ناشی از تحریم و مشکلات اقتصادی دست‌ و پنجه نرم می‌کند، وقتی جامعه نسیم حیات‌بخش مکتب امام را در سیره مدیریتی و حکمرانی رئیس‌جمهور شهیدش می‌بیند، باز به آن اشتیاق نشان می‌دهد و آن را در مقام گره‌گشایی از شرایط کشور و مشکلات خود می‌بیند. 

شاخص‌های کارگزاران تراز در مکتب امام خمینی(ره)

با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و ضرورت صدق شاخص‌های کارگزاران تراز در مکتب امام خمینی(ره) در رئیس‌جمهور منتخب و از سویی، با توجه به ضرورت تداوم راه و سیره شهید جمهور در ادامه تلاش می‌شود تا با مرور این شاخص‌ها، معیارهای اصلح‌گزینی در انتخابات ریاست جمهوری یادآوری شود. مهمترین شاخص‌های کارگزاران تراز در مکتب امام خمینی(ره) عبارت‌اند از:

1. مردمی بودن: کارگزاران در نظام اسلامی باید برخاسته از متن مردم باشند. مسلم است که کارگزاران نظام از خارج کشور انتخاب نمی‌شوند. پس منظور از مردمی بودن کارگزارن این است که روحیه مردمی داشته باشند و خود را جدا از مردم یا فراتر از آنها تلقی نکنند و درواقع، با مردم احساس هم‌دردی و هم‌سرنوشتی داشته باشند. به طور دقیق‌تر باید گفت که جایگاه کارگزاران در نظام اسلامی، جایگاه خدمت‌گزاری است و بنابراین، کارگزاران نباید احساس شأنیتی متمایز از توده‌های مؤمن و انقلابی داشته باشند. تعبیر «رفیق» بودن مسئولان با مردم از دیدگاه امام ناظر به همین ارتباط تنگاتنگ مسئولان و مردم است: «ایران همین است که می‌بینید. نخست‌وزیرش، وزیرخارجه‌اش، رئیس‌جمهورش، رئیس مجلسش، همه یک مردم عادی هستند وبامردم رفیق هستند. باید بامردم آشناشد.»[1]

در همین چارچوب می‌توان به شاخص مهم دیگری چون «ساده‌زیستی» هم اشاره کرد که عدم‌دقت در رعایت آن باعث می‌شود که شاخص مردمی بودن کم‌رنگ شود. به تعبیر دقیق‌تر، کارگزاران تراز نظام اسلامی باید ساده‌زیست باشند تا بتوانند بدون تکلف با مردم مواجه شوند و مردم در مواجهه با آنها احساس به سختی افتادن نکنند. کارگزاران حتی باید بتوانند در میان مردم حاضر شده و در صورت لزوم با آنها بر سر یک سفره حاضر شوند. 

2. حساسیت نسبت به حفظ استقلال: کارگزار تراز نظام اسلامی باید در رفتار و سیره فردی و مدیریتی خود تجلی‌بخش ارزش‌های اسلامی باشد و فراتر از این، برای اداره کشور باید از شیوه‌های اسلامی بهره ببرد و نه راه‌حل را در وابستگی به خارج ببیند. آنچه در این میان مهم است، حفظ استقلال کشور در ابعاد و حوزه‌های مختلف است. امام راحل در این زمینه تأکید دارند: «اساس کار یک جمهوری اسلامی، تأمین استقلال مملکت وآزادی ملتها ومبارزه با فساد و فحشاوتنظیم وتدوین قوانین است.» از دیدگاه ایشان، مادامی که دریک جامعه‌ای،استقلال حاصل نشود وازبردگی قدرت‌ها، خودشان را رها نسازند، بدون تردید، به قلّه سعادت نخواهندرسید. از اینرو، امام جنگ برای حفظ استقلال کشور را به هیچ وجه مشروط به وجود امام یا نایبش ندانسته و به حکم اسلام واجب می‌داند. قابل ذکراست که استقلال دارای مفهومی چند بعدی است که مهمترین آن استقلال فکری وفرهنگی افراد است؛ مادامی که افراد جامعه‌ای ازلحاظ فکری وفرهنگی دارای استقلال نباشند، بعید به نظرمی‌رسدکه این توانایی راپیداکنندتاجامعه‌ای مستقل به دست آورند؛یعنی استقلال سیاسی درنظام حکومتی ونیزاستقلال اقتصادی،نظامی واجتماعی،منوط به استقلال فرهنگی است. بنابراین،امام راحل می‌فرمایند: 

«همان طورکه کرارا تذکر داده‌ام،بزرگ‌ترین وابستگی ملت‌های مستضعف به ابرقدرت‌ها ومستکبرین، وابستگی فکری ودرونی است که سایر وابستگی‌ها ازآن سرچشمه می‌گیردو تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال درابعاد دیگرحاصل نخواهدشد.»

با توجه به آنچه گفته شد، کارگزار تراز نظام و انقلاب اسلامی باید با اتکا به استقلال فکری و هویتی، راه هرگونه تسلط بیگانگان بر کشور را سد کند. درواقع، تأکید بر حفظ استقلال از آن روی برای کارگزاران نظام ضروری است که سبب حفظ خطوط فاصل با دشمنان می‌شود. 

3. عدالت: عدالت در اینجا هم ملکه‌ای نفسانی است و هم به معنای عدالت‌گستری است. در معنای اخیر که مبرهن است و نیاز چندانی به توضیح ندارد، اما در توضیح عدالت به عنوان ملکه‌ای نفسانی برای کارگزاران نظام باید گفت که کارگزار تراز نظام باید مجهز به ملکه عدالت باشد تا در تضاد میان منافع شخصی و گروهی با منافع ملی و عمومی یا در کشاکش جلب محبوبیت از سوی مردم و پافشاری بر مسیر حق، دومی را بر اولی ترجیح دهد و به خاطر تأمین منافع شخصی و گروهی یا خرید محبوبیت از سوی مردم، حاضر به فدا کردن منافع عمومی و ملی نباشد. درواقع، کارگزار تراز انقلاب با تجهیز به ملکه عدالت می‌کوشد تا جان‌فدای مردم و نظام باشد و در این مسیر از آبرو، اعتبار، وقت و... خود هزینه می‌کند. 

4. رسیدگی به وضع مستضعفان: نظام اسلامی اگرچه متعلق به همه اقشار و طبقات جامعه است، اما در راستای عدالت‌گستری، جهت‌گیری‌ اقدامات کارگزاران باید به سمت مستضعفان و طبقات پایین جامعه باشد. امام(ره) به محرومان و مستضعفان جامعه توجه جدی داشتند؛ هم از این جهت که آنها را نیروهای اصلی انقلاب می دانستند و هم از این جهت که رسیدگی به اوضاع و احوال آنان مناسب عدالت و به عدالت نزدیکتر است. امام در این خصوص تأکید داشتند که «شما باید برای این پابرهنه‏ها و مستضعفین كه در طول تاریخ به استضعاف كشیده شده بودند و اینها را به حساب نمی‏آورند و فقط آن طبقه بالا را راضی نگاه می ‏داشتند ... برای اینها كار كنید ... باید همه دست‏به دست هم بدهید كه ان شاءالله برای اینها یك زندگی مرفهی، یك وضع صحیحی پیش بیاید، درست‏بشود.»[2] امام(ره) در اهمیت این مهم می فرمایند: «گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد.» یا اینکه در آن وصیت نامه سیاسی الهی شان می فرمایند: «به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است.»

5. قانون‌مداری: قانون به عنوان معیار اداره جامعه و تعیین‌کننده کیفیت رفتار افراد و کارگزاران مختلف، ابزار ایجاد وحدت رویه و نظم و از سویی، عامل جلوگیری از اختلاف، خودسری و هرگونه استبداد از سوی افراد است. بنابراین، رعایت آن و مبنا قراردادن آن از سوی همه کارگزاران یک اصل عقلانی است. علاوه بر این، قانون‌مداری در نظام اسلامی از نقطه‌نظرمنشأ شرعی قانون، یک وجه تکلیفی هم دارد. امام خمینی در این باره می‌فرمایند: «اگرهمه‌ی اشخاص،گروه‌ها،مسئولان ونهاد‌هایی که درسراسرکشورهستند،اگربه قانون خاضع باشندو محترم بشمارند،هیچ اختلافی پیش نخواهدآمد. اختلاف از راه قانون‌شکنی پیش می‌آید. قانون برای نفع ملت وجامعه است،نه برای نفع بعضی اشخاص وگروه‌ها وهمه‌ی افرادکشوربایدخودشان را باآن تطبیق دهند. جمهوری اسلامی یعنی اینکه حکومت به احکام اسلامی وبه خواست مردم وقانون،که براساس قرآن کریم وسنت رسول اکرم است، عمل کند واشخاصی برای خودشان و به فکرخودشان حکومت نکنند.» 

ایشان همچنین در زمینه قانون‌محوری و قانون‌مداری تأکید دارند: «حکومت حضرت رسول وحضرت علی(ع) مصداقی برای حکومت قانون است. حکومت در زمان این دو،حکومت قانون بوده است وشاید دیگرهیچ‌وقت حاکمیت قانون رابدان‌گونه سراغ نداشته باشیم. حکومتی که ولی‌امرش درمقابل قانون باپایین‌ترین فردی که درآن زندگی می‌کندعلی‌السواء وبرابر باشد.» «دراسلام یک چیزحکم می‌کندوآن قانون است. حتی رسول خدا ازخودشان رأی نداشتند وهرچه می‌فرموداز وحی قرآن سرچشمه می‌گرفت وازروی هوا وهوس سخن نمی‌گفت.»

براین اساس، از جمله شاخص‌های کارگزاران تراز انقلاب و نظام، اعتقاد و التزام عملی به قانون است. بنابراین، نمی‌تواند ادعا کند که قانون را قبول ندارد. درواقع، کارگزار تراز در صورت تعارض میان میل و رأی خود با قانون، قانون را ملاک می‌داند و بدان پایبند است. 

6. داشتن سعه صدر و انتقادپذیری: کارگزار تراز باید با داشتن سعه صدر، پذیرای انتقادات باشد و در مقابل انتقادات، عکس‌العمل اخلاقی و مناسب داشته باشد. اساساً کارگزار تراز، نه تنها پذیرای نقد است، بلکه با استقبال از نقد و منتقدان، آن را فرصتی برای اصلاح اشکالات احتمالی در عملکرد خود می‌داند. فایده این امر آن است که منتقدان هم احساس طردشدگی از سوی مسئولان پیدا نمی‌کنند. بنابراین، خصلت نقدپذیری کارگزاران موجب تحکیم سرمایه اجتماعی نظام هم می‌شود. امام خمینی دراین‌بارهمی‌فرمایند:

«انسان باید به دنبال یافتن عیوب خودباشد. لکن هیچ دستگاه وفردی نمی‌تواند ادعاکندکه هیچ نقصی ندارد واگرکسی این ادعاراکرد،بزرگ‌ترین نقصش همین ادعاست.» «بنابراین انتقاد برای اصلاح امورلازم است وجامعه بدون انتقاداصلاح نمی‌شود.» ایشان همچنین درباره نحوه ی برخوردبا انتقاد ودیدگاه‌های مخالفین می‌فرمایند: «مسئولان وآقایان دریک مجموعه‌ی آرام،که عقل‌ها می‌توانندکاربکنند، اختلافاتی که دردیدگاه‌ها و بینش‌ها، راجع به مسائل کشوردارند، باآرامش خاطرو بانظرصحیح انتقاد بکنند وآن کسی که درمقام پاسخ وجواب است، بدون اینکه غضب درآن راه داشته باشد،جواب بدهد. آن‌وقت منطق درمقابل منطق است واگرچنانچه باهیاهو وجار و جنجال بخواهدیک مسئله را حل بکنندو هرکس درنظرداشته باشدکه طرف مقابل خودش را مثل یک دشمن بکوبد، عقل‌هاکنارمی‌رود وقوه‌ی غضبیه،که بدترین قوه‌هاست، اگرمهارنشود به کار می‌افتد ومسائل را علاوه براینکه حل نمی‌کند،مشکل‌ترهم می‌کند. بنابراین انتقاد نباید ازقوه‌ی عقل دورباشد.» «مسئولان بایستی بدون توجه به حب ‌و بغض و نظرطرفداران و مخالفان، هرجاکه حق است، به دنبال آن رود وتحت تأثیرحق واقع شوند. اگر چنانچه از دشمن هم صادرشد، او را تمجید کند و اگر باطل ازدوست صادرشد،آن ر اتکذیب کند.»

بنابراین، معیار انتقادات و پاسخ به آنها باید حق و حق‌مداری باشد؛ یعنی هم منتقدان نباید از دایره حقیقت خارج شوند و هم پاسخ‌دهندگان(که در اینجا منظور کارگزاران است) باید تلاش کنند تا در پاسخ به انتقادات نه براساس خوشایند این و آن، بلکه براساس معیار طرفداری از حق پاسخگو باشند. 

7. پرهیزازقدرت‌طلبی وحب مال: حکومتو مسئولیت از دیدگاه اسلامی یک امانت است و برای تحقق اهداف عالیه‌ای چون سعادت بشر ضرورت دارد. بنابراین، به‌خودی‌خودفاقدارزش است و تنها زمانی ارزشمند تلقی می‌شودکه درمسیراهداف الهی قرارگیرد. از این نظر، چنانچه زمامداری معطوف به دنیادوستی و قدرت‌طلبی باشد، انحراف از مسیر متعالی تلقی شده و فاقد ارزش می‌با‌شد. بنابراین، کارگزار تراز، مسئولیت را نه برای التذاذ از قدرت و کسب مال و شهرت، بلکه برای خدمت می‌خواهد. از این‌رو، از هر فرصتی برای توسعه خدمت‌رسانی به مردم استفاده خواهد کرد.امام راحل در این زمینه می‌فرمایند:

«اگر اعمال وقدرت مسئولان برای خودباشند، نه برای ملت وخد او برسرخودشان دعواکنند، نه برای مصالح ملت واسلام،این همان طاغوت است،منتها به‌صورت دیگرآمده. حکمفرمایی دراسلام مطرح نیست. اسلام و قرآن یک قوانین است که می‌خواهدانسان درست کند. بنابراین اگرکسی برای قدرت اقدام بکند وبرای تحصیل قدرت شمشیر بکشد، این ازاسلام دوراست.»

8. حفظ وحدت وهمدلی: از آنجا که ماهیت حکومت و کارگزاری در اسلام مبتنی و معطوف به خدمت‌گزاری است، پس کارگزاران باید حداکثر تلاش خود را به کار ببندند تا بتوانند این خدمت‌گزاری را به صورت تمام و کمال انجام دهند. بنابراین، کارگزاران باید تلاش کنند تا از همه ظرفیت‌های موجود در جامعه استفاده کنند و از هر گونه اقدامی که باعث ایجاد خلل در این مسیر می‌شود، خودداری کنند. مسلم است که شرط توفیق در این زمینه، دقت در حفظ وحدت، داشتن درک مشترک از مسائل و افق‌ها و حفظ همدلی با وجود اختلاف سلیقه‌ها می‌باشد. امامخمینیدراینموردمی‌فرمایند: 

«سلیقه‌های مختلف بایدباشد،لکن سلیقه‌های مختلف اسباب این نمی‌شودکه انسان‌هانسبت به هم بد ودشمن باشند. اگردریک ملتی،اختلاف سلیقه  نباشد،این ناقص است.» ایشان همچنین می‌فرمایند: «کارگزارانبایدسعی کنند تاتمام توجه شان به خدای متعال باشد وتوجه داشته باشندکه هواهای نفسانی به آنها غلبه نکند؛یعنی در فکرشان اینکه ماغلبه کنیم وحکومت کنیم نباشد. بلکه درنظرشان این باشدکه حکومت اسلامی تشکیل دهند واحکام خداراجاری سازند.»

امام دررابطه باحل اختلافات به‌صورت تفاهم می‌فرمایند: «اگرکارگزاران اختلاف سلیقه وبینش دارند،باید دریک محیط آرام، مسائل خودرادر میان بگذارند و باتفاهم مسائل راحل کند. نه اینکه جبهه‌گیری کنندو هردوطرف با دارو دسته‌ی خویش درمقابل هم صف‌آرایی کنندو درتضعیف یکدیگر وکشوراسلامی کوشش کنند. اگرهمه یک هدف داشته باشند، تخاصی درکارنخواهدبود.»

سخن پایانی

اندیشه و سیره نورانی امام خمینی(ره) به اندازه کافی مشی به ارائه و تبیین کارگزارانی در تراز انقلاب و نظام اسلامی است و نمونه‌های عملی این نوع کارگزاران را می‌توان در شهیدان رجائی، بهشتی، مقام معظم رهبری و شهیدان سلیمانی، رئیسی، آل‌هاشم و... دید. در یک جمع‌بندی درباره ویژگی‌های این کارگزاران تراز که در دیدگاه امام خمینی هم ویژگی‌های آن تبیین شد باید گفت که کارگزاران تراز، «چیزی برای خود نمی‌خواهند»، «مبنای حب و بغض‌شان الهی است»، «خود را از مردم و برای مردم می‌دانند و میان خود و مردم دیوار نمی‌کشند»، «مردم‌دار و عاشق مردم هستند و از هر فرصتی برای خدمت به مردم استفاده می‌کنند»، «عدالت‌محور و اهل توجه به مستضعفان‌اند»، «وحدت‌آفرین و همگراکننده هستند»، «مقابل دشمن سرسخت و مقابل مردم فروتن و خادم‌اند»، «سعه‌ صدر دارند و انتقادپذیرند» و... . 

مسلم است کارگزاری با این ویژگی‌ها، قطعاً بن‌بست‌شکن و گره‌گشا خواهد بود. بنابراین، اکنون که کشور در آستانه برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد، امید است که با بازخوانی و تبیین این شاخص‌ها، بتوانیم با یک انتخاب کارگزار تراز انقلاب و نظام، گامی در مسیر تداوم سیره حکمرانی شهید رئیسی عزیز برداریم.

 


 

[1]. صحیفه‌امام،جلد 18،ص 324

[2]. صحیفه امام(ره)،ج‏۱۵، ص‏۸۲