شماره 122 نشریه بصائر تحلیلی؛

ی, 09/27/1401 - 14:44

شماره 122 نشریه بصائر تحلیلی؛

معاونت بررسی و گفتمان‌سازی سازمان بسیج اساتید کشور منتشر کرد:

ضرورت جهاد تبیین در مقابله با جنگ شناختی دشمن

آنچه ملاحظه می‌فرمائید متن پیاده شده سخنرانی دکتر وحیدی وزیر محترم کشور می‌باشد که در همایشِ جهاد تبیین سازمان بسیج اساتید در مهرماه ایراد شده است که جهت استفاده مسئولان و اساتید شبکه ملی جهاد تبیین تقدیم می‌گردد.

این ایام خجسته و فرخنده میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع) را خدمت شما اساتید فرهیخته و بسیجی تبریک و تهنیت عرض می‌کنم. در جمع شما چند صفت با هم جمع شده است. هم بسیجی و هم هیأت علمی و استاد که وظیفه بزرگی را تحت عنوان جهادگران تبیین برای خودشان تعیین کرده اند. هر کدام از این ویژگی ها اهمیت و مسئولیت خاص خودش را دارد. این مطلبی است که حضرت آقا مدتهاست به آن تاکید می کنند و اصرار می ورزند. مقام معظم رهبری می‌فرمایند ما با ذهن ها کار داریم و ذهنها و اندیشه ها، کنش‌ها و رفتارها را می سازند و این کنش‌ها و رفتارها قاعده ساز است که هنجارها را می‌سازد. اگر ذهن ها، ذهنهای آماده ای باشد خیلی مشکل نداریم، ذهن حقیقت جو و حقیقت طلبی که با حقایق آشنا باشد براحتی موضوع برایش جا می‌افتد اما اگر در جنگ بزرگ شناختی دشمن، ذهنها به اسارت در آمده باشد و یا دچار اغتشاشات بزرگ شده باشد، کار سخت می‌شود و سختی کار هم به همین موضوع بستگی دارد.

امروز در مجموعه نظام امپراطوری رسانه ای دشمن، بحث مبانی نیست. کسی از شما در دانشگاه راجع به مبانی اسلام سوالی ندارد. حالا یا ابهام ندارد و یا لااقل مسئله اصلی او نیست ولی آن چیزی را دنبال می کند که برایش ساخته می شود. یعنی بر ساخته هایی است از آن‌چه که در این فضاها برای او ساخته شده است. این همان جنگ شناختی است که به شما می‌گوید به چه چیز بیاندیشید و چگونه بیاندیشید و خلاصه یک چارچوب برای ذهن شما درست می‌کند.

در همین قضیه مهسا امینی، ظاهراً همه ابعاد این قضیه روشن است و هیچ ابهامی ندارد، این خانم یک مریضی طولانی مدت داشته و همه این را می‌دانستند و در نامه پدر ایشان این مسئله روشن است. یک اتفاقی برای ایشان می‌افتد و همه روی این موضوع حساس می شوند که این اتفاق چه بوده است؟ شواهد پزشکی و پزشکی قانونی و... چند هفته تلاش همه چیز را روشن می‌کند و این چیزی نیست که بشود آن را پنهان کرد. اساساً مسائل پزشکی را نمی شود پنهان نگاه داشت. اسناد و سوابق همه موجود است و نظریه داده می شود. ولی وقتی مراجعه می کنید به ذهنها میبینید که بعضی ها این نظریه را نمی پذیرند. هنوز هم عناصری هستند و فکر می‌کنند که یک چیز پنهانی وجود دارد. چرا این ذهن اینطور شکل می‌گیرد؟ به لحاظ سوابق پزشکی موضوع روشن است، فیلم داریم، عکس داریم، تحقیقات محلی داریم و گذشته هم معلوم است یک چیزی که به این روشنی است یک تعدادی از پذیرش آن حتی پدر ایشان استنکاف می‌کند، پدری که خودش در چند نوبت، نامه نوشته که دختر من این مشکلات را دارد و درخواست کمک و مساعدت کرده است و گفته که به این دلایل نمی توانم بیایم سنندج، من را بفرستید تبریز و لیست مشکلات دخترش را ذکر کرده که چند تا بیماری داشته و در سوابق ایشان موجود است و بابت این بیماری هم چند فقره وام و مساعدت گرفته است ولی وقتی این اتفاق می افتد اول خود این پدر منکر می شود و ادعا می‌‍کند که دختر من اصلا مشکلی نداشته است و آنهایی هم که همراه او هستند سعی می کنند او را تحریک کنند و بعد هم که همه چیز روشن می‌شود باز می‌گوید نظر پزشک قانونی را قبول نداریم. باید چه‌کار کرد تا معلوم شود حقیقت این قضیه چیست؟ این سوال مهم است؟ چه اتفاقی بر سر اذهان می‌افتد که وقتی مسئله ای به این روشنی معلوم می شود باز افرادی هستند که استنکاف می کنند؟ آیا این لجاجت است، شیطنت است، یا یک توهم است که شکل گرفته است؟ آیا این همان جنگ شناختی نیست؟ این مسئله یک مسئله مهمی است. شما مشاهده کنید امروز نقشی که " اینترنشنالِ سعودی " دارد ایفا می کند این اغتشاش‌گران تمام حرکات خود را با آن تطبیق می دهند، عربستانی که در یک روز 83 نفر را گردن زد که داخل اینها بچه هم بود و حالا همان هایی که به دنبال خون‌خواهی یک خانم که همه چیزش معلوم است از این شبکه و کشور خط می گیرند. ما باید این مسئله را بشناسیم و چاره جویی کنیم. این جهاد تبیین وقتی مهم می شود که بدانیم دشمن چکار می کند و ما باید چکار کنیم. یک آماری را دوستان تهیه کردند که خوب است شما هم بدانید.

در خصوص خانم مهسا امینی در یک هفته در ایالات متحده 1504 مقاله منتشر شد. در انگلستان در عرض 9 روز 720،  آلمان 830 مقاله، فرانسه 655 مقاله، اسپانیا 297 مقاله، ایتالیا 497 مقاله، هلند 134 مقاله منتشر شد. اینها را این کشورها در عرض یک هفته راجع به این خانم نوشته اند. همچنین تا دو روزِ گذشته 240 میلیون توئیت برای ایشان زده ایم. وقتی این 240 میلیون را دقیق بررسی می کنیم مشخص می شود که متعلق به چند ده هزار کاربر است و در واقع ربات ها این کار را  کرده و ذهنیت درست می کنند که مثلاً این همه آدم پشت این توئیت ها است.  ببینید دشمن دارد اینطوری کار می کند، آنقدر بمباران می کند و آنقدر ضد حقیقت نشان می دهد که باورپذیر شود. روز روشن به ما القا می کنند که جمهوری اسلامی الان از بین نرود یک ساعت دیگر حتما متلاشی خواهد شد و اگر یک ساعت دیگر نشود حتما فردا متلاشی خواهد شد. و عجیب آن‍که این موضوع را خیلی ها باور می‌کنند و یعنی فکر می‌کنند که تمام شد و حال آنکه کل تظاهرکنندگان در بیشترین حالت 45 تا 50 هزار نفر در کل ایران بوده اند. یعنی نیم دهم درصد جمعیت 85 میلیونی ایران و میان این ها هم جوانان هیجانی و احساسی که بعضی از اینها وقتی بازداشت شدند گریه می کردند. البته بماند تعدادی هم سازمان یافته و آموزش یافته و خیلی هم خشن هستند. بعضی از مجروحین را عیادت ‌کردم یکی از این‌ها گفته بود می‌خواهم چشمت را در بیاورم! واقعا هم می‌خواست دربیاورد یا یک ماشین چند موتور سوار را زیر گرفته بود و... آدم تعجب می‌کند که چگونه یک نفر می تواند اینقدر جنایت کار باشد؟ این ها آدمهایی هستند که رفته اند خارج و آموزش دیده اند و بعد آمده اند اینجا آموزش داده اند و هسته درست کرده اند و این هسته ها الان وسط میدان هستند و برایشان پول می آید. یک نفر را گرفته بودند و گزارش داده بودند که هر 15 دقیقه 25 تا 30 میلیون تومان به حسابش پول واریز می شد. ( مثلا برای هر کوکتل مولتوف 500 هزار تومان دریافت می کردند) و مرتب به حسابش پول واریز می شد.

البته الان اختلافاتی بین خودشان به وجود آمده که بعضی می‌گویند باید کار را خشن تر کنیم و بعضی می‌گویند نه این خشونت ها به جایی نمیرسد و نظام قوی است و ما باید مثلا به شکل آرام ولی با برنامه ریزی جلو برویم. ستاد مشخصی برای این کارها تعریف کرده اند که به آن می گویند ستاد نفوذ. یعنی حدود 12 تا 15 درصد جمعیت اینطوری سازمان یافته هستند و البته روز به روز که جلو رفتیم رویه عوض شد و جریانات خشن و تند قوی تر و بیشتر در صحنه ماندند. به هر حال در دانشگاه‌ها نیز بیشترین تعداد جمعیت حداکثر 18 هزار نفر بوده اند و حال آنکه کل دانشگاهیان ما سه میلیون و دویست هزار نفر هستند ولی طوری نشان می دهند که گویی همه دانشگاههای ما درگیر هستند. البته اگر تبیین نکنیم اینها مثل موریانه ای هستندکه باقی را هم جذب می کند. این ها دنبال چه چیزی هستند؟ تیم های مختلفی دارند و هدف های مختلفی را پیگیری می کنند. یکی از اهداف آنها این است که مشروعیت مرجعیت گفتمان انقلاب را از آن بگیرند و نتیجه آن شود که هر چیزی را که صدا و سیما و مسئولین گفتند بگویند غلط است و هر چه را که خارجی ها گفتند بگویند درست است. شما می‌دانید که یک کشور حتما لازم نیست به لحاظ نظامی اِشغال شود بلکه اگر به لحاظ اجتماعی دچار ریزش شود شما دچار بی اعتمادی می شوید و بعد تلاش می‌کنند که نشان دهند همه اینطوری هستند. طوری وضع را جلوه می دهند که مثلاً وضع اقتصادی کشور از بدترین اوضاع اقتصادی کشورهای دنیا است. در حالی که اگر بررسی کنید می بیند اینطوری نیست. در همین شش ماهه گذشته رشد صنعت ما بالای 5 درصد بوده است. رشدی که در سالهای قبل عقب بوده است. حوزه های دیگر هم هر کدام وضعیت خاص خودش را دارد.

 در فرمایشاتِ مقام معظم رهبری نکات کلیدی و مهم وجود داشت. ایشان فرمودند که بحثِ امروز بی حجابی و گشت ارشاد نیست حتی بحث جمهوری اسلامی هم الان نیست. آنها با ایران قوی مخالف هستند. ایرانی که امروز در همه حوزه ها در حال رشد است. یک زمانی می گفتند که اگر مذاکرات برجام به نتیجه نرسد آب خوردن هم نداریم اما الان کسی از این حرفا نمی‌زند و کار به حمد خدا جلو می رود. در جلسه اخیر که اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با مقام معظم رهبری برگزار شد ایشان فرمودند که این مسائل چیز مهمی نیست، چیز کوچکی است و شما حواستان از راه بلندی که دارید طی می‌کنید دور نشود، اینها می خواهند فکر دانشجوی ما را منحرف کنند و مسئله ما الان این است. شما عزیزان، بزرگان و فرهیختگان که می خواهید این امر مهم را به عهده بگیرید، باید تلاش کنید که آن دانشجوی عزیز در تله افتاده و گرفتار در تله زنگار ذهنی را نجات دهید که این دانشجوی ما گرفتار چنین وضعیتی شده است. ولو اگر تعداد اندکی باشند ولی به هرحال عزیز و جوان مملکت ما است و دشمن می خواهد او را از ما جدا کند، تبیین یعنی همین که نگذاریم او در تله دشمن ترین دشمنان خدا و بشریت بیفتد. آمریکایی که سالی 1 میلیون سقط جنین دارد! حالا می خواهد برای جوان ما برای دختر ما راه را نشان دهد. دشمن با همه ظرفیت شیطانی خودش به میدان آمده و ما باید با همه ظرفیت مان به میدان برویم و اجازه ندهیم جوانان و عزیزان ما را ولو اندک از انقلاب جدا کنند. جهاد تبیین در دانشگاهها یعنی فضای آرامش و گفتگویی را ایجاد کنید، زیرا جهاد تبیین در گفتگو شکل می‌گیرد و عقل به میدان می آید، مهم این است که در جهاد تبیین عقل را در فهم عمیق حقایق به تحرک وادار کنیم و روشنگری کنیم در این صورت است که جوان را از دست آنها نجات داده ایم. جهاد تبیین نجات روح و ذهن انسانها است که از جسم آنها مهمتر است زیرا جسمی که روح و ذهنش در اختیار شیطان باشد هیچ ارزشی ندارد؟ این مسئله مهم است و ما گرفتار این موضوع هستیم و روایت های دروغ و حرف های بی حساب و بی پایه فراوان زده می شود. این همان جنگ شناختی است که طوری ذهن را عوض می کنند که مانند خودشان فکر و رفتار شود.

امروز این فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون جهاد بودن تبیین را بهتر متوجه می‌شویم چون الان خیلی ها می‌ترسند بیایند وسط میدان! مثلا از ترس اینکه حرفی بشنوند یا طعنه ای بشنوند و... اینجا جهاد لازم است و یک نوع از خود گذشتگی می خواهد که بتوانید حقایق را بگویید و الان متاسفانه خیلی کم موضع گیری ها را مشاهده می‌کنیم. این همه حقایق وجود دارد چرا خیلی ها حرف نمی‌زنند و سکوت کرده اند؟ چون اینجا این موضوع، جهاد می‌خواهد. من اعتراف می‌کنم در این حوادث بهتر فهمیدم که چرا مقام معظم رهبری لفظِ جهاد تبیین برای تبیین را مطرح کردند. چون از خودگذشتگی می خواهد و ممکن است حقیقت را همه برنتابند، رسول مکرم اسلام بارها در قرآن خطاب به ایشان می شود که نترس و فقط از من بترس! ( وا... یعصمک من الناس) یعنی فضا را آنقدر سنگین می‌کنند که پیامبر اکرم (ص) احساس نگرانی می‌کنند که اینها به اسلام ضربه بزنند، چون معلوم بود وقتی حقیقت برایشان مشخص شود، نمی‌پذیرند و اینجا خدای متعال می فرماید (یعصمک من الناس) اگر الان مرد میدان هستید و از حقایق ناب دفاع می‌کنید، این می شود جهاد تبیین. باید سینه سپر کرد و از حقایق دفاع کرد و البته با وجود پر نعمت مقام معظم رهبری و تبیین های دقیقی که می‌کنند امروز فضا روشن است. ولی همچنان ممکن است برای بعضی ها در چنین شرایطی سخت باشد.

عرض من این است که خوشا به سعادت شما که می‌خواهید در دانشگاه‌ها جهادگر تبیین شوید. در جایی که دشمن روی آن می‌خواهد خیمه بزند و شیطنتش را گسترده تر کند. برای مقابله با این دشمن چه اتفاقی باید رخ دهد؟ ما باید دانشگاه حل مسئله داشته باشیم نه دانشگاه مسئله ساز. آنها می خواهند ما دانشگاهی داشته باشیم که نه تنها برای کشور حل مسئله نکند بلکه برای کشور مسئله سازی کند. و این حتما مغایر با منافع و سعادت این ملت است. چطور بعضی ها این را متوجه نمی‌شوند که دانشگاهی که بعد از دو سال و نیم تعطیلی کرونا می‌خواهند با انرژی و نشاط شروع به فعالیت کند و چرخ های علمی کشور را به سرعت به جلو ببرد یک عده نمی‌‎گذارند. با تهدید، تحقیر، با اینکه گاهی در بعضی از جاها با تجمع فیزیکی مانع حضور استاد دانشگاه در کلاس درس شوند و خود را هم طرفدار روشنفکری می‌دانند این کار که ضد علم است، وقتی که شما نمی گذارید دانشجو و استاد به سر کلاس بروند، روشن تر از این چیست؟ این کاری است که دشمن می کند و البته تعدادِ اندکی از فرزندان این آب و خاک به تعبیر مقام معظم رهبری، هیجان زده می شوند و هیجان و خشم را به اوج می رسانند و نمی‌دانند که دارند چه‌کار دارند می‌کنند؟ همانطوری که مقام معظم رهبری فرمودند این بهانه بود و این بهانه هم به خاطر روایت های غلطی است که ما باید روایت درست را در قالب تبیین انجام دهیم. امروز مسئولیت بسیار بزرگی به دوش ما قرار دارد و ما باید این نظام الهی را یاری کنیم زیرا این نظام تنها نظامی  است که بر اساس خداباوری و دین باوری حرکت می کند و راه نجات انسانها جز از طریق نظام الهی و توحیدی امکان پذیر نیست.

سوالات:

  • نظرتان در مورد ایجاد جایگاهی برای اعتراض افراد معترض به برخی از سیاست های نظام چیست؟

پاسخ: معتقدم باید مکان هایی را برای این موضوع تعیین کنیم و افراد به شکل درست  و مسئولانه بیایند اعتراضشان را مطرح کنند. در این پروسه باید درخواست کننده معلوم باشد، خارج از چهارچوب قانون نبودن اعتراض معلوم باشد، ‌برای این منظور قبلاً یک پیشنهادی برای مشخص شدن چند مکان مطرح شده بود که در برخی از آنها طی مسیر قانونی مشکلاتی ایجاد شده بود که فعلاً این مکان ها تایید نشده است ولی به اصل این موضوع اعتقاد دارم و اخیراً‌ نیز چندین گروه درخواست تظاهرات داده بودند که پس از بررسی مشخص شد اغلب این گروه ها به علت عدم تشکیل مجامع‌ِشان در موعد مقرر قانون‌ِشان از بین رفته است و در این صورت ما نمی‌توانیم به تشکیلات غیرقانونی اجازه تظاهرات بدهیم البته در شرایط فعلی که هر اتفاق غیر منتظره ای که می‌تواند رخ بدهد ممکن است فعلا این اجازه را ندهیم زیرا اگر تعداد آسیب و یا کشته شوند چه کسی می‌خواهد پاسخگو باشد؟

  • چرا در این رخداد ها مثل مرگ مهسا امینی روایت اول را با تاخیر می‌گوییم که دچار عقب ماندگی در اقناع ذهنی شویم؟

پاسخ: بنده حرف شما را می پذیرم که گاهی در نظام اطلاع رسانی مان یک مقدار ضعیف عمل می کنیم، در این قضیه هم اگر زودتر اقدام می کردیم و فیلم کامل زودتر پخش می شد، بهتر بود؛ اصلا این بحث جهاد تبیین، نشان می دهد که ما کمبود داریم، آنها شروع می‌کنند با امپراطوری رسانه ای ذهن ها را اشغال می کنند و ما عقب هستیم و جای کار بیشتر دارد.

 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته