شماره 171 نشریه تحلیلی بصائر منتشر شد
شماره 171 نشریه تحلیلی بصائر منتشر شد
قیام امام حسین(ع) و شیوههای جهاد تبیین مسالهمحور[1]
مقدمه
عاشورا محصور در یکزمان و مکان خاص نیست بلکه آغازی بیپایان و طلوعی بیغروب است. عاشورا، حادثهای بود که در دهم محرم سال 61 قمری آغاز شد و تا ظهور حضرت حجت امام مهدی (ع) استمرار خواهد داشت. یکی از معجزات پیغمبر اسلام(ص) پیشگویی شهادت امام حسین(ع) بود که فرمودند: شهادت امام حسین یک حرارت و یک سوزی و آتشی در دل مؤمنین قرار داده که گذشت زمان و حوادث بعد از او آن را سرد نمیکند. محرم و صفر یک فرصت روشنگری، بصیرت افزایی و معرفتیابی است. دین اسلام در طول حیات خود چند دوران و مرحله داشته است؛ مرحله اول، از روز بعثت شروع و تا غدیر که تاریخ تولد اسلام است ادامه دارد. مرحله بعدی، بلوغ و کمال دین در غدیرخم با اعلام ولایت و امامت امیرالمومنینعلی(ع) است. دوره سوم، یعنی عاشوراست که نجاتبخش دین از مرگ بود؛ در واقع، عاشورا ماندگاری اصل دین را تثبیت کرد تا دوره نهایی که ظهور امام زمان(عج) است فرا برسد. انقلاب اسلامی در امتداد و بخشی از نهضت عاشورا و به عبارتی جلوهای از آن است.
محرم و صفر مجالس عزاداری امام حسین بهترین فرصت و عرصه برای تبلیغ؛ روشنگری و جهاد تبیین است. جهاد تبیین مبنای همه جهادها به شمار میآید. جهاد تبیین از دو جهت نسبت به بقیه مصادیق جهادها اولویت دارد؛ یکی اینکه جهاد تبیین راهانداز و به عبارتی آغازگر بقیه جهادهاست. با جهاد تبیین است که جهاد خدمترسانی و جهاد اقتصادی و جهاد با جبهه کفار فعلیت مییابد. جنبه دوم اینکه در محرم و صفر افرادی به مجالس عزاداری میآیند که در سایر جلسات نمیآیند و از طرفی یک زمینه برای گیرندگی و دریافت پیام وجود دارد که در سایر اوقات این زمینه فراهم نیست. بنابراین با توجه به فرصتها و ظرفیتهای عظیم این ایام باید در این ماه میزان فعالیت تبلیغی و جهادی هم به لحاظ کمی و هم کیفی ارتقا یابد و در این دو ماه بهصورت شبانهروزی فعالیت شود.
جهاد تبیین مسالهمحور
آغاز فعالیت تبلیغی یا جهاد تبیین در این دو ماه بزرگ و سفارش شده، اگر با طرح این دو سؤال باشد، جهتدهی خوبی میتوان به مباحث داد و از فرصت مغتنم این ایام را به بهترین وجه استفاده کرد؛ سؤال اول، این است که در راستای جهاد تبیین در این ماهها چه کار باید کرد؟ و دوم اینکه، چگونه باید آن کارها را انجام داد؟ اگر با رویکرد حل مسئله و مسئله محوری مبتنی بر وضعیتسنجی و موقعیتشناسی در تکاپوی پاسخ عالمانه به این دو پرسش باشیم، میتوان گفت مجالس پرباری که مرضی رضای خدا و صاحب عزای این ایام باشد برقرار خواهد شد و الا در بند تکرار تاریخ بدون روح درس و عبرتآموزی و صرف اشک ریختن غیربصیرتافزا گرفتار خواهیم شد و آن طور که سزاوار این مجالس است بهرهای نخواهیم برد. بایستی این نکته را همیشه در نظر داشت که بدون معاینه، دادن هر نسخهای خطاست. نهضت عاشورا در دل خود ابعاد بسیار زیادی دارد؛ چراکه آینهی تمامنما و تجسم عینی همه ابعاد اسلام است. کتاب «سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا» که شامل سخنرانیها و گفتههای امام حسین(ع) از زمان به حکومت رسیدن یزید تا روز عاشوراست و به اهتمام مرحوم آیتالله محمدصادق نجمی به رشته تحریر در آمده، بهترین نمایانگر اعتقادات، اخلاق، فلسفه و اهداف این قیام عظیم است و برای کسانی که میخواهند از فرصت جهاد تبیین این ماه حزن و اندوه آلالله در جهت تعالی اسلام و انقلاب اسلامی و پاسخدهی به مسائل روز با استفاده از آن بهره ببرند، مفید خواهد بود.
نکته بسیار مهم در «جهاد» نامیدن جهاد تبیین توجه به این نکته مهم است که چه مسئله یا مسائلی را دشمن امروز برای اسلام و انقلاب و کشور ایجاد کرده و از طریق آنها درصدد ضربه زدن به نظام اسلامی و دین اسلام است؟ این نظام مسائل باید هدف جهاد تبیین قرار گیرد. ممکن است در نظام مسائل کشور مسائل و موضوعات متعددی مطرح باشد ولی نوک پیکان جهاد مجاهد فیسبیلالله در وهله اول باید متوجه مسئلهای باشد که دشمن ایجاد کرده و از این طریق میخواهد به دین اسلام و کشور و نظام اسلامی آسیب برساند.
نوآوری در شیوهی انتقال پیام
نوآوری و توجه به راهها و شیوههای نوین در دوران پسا اینترنت و هوش مصنوعی در جذب مخاطب و انتقال مفاهیم عالی به نسلهای جدید یک امر ضروری و اجتنابناپذیر است. بایستی با ادبیات جاذبهدار و اثربخش در جهاد تبیین و تبلیغ دین به دنبال جذب مخاطب باشیم. دشمنان جمهوری اسلامی ایران به دلیل اینکه معتقدند هدف وسیله را توجیه مینماید، از همه ابزارها و شیوههای غیراخلاقی و غیرانسانی مثل تحریف، دروغ، فریب، شایعه و تحریک و ایجاد جاذبه جنسی و برهنگی زنان برای ایجاد تغییرات مطلوب استعماری خود در نسل جدید استفاده مینمایند. اما در نظام اسلامی هدف وسیله را توجیه نمیکند و متولیان امر هدایت و جهاد تبیین نمیتوانند با هر وسیلهای به اهداف خود برسند بلکه هم اهداف و هم ابزارها و شیوههای دستیابی به اهداف باید مبتنی بر اخلاق و اصول انسانیت باشد. بنابراین اصل اساسی در تبلیغ و جهاد تبیین این است که چون همه انسانها بر اساس فطرت پاک به دنیا میآیند و فطرت انسانها حقیقتجو و حقطلب است، باید مباحث و پیامها فطرت انسانها را درگیر کند و فطری بحث شود. لازمه این کار در وهله اول این است که ادبیات ارشادی و تبیینی نباید تحکمی بلکه عاطفی و محبتآمیز باشد که استفاده از روشهای ابتکاری و شیوههای نوین تبلیغ مطلوب نظر است. برای پیشی گرفتن از دشمن باید از دشمن ابتکار عمل بیشتری را نشان داد. یکی از راههای خنثی کردن حضور و فعالیت دشمن در عرصه فضای مجازی یا رسانهای، حضور نیروهای خودی و مؤمن انقلابی در آن عرصهها با تولیدات محتوایی اقناعی و شکلی جذاب است.
بهکارگیری ظرفیت عظیم بسیج در جهاد تبیین
بیشتر مخاطبان هادیان سیاسی جامعه انقلابی و بسیجیان هستند. چند تا نکته است که توجه به این نکات لازمه شکوفاسازی ظرفیت جامعه انقلابی و بسیجیان در عرصه دفاع از ساحت اندیشه و عمل انقلابی و جهاد تبیین در عرصههای مختلف است. برآیند فعالیت هادیان سیاسی در جمع بسیجیان در وهله اول باید معطوف به استحکامبخشی و بالا بردن استقامت بسیجیان باشد تا در اثر هجمه وسیع تبلیغاتی دشمن، دچار انفعال نشوند، بلکه مجهز به سلاح انگیزه، برای تبلیغ و همراهسازی سایرین برای مشارکت فعال در عرصه انتخابات و سایر عرصهها که پیشرفت کشور نیازمند آن است، باشند. درواقع هدف اساسی هادیان سیاسی در جلسات هدایت بسیجیان، افزایش انگیزه و امید آنها به آینده کشور، بالا بردن توان و مهارتشان برای سنگرنشینی در جهاد تبیین و دفاع از انقلاب است.
این مسئله ضرورت دارد چراکه در مواردی مشاهده شده که بسیجی با چالش کاهش انگیزه دفاع روبرو است و در مجلسی و یا در جمعی که حضور دارد در برابر شبهات و یا افکار مسموم و مضر به حال کشور و ملت ایران، انگیزه دفاع ندارد. برای این منظور لازم است نصفه پر لیوان را هم دید و به ظرفیتهای امیدبخش توجه داشت. اشراف بر این توانمندیها و نقاط امیدآفرین نیاز است که جلسات هدایت سیاسی در جمع بسیجیان پربار باشد. البته از بسیجیان هم این انتظار وجود دارد که در این جبهه جنگ نرم هم مانند جبهههای دیگر احساس تکلیف کنند و خودشان را روزامد و توانمند نمایند. مثلا در انتخابات انتظار از بسیجیان این است که علاوه بر اینکه خودشان در انتخابات مشارکت پرشور و شعور خواهند داشت، با جهاد تبیین دهها بلکه صدها نفر را هم برای شرکت در انتخابات ترغیب نمایند.
ولایت مداری تجزیهبردار نیست
ولایتمداری تجزیه بردار نیست چون دین در ذات خود تجزیه بردار نیست بلکه دین اسلام یک مجموعه واحد است. اگر کسی بگوید من علی (ع) را 98 درصد قبول دارم ولی 2درصدش را قبول ندارم درواقع در رابطه خود با دین گزینشی عمل کرده و مقبول نیست. از سوی دیگر اگر کسی با دشمن نبود و با جبهه انقلاب هم نبود و مشی بیتفاوتی را پیشه کرد، به نفع جبهه دشمن عمل کرده است؛ زیرا درست است که با جبهه دشمن نیست اما چون با جبهه حق هم نیست، سود بیتفاوتیاش را جبهه دشمن خواهد برد؛ چرا که جبهه حق از یاری کردن او محروم خواهد بود. طبق آیه 36 سوره مبارکه زخرف، خداوند حکیم در قرآن میفرماید اگر کسی با من نبود حتماً با شیطان است. عین آیه مبارکه و ترجمه آن این است که:«وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ؛ و هر کس از یاد خدا (و حکم قرآن) رخ بتابد شیطانی را بر او برانگیزیم تا یار و همنشین دایم وی باشد».
دینداری زمانه امام حسین(ع) و غلبه ارزیابیهای مادی
دینداران زمان امام حسین(ع)، یک دینداری بدون خرج و امام حسین(ع) بدون هزینه میخواستند. فکر نکنید که 12هزارنفری که از اهالی کوفه به امام حسین(ع) نامه نوشتند آدمهای بیدینی بودند و شاید هم در قلبشان با امام بودند منتها اینها خواهان دین بدون فداکاری و بذل جان بودند و حاضر به پرداختن بهای دینداری و اصلاح جامعه نبودند. درواقع نمیشود حسینی بود ولی تحریم نشد؛ حسینی بود و تشنگی نکشید؛ حسینی بود اما در راه امام حسین(ع) شهید نشد. حسینخواهی و دنیاطلبی هرگز توامان در ظرف روح انسان جا نخواهد گرفت. یکی از اشکالات و ایرادات قوم حضرت موسی به موسی این بود که الآن که تو آمدی با قبل از آنکه بیایی وضع ما خیلی فرق نکرد. دیروز یک دسته مشکلات فرعون برای ما به وجود میآورد و امروز هم یکسری مشکلات خدا برای ما به وجود آورده است. در پاسخ به این اشکال قوم موسی توجه به این امر ضروری است که درد، رنج و زحمت در چه مسیری است؟ آیا در مسیر احقاق توحید و جامعه الهی و یا در مسیر غیرتوحیدی و بدون فایده است؟ بله برای ساختن یک جامعه عدالت محور و توحیدی باید زحمت کشید و رنجها و سختیها را باید تحمل کرد. با تورقی بر تاریخ اسلام این سؤال مطرح است که چرا جامعه حکومت امیرالمومنین علی(ع) را تحمل نکرد و در کمتر از 5 سال 3 جنگ داخلی به حکومت امام علی (ع) تحمیل کردند؟ درصورتیکه حکومت عثمان 13 سال دوام آورد و عدهای از حکومت عثمان خسته شدند و به امام علی(ع) روی آوردند و بهعنوان خلیفه با ایشان بیعت کردند. مردم در زمان حکومت علی(ع) فکر میکردند که صرفاً با حکومت علی(ع) همهچیز بدون تحمل رنج و زحمت درست میشود و این فکر اشتباه بود؛ چراکه در ایجاد جامعه و نظام دینی مردم نقش اساسی دارند و بایستی با پیروی از ولی امر نسبت به ساخت آن بهطور تدریجی همت گمارند. اساسا باید بدانیم که جامعه دینی یکدفعه عارض و ظاهر نمیشود؛ بلکه با زحمتها و خوندلها و به تدریج ساخته میشود. یک ترسیم و تصویر غلط در اذهان نسبت به زمان ظهور حجت خدا امام مهدی(عج) هم شکلگرفته است که در آن زمان همه در خوشی خواهند بود؛ درصورتی که چنین چیزی نیست. جامعه زمانه امام زمان(عج) با جهاد همهجانبه تحقق خواهد یافت و مبارزه و تلاش است منتها در آن زمان غلبه همیشه با جبهه حق خواهد بود.
همه تحلیلها و ارزیابیها نباید صرفاً به ابعاد مادی توجه داشته باشد در حال حاضر در ارزیابی هر دولتی، ارزیابیها صرفاً صبغه مادی دارد این نوع ارزیابیها، ارزیابیهای کاملی نیست که بتواند همه ابعاد عملکرد یک دولت یا یک نظام سیاسی را با آن سنجید، اساساً فکر و هدف انقلاب اسلامی صرفاً مادی و به دنبال رفاه و آسایش نبود بلکه ابعاد و خواستههای غیرمادی دیگری همچون استقلالخواهی، آزادی و دینداری هم در آن دخیل بود. در تاریخ اسلام بعد از بعثت و حکومت پیغمبر اسلام هیچ زمانی الگویی بالاتر از حکومت امام علی(ع) نبود که در دوران حکومت اش باآنکه توانسته بود فاصلههای طبقاتی را از بین ببرد و ظلم را ریشهکن کند و عدالت را به اجرا بگذارد و شکمها را سیر کند سه تا جنگ در دوران حکومتش به ایشان تحمیل کردند. لازم به ذکر است که در تقابل جبهه کفر و نفاق با جبهه حق اعضای هر دو جبهه به تعبیر قرآن سختی میکشند منتها سختی کشیدن و کشته شدن مؤمنین در را خدا کجا و سختی کشیدن و کشته شدن کفار کجا !؟
تاملی بر ابعاد مختلف عاشورا
نهضت عاشورا مثل دین اسلام ابعادی دارد. عاشورا چون حیات و احیاء کننده اسلام است همه ابعاد دین اسلام را در خود جایداده و به عبارتی تجلی عینی همه ابعاد دین اسلام در روز عاشورا است و به همین دلیل حضرت آقا فرمودند؛ «عاشورا یک حادثه نیست، یک فرهنگ است». عاشورا اوج عرفان و معنویت در اسلام است و هیچ قطعهای در تاریخ مثل عاشورا در خود عرفان ندارد و اوج عبودیت و تسلیم حق بودن است. عاشورا مهمترین عامل حرکت آفرین و مهمترین عامل تجلیبخش آیات الهی در همه ایام و مکانها است. قرائت حماسی از واقعه عاشورا خیلی دشمن دارد، عاشورا عامل حرکت انسان علیه مستکبران و ظالمان عالم است و در ذات و ماهیتاش نفی طاغوت و حاکمان مستبد عیان است. درواقع، همان طور که شب قدر هر سال متعلق به همان سال است، عاشورای هر سال هم متعلق به همان سال است و باید قیام در برابر ظلم و حکومت جور در همان سال هم محقق بشود. عاشورا بنیانگذار فرهنگ مقاومت و ایستادگی و سنگ بنای مبارزه توحیدی بیپایان با مستکبران و ظالمان عالم است. بعد حماسی عاشورا محل ترس دشمن است. شهید مطهری فرمودند:« یزید آن زمان مرد یزید زمانت را بشناس و مقابلاش بایست!» دشمن نگران از روح حماسی عاشوراست که ترویج خرافه و قمهزنی میکند؛ در حالی که درس بزرگ مکتب عاشورا این است که قمه را نه بر سر خود بلکه باید بر سر دشمنان دین اسلام بزنید. عاشورا مظهر عبودیت، عقلانیت، معنویت، اخلاص، شجاعت، فداکاری، عرفان، انسانیت و تجلی همه ابعاد سیاسی، اخلاقی و معرفتی دین اسلام است که لازم است تک تک اینها تبیین شود تا شناختی همهجانبه از عاشورا به دست آید.
عاشورا آشکارساز مرز دو گفتمان سازش و ایستادگی
یکی از دلایلی که تحمل مردم کم شده است این است که امام حسین (ع) را احساسی میشناسند و نه حماسی. امامحسینی را میشناسند که فقط برایش گریه کنند و نه برایش بجنگند. در حالی که حسینی بودن یعنی بعد حماسی عاشورا را زنده نگاهداشتن، حسینی بودن امروز یعنی تلاش کردن، خون دادن، صبر کردن در برابر ناملایمات و جلوی مستکبران ایستادن و با عزت، حکمت و مصلحت کشور را پیش بردن. مصداق بارز حسینی بودن در زمانه امروز یعنی شهید سلیمانی و شهدا که در یکی از گزارشهایش به فرمانده کل سپاه میگوید آمریکا برای منطقه 20 طرح و برنامه داشت که اگر یکی از آنها موفق میشد امروز چهره منطقه بهکلی عوض میشد.
امروز حسینی بودن یعنی مدافع حرم بودن و تحمیل شکستهای متعدد بر آمریکا. حسینی بودن امروز یعنی در بطن سیاست بودن و جلوگیری از ایجاد و تثبیت قرائت غیرسیاسی بودن هیئتها و دستههای عزاداری و جلوگیری از رواج تفکر سکولاریسم در هیئتهاست. در شرایط فعلی حسینی بودن یعنی جهاد امیدآفرینی بر اساس جهاد تبیین و واقعیتهای موجود و تأکید بر اینکه دشمن برای اینکه قدرت ملت ایران را بگیرد مأیوس است ولی در انگیزه آن مصمم است و تلاش میکند تا به ملت ایران بباوراند که شکستخورده و در حال ضعیف شدن هست.
مکتب عاشورا مرزهای دو گفتمان را از هم آشکار کرد؛ گفتمان سازش با هدف راحتطلبی و گفتمان ایستادگی و عزت به قیمت جان دادن. لازم به ذکر است در عرصه بینالمللی مذاکراتی بر اساس منطق عاشورایی مذموم و نفیشده که مذاکره از موضع سازش و ذلت باشد، به عبارتی مذاکره التماسی به تعبیر مقام معظم رهبری در فرهنگ و منطق عاشورایی نفیشده است. اما مذاکره از موضع عزت، حکمت و مصلحت که در دولت فعلی جریان دارد، مذاکره خوب است. برخی این شبهه را وارد میکنند که چرا مذاکره الآن خوبِ ولی در دولت قبلی بد بود؟ جواب این سؤال دقیقا همین است که مذاکره از موضع ذلت بد است. مذاکرهای که در ذات خود التماس به دشمن باشد بد است و در فرهنگ عاشورایی جایی ندارد اما مذاکره از موضع عزت خوب است. ثمره مذاکره عزتمندانه در شرایط امروز مذاکره با عربستان سعودی است که برای مذاکره چندین بار پیشقدم شده و درخواست مذاکره دادند. در شرایط فعلی برخی از جریانهای سیاسی غربگرا یا برخی از اصلاحطلبان شبههای را مطرح میکنند که چرا با دولت روسیه و چین دوست میکنید و مراودات سیاسی و اقتصادی دارید در حالی که بیدین و کمونیست هستند؟ ولی با غرب و آمریکا مناسبات دوستانه ندارید درصورتیکه جامعه اروپا مسیحی است؟ پاسخ این سؤال را قرآن به زیبایی در آیه 8 سوره مبارکه ممتحنه داده است:«لايَنهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَم يُقاتِلوكُم فِي الدّينِ وَلَم يُخرِجوكُم مِن دِيارِكُم أَن تَبَرّوهُم وَتُقسِطوا إِلَيهِم إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُقسِطينَ؛ خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند؛ چراکه خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد». اما بلافاصله در آیه بعد همین سوره مبارکه خداوند متعال میفرماید:«إِنَّما يَنهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ قاتَلوكُم فِي الدّينِ وَأَخرَجوكُم مِن دِيارِكُم وَظاهَروا عَلى إِخراجِكُم أَن تَوَلَّوهُم وَ مَن يَتَوَلَّهُم فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمونَ؛ تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانههایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است».(ممتحنه/9)
جهان معاصر انقلاب اسلامی به سرکردگی آمریکا و همچنین شوروی سابق با ملت ایران و گفتمان بیدارگر انقلاب اسلامی در طول تاریخ حتی قبل از انقلاب به دشمنی پرداخته و علیه دین و تمامیت ارضی کشورمان اقدام کردهاند و در حال حاضر آمریکا و غرب دست از توطئه علیه ملت ایران برنداشتهاند به همین خاطر جمهوری اسلامی ایران با آمریکا رابطه ندارد. از طرفی چین و روسیه تا وقتی که علیه دین، هویت، استقلال و تمامیت ارضی کشورمان اقدام نکردهاند با این دو کشور روابط و مناسبات دوستانه خواهیم داشت. امروز شواهد قطعی دشمنی دنیای استکباری غرب را که به جنگ دینمان آمده است نشان میدهد و بر ما فرض است که مقابل آنها بایستیم.
دو مرحله اساسی قیام امامحسین(ع)؛ عاشورا و جهاد تبیین
عاشورا دو مرحله اساسی داشت؛ مرحله عملیاتیاش تا عصر روز عاشورا تمام شد و امام حسین(ع) و یارانش شهید شدند ولی مرحله دوم عاشورا که مرحله جهاد تبیین عاشورا و زنده نگهداشتن عاشوراست، بعد از روز عاشورا به پرچمداری حضرت زینب(سلاماللهعلیها) آغاز شد. دلیل اصلی زنده ماندن، رشد و رواج فرهنگ عاشورا وابسته به پویایی و مانایی همین مرحله دوم یعنی جهاد تبیین زینبی و سجادی است. این مرحله بعد از عاشورا شروع و تا روز قیامت ادامه دارد. مهمترین زیارتها در اسلام، زیارت امام حسین است چراکه به ما گفته میشود به حج و عرفه مستحبی نروید زیارت قبر پیغمبر نروید از همه مهمتر زیارت امام حسین است. دهه محرم برای امام حسین است و امام حسین اربعین دارد. اربعین امام حسین یعنی جهاد تبیین و هیچ زیارتی به زیارت امام حسین (ع) در این عالم وجود ترجیح ندارد و این به خاطر ماهیت روشنگری عاشورا است که باید آشکار شود. امروزه در جمهوری اسلامی ایران هرکسی در میدان جهاد تبیین حرکت میکند درواقع در مدار و حیطه عاشورایی حرکت میکند.
تأکید بر اهمیت بسیار زیاد زیارت امام حسین(ع) در حقیقت زنده نگاه داشتن جهاد تبیین در مبارزه دائمی علیه مستکبران عالم است. درواقع فلسفه گریه برای امام حسین(ع) یعنی گریه برای عزت و عدالت، برای مبارزه با ظلم، برای طهارت و اصلاح امت، برای اینکه انسانی عادل در رأس حکومت باشد.
شاخصهای دو جبهه حسینی و غیرحسینی
مطابق با نص زیارت عاشورا، در مقابل امام حسین(ع) چهار گروه ایستادند؛ لذا در زیارت عاشورا نه فقط بر یزید بلکه به چند گروه لعن میفرستیم که حتی گروه ساکتین و تماشاچیها هم جزء لعنشدگان هستند. جبهه امامحسین(ع) همان 72 نفر هستند و بقیه همه در جبهه غیرحسینی جای میگیرند. اما سوال مهم متناسب با شرایط و زمانه ما این است در حال حاضر و در زمان خودمان جبهه حسینی کیست؟ و شاخصهای رفتاری و گفتمانی این جبهه و جبهه مقابل آن چیست؟ بصیرتافزایی کامل برای خانواده بزرگ جامعه هدف ما که پاسداران، بسیجیان و همه نیروهای حزباللهی و انقلابی هستند، زمانی محقق میشود که تحلیلها به سمت مشخص کردن این دو دسته شاخصها برود و امیدآفرینی شود که سرانجام تاریخ پیروزی جبهه حق و حسینی بر باطل و جبهه غیرحسینی است. اگر این امیدها را در جامعه زنده کنید، بزرگترین مصداق جهاد تبیین محقق شده است. چون دشمن با یاسآفرینی و ناامیدسازی میخواهد مقاومت ملت ایران را بشکند. دشمن از اینکه بخواهد قدرت ما را از ما بگیرد، مأیوس است اما تلاش میکند انگیزههای دینی،معنوی و امید را از ما بگیرد. دشمن چون نمیتواند ملت ایران را شکست بدهد میخواهد شکست را در اذهان و افکار ایجاد کند و اگر کسی باور کرد شکستخورده شکست میخورد و قدرت مقاومت خودش را از دست میدهد. درواقع ترس از شکست، شروع باخت است. این در حالی است که از مصداقهای مهم حسینی بودن و با حسین ماندن این است که در جبهه حسینی اساسا باخت معنا ندارد. سؤال این است که امام حسین و اصحاب و یارانش در روز عاشورا به پیروزی رسیدند یا شکست خوردند؟ از نظر ظاهری شکست خوردند و به شهادت رسیدند ولی امام حسین(ع) و مکتب درساموز عاشورا در تاریخ بشریت زنده مانده است و این، ملاکِ پیروزی حقیقی و ماندگاری ابدی است.
بزرگترین ضعف جبهه انقلاب و نیروهای اصولگرا ضعف رسانهای است. آمریکا تلاش میکند شکستهایش دیده نشود و برخیها این شکستها را میبینند اما ناجوانمردانه نمیخواهند دیده شود و بالعکس شکستها و سیاهیهای خودی را با ضریب نشان میدهند. امپراتوری رسانهای غرب و صهیونیسم در بیرون و امتداد داخلی آنها در رسانههای زنجیرهای متمایل به غرب در داخل در این باره چهار اقدام در دستور کارشان قرار دارد:
1- ضعف دشمن پیدا نشود؛
2- موفقیت انقلاب، نظام اسلامی و دولت مردمی دیده نشود؛
3- ضعفهای داخلی پررنگ شود؛
4- سفیدیهای دشمن بزرگ و بزک شود.
مسلما، رسالت نیروی انقلابی خنثیسازی و افشای دروغزنیهای رسانهای در این زمینه است که جها تبیین امروز رسانه انقلابی است. در این باره نگاهی به سخنرانی سیدالشهدای مقاومت جهانی ضد صهیونیستی حاج قاسم سلیمانی خیلی راهگشاست. ایشان چند سال پیش گفت آمریکا تلاش میکند هویت ابرقدرتی خودش را احیا کند؛ چون این شاخصها را کاملا از دستداده است. اما چرا امروز افول غرب دیده نمیشود و چرا پیروزی انقلاب اسلامی را نمیبینند؟ به دلیل فعالیت رسانه و تصویری است که رسانه میسازد. امروز با وجود این که سنگرهای کلیدی جهان از سوی جمهوری اسلامی ایران و تفکر انقلابی و مقاومت ضدصهیونیستی فتح شده و انقلاب در قلوب ملتهای آزاده جای گرفته است، اما با وارونهنمایی دستاوردها و ضریب دادن به مشکلات کوچک داخلی زمینه اغتشاشات فراهم میشود و دشمن جمهوری اسلامی را بنبست معرفی مینماید. آیا به درستی امروز جنگ در این بخش متمرکز نشده است؟ آیا نتیجه جنگ شناختی نیست که آرایش فردای قدرت را تعیین میکند؟ آیا اهمیت جهاد تبیین در کنار زدن نقاب دروغها و فریبها و اغواگریهای جنگ شناختی هنوز بر عدهای پوشیده است؟! تلاش دشمن این است که ضعفهایش دیده نشود و ضعفهای ما پررنگ بشود تا به تعبیر حضرت آقا هم از دشمن قبحزدایی بشود و هم دشمن بزک بشود. اینجا تنها علاج کار جهاد تبیین است که هادیان سیاسی و کلیه تبیینگران در سپاه و بسیج باید در این حوزه وارد شوند.
[1] . مطلب پیشرو، سخنرانی پیاده شده نماینده محترم ولی فقیه در سپاه در جمع اعضای شورای تحلیل معاونت سیاسی در تاریخ 27/4/1402 در آستانه فرارسیدن ماه محرم 1445 قمری است.