شماره 120 نشریه بصائر تحلیلی؛

ش, 09/19/1401 - 14:54

شماره 120 نشریه بصائر تحلیلی؛

معاونت بررسی و گفتمان‌سازی سازمان بسیج اساتید کشور منتشر کرد:

 

بسم اللّه الرحمن الرحیم

بررسی اهداف آمریکا از ایجاد اغتشاش در ایران

(بر اساس سند امنیت ملی آمریکا)

 

آنچه ملاحظه می‌فرمائید متن پیاده شده سخنرانی جحت الاسلام حاج آقا طائب مشاور محترم فرمانده کل سپاه در می‌باشد که در همایشِ جهاد تبیین سازمان بسیج اساتید در مهرماه ایراد شده است که جهت استفاده مسئولان و اساتید شبکه ملی جهاد تبیین تقدیم می‌گردد.

استکبار جهانی با محوریت آمریکا یک برنامه ای را برای قرن 21 طراحی کرده است که بر اساس این برنامه تا سال 2025 یعنی سه سال دیگر نظم نوین جهانی با محوریت آمریکا و دهکده جهانی باید شکل بگیرد که اگر این اتفاق نیفتد آمریکا با یک فروپاشی مانند شوروی روبرو خواهد شد. در سند امنیت ملی که برای قرن 21 نوشته اند، سه بحث تصرف خاورمیانه به عنوان قلب جهان، امنیت اسرائیل و نفت ارزان مطرح شده است، در بحث تصرف خاورمیانه می‌گویند تا ایران تصرف نشود امکان تصرف این منطقه وجود ندارد. در برآوردی که دموکراتها از امنیت آمریکا بیان کردند. سه چالش اساسی و تهدید اساسی را مطرح کردند، اولین تهدید اساسی مسئله کشورهای تجدید نظر در هندسه جهانی که آمریکا، چین و روسیه را معرفی کرده است، دومین چالش اساسی را کشورهای سرکش معرفی کرده اند، که جمهوری اسلامی ایران را در این دسته معرفی کرده اند. و چالش سوم، گروههای فرا ملی، مانند حزب ا...، انصارا...، حماس و... گروه‌های دست پرورده خودشان مانند داعش و القاعده را هم در این گروه تعریف کرده‌اند و سپس گفته اند که این سه چالش، سه نتیجه برای ما داشته است.

اول اینکه رقبا رعایت احترام ما را نمی‌کنند. دوم اینکه کشورهای دوست ما دیگر به ما اعتقاد و اعتماد ندارند. و سوم اینکه قدرت نفوذ و تاثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران رو به افزایش است. بر اساس این برآورد هم سه هدف گذاری کرده اند. هدف گذاری اوکراین برای روسیه و اروپا، تایوان برای چین، و برجام و توافق در برجام برای جمهوری اسلامی. اخیراً هم مجددا بایدن این سند امنیت ملی را در 47 صفحه منتشر کرد که خیلی تغییری با سند دو سال پیش ندارد و نهایتاً فقط یک مقدار شفاف‌تر مطرح کرده است. وی می‌گوید در واقع ما به دنبال تغییر جهانی هستیم و در این دهه‌ای که سال‍های اول آن را پشت سر می‌گذاریم. یک دهه تعیین کننده است که سه چالش دارد، چالش اول، چالش چین است که  یک قدرت اقتصادی، نظامی و تکنولوژی است. چالش دوم، روسیه است که صلح در اروپا را به مخاطره انداخته و بی ثباتی را در جهان توسعه می‌دهد. و سومین چالش را حکمرانی جدید (یعنی جمهوری اسلامی) معرفی کرده است که این حکمرانی جدید که تضعیف دموکراسی آمریکا را دنبال می‌کند. چین را به عنوان رقیب اصلی معرفی می کند. روسیه را به عنوان کشوری که جنگی را به راه انداخته و باعث بی ثباتی و از بین رفتن صلح اروپا شده و در این بین مهم حکمرانی جدیدی است که تضعیف سبک زندگی و دموکراسی غربی را دنبال می‌کند.

آمریکا بر همین اساس کار را شروع کرده و تهدید آخر یعنی ایران اولویت اول قرار داده اند تا آن‌را زودتر جمع کنند. دو سال پیش هم که این برآورد را ارائه داده بودند گفتند که ایران در دو تهدید نقش دارد یکی در قدرت های سرکش، دیگری در گروههای فراملی و الان می‌گویند ایران در هر سه تهدید و چالش برای ما نقش دارد. ولی الان به عنوان یک قطب و ضلع سوم دو قدرت جهانی شده است. شما مشاهده کنید در عرض یکسال رئیس جمهور ایران 4 مرتبه با رئیس جمهور روسیه ملاقات کرده است و یا با رئیس  جمهور چین جلسه مکاتبه کرده است. تلفنی صحبت می کند و یا با کشورهای منطقه مراوده دارد.

 زمانی که آمریکایی ها از افغانستان به آن شکل خارج شدند. یکی از پادشاهان کشورهای عربی با بشار اسد تماس می گیرد، که ما دیگر به آمریکا نمی توانیم اعتماد کنیم و می خواهیم بیاییم در کشور شما سرمایه گذاری و جبران گذشته را بکنیم. یا اینکه به سرعت می‌آیند ایران و سفارت خانه خودشان را بازی کنند.

ما منتظر دور ششم مذاکرات هستیم. چرا؟ چون دیگر به آمریکایی ها اعتماد نمی کنند. در همین یکسال اخیر بیش از 100 میلیارد دلار با کشورهای منطقه تفاهم نامه امضا کرده ایم (130 میلیارد دلار) البته ممکن است بخشی از آنها منجر به قرار داد نشود ولی به هرحال آمریکایی‌ها دارند قدرت شدن ایران را می‌بینند و تمام تلاش هاشان را کردند و به واسطه فشارهای حداکثری در دولت قبلی و چه فشارهایی که در این دوره وارد کردند گفتند با این فشارها اثر آن‌را پای میز مذاکره می‌آوریم و توافقی را تحمیل می‌کنیم و از آن به عنوان برگ برنده در انتخابات کنگره استفاده می‌کنیم یادتان باشد همه داخل و خارج می گفتند که امضا تفاهم نامه خیلی نزدیک است،‌اما چرا انجام نشد؟ هنگامی که نفتالی بنت ساقط شد می‌گوید بیایید به خیابان و میدان که اگر نیایید دوباره برمی گردیم به وضعیت یکسال گذشته، بعد وضعیت یکسال گذشته را مشاهده کنید چطور بیان می کند، می گوید: وضعیت اقتصادی ما چی بود؟ مسکن چگونه بود؟ کرونا چگونه بود؟ حماس چگونه بود؟ حماس ما را تهدید می کرد و ما مجبور بودیم برنامه های ملی خودمان را لغو کنیم، ایران را بیان می‌کند همه وضعیت را در 27 صفحه بیان می‌کند. و در ابتدای نامه می‌نویسد که این سومین باری است که در سرزمین ما حکومت شکل می‌گیرد بار اول، 80 سال طول کشید هنگامی که به 80 سالگی رسید تجزیه شد. بار دوم به 75 سالگی رسید و ساقط شد. الان 75 سالگی حکومت اسرائیل است اگر در خیابان نیائید ممکن است اسرائیل 80 سالگی خودش را نبیند. به هرحال با این شرایط آمدند و در عرض یک سال 4 انتخابات برگزار کردند و موفق شدند و در دولت موقت رفتند تا دوباره انتخابات برگزار شود. رئیس موساد به آمریکا سفری را انجام داد و برآورد جدیدی ارائه داد و آن این بود که اگر شما در این مرحله با ایران به توافق برسید برای ما یک برد محسوب نمی‌شود چون در توافق قرار بود که ما بتوانیم، نفت مان را براحتی بفروشیم و پولمان را برگردانیم و پرونده هسته ای هم بسته شود. لذا به این جمع بندی رسیدند که از آن حرفهایی که در مذاکرات پنهانی زده بودند عقب نشینی کنند و مذاکره و توافق بماند برای بعد از انتخابات آمریکا و اسرائیل. حالا ایران باید چه‌کار کند؟ هدف راهبردی تعیین کردند، هدف راهبردی که آمریکا و استکبار برای ما تعیین کردند. عبارت بود از مهار قدرت نفوذ و تاثیرگذاری انقلاب اسلامی در منطقه و فرامنطقه برای این منظور نیز دو تا راهبرد تعیین کردند، راهبرد اول بی ثباتی در کشورهایی که مقاومت در آن‌ها کشورهایی نقش دارند مثلِ لبنان، سوریه، عراق یعنی تضعیف عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران  در عراق پرونده عراق را دادند به انگلیسی‌ها که همه تلاششان را کردند که بی ثباتی در عراق اتفاق بیافتد و مراسم اربعین برگزار نشود، هر کاری توانستند انجام دادند اما موفق نشدند و در نهایت در عراق چه اتفاقی افتاد؟ روند تشکیل مجلش و انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل دولت شکل گرفت ولی چیزی که آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها نمی‌خواستند در عراق تحقق پیدا نکند یا در لبنان آمدند برداشت انرژی بکنند بدون اینکه سهم لبنان را در نظر بگیرند که حزب ا... آمد و تهدید کرد و گفت یا سهم لبنان را می‌دهید یا با ما طرف هستید. در مورد جمهوری اسلامی ایران آمدند به سمت مهار.

چرا اغتشاش در دستور کار آمریکا قرار گرفت؟

آمریکایی‌ها می‌گویند دیگر جمهوری اسلامی را نمی‌شود براندازی کرد. نمی‌توان تغییر ساختار داد لذا باید برویم به سمت تغییر رفتار و مهار قدرت انقلاب اسلامی. در این مهار دو مسئله را مطرح می‌کنند، هویت سوزی و هویت سازی. هویت سوزی 9 مرحله دارد، مرحله اول شبهه افکنی است، برای شبهه افکنی یا باید حادثه سازی بکنند یا سوار حادثه شوند، مثلِ سال 88 و مسئله  ندا آقا سلطان، که یک کیس سازی بود یعنی از قبل فیلمش را ساخته بودند و بعد از ساخت فیلم فرد را آوردند در میدان و حذفش کردند و بعد فیلمش را پخش کردند و گفتند حکومت ایشان را کشته است یا در سال 92 طراحی کردند تا یک خانمی را که قبلاً در صدا و سیما بوده و رفته عمان یعنی تابعیت مضاعف داشته بعد از عمان او را به داخل کشور بیاورند و بعد اسرائیل او را در داخل بزند و بگویند کار حکومت بوده است و با این برنامه انتخابات 92 را به هم بزنند که این تیم با سلاح و همه امکاناتش دستگیر شد و اعتراف کردند که برای این‌کار آمده بودند. در اغتشاشات اخیر هم فوت این خانم چه حادثه بوده باشد و یا حادثه سازی. در نتیجه کار فرقی ندارد آمریکایی ها در راهبردشان برای سال  1401 اغتشاش را در نظر گرفته بودند و دستگاه‌های اطلاعاتی برآورد داده بودند که امسال اغتشاشات در دستور کار استکبار است البته برآورد آنها از نظر زمانی به مهر بر می‌گشت که این اغتشاش را از داخل دانشگاه‌ها با دو موضوعِ حجاب و مسائل معیشتی مثل سلف سرویس یا خوابگاه شروع کنند و بعد به مدارس و جامعه تسری دهند و خلاصه این موج را ایجاد کنند. پس گام اول شبهه افکنی است، گام دوم، ایجاد تردید است، تردید در صداقت! تردید در موفقیت. که آیا حاکمیت صادق است؟ آیا اصلاً موفقیت داریم؟ تردید در امید به آینده، تردید در اعتماد، و بعد تردید در مقبولیت و در نهایت تردید در مشروعیت. این فرایندِ تردید است. بعد از تردید، مسئله بی تفاوتی و ترس است یعنی شبهه آن‌قدر زیاد باشد که مخاطبین و توده مردم بی تفاوت بشوند نسبت به واکنش مثبت برای انقلاب یعنی جریان فعال برود به لاکِ ترس و احتیاط؛ استاد دانشگاهی که باید سرکلاسش موضع بگیرید، بگوید فعلاً بگذاریم تکلیف این شبهه روشن شود و موضعی نگیریم که اگر بگیریم ممکن است قضیه طور دیگری باشد یا نکند اگر ما موضع بگیریم 50 تا کامنت برای من بگذارند و 20 تا پیامک هم بزنند و خلاصه موقعیت اجتماعی من از دست برود، در واصع با بمباران شبهه و پیام می‌خواهند ترس و بی تفاوتی را در جبهه حق حاکم کنند در صورتی که این جبهه باید موتور پیشران باشد، جمعیت توده ای، بی تفاوت شود و جمعیت پیشران هم احتیاط بکند نتیجه‌ی بی تفاوتی می شود گسست، گسست با دوگانه سازی های کاذب که مثلاً گشت ارشاد خوب است یا بد است و متاسفانه ما هم در این دوگانه قرار می‌گیریم که گشت ارشاد خوب است یا بد است؟ و حال ان‌که گشت ارشاد فرع بر حجاب و بی حجابی است. بعد از گسست اجتماعی مرحله‌ی کینه و نفرت است یعنی کینه و نفرت افزایشی بشود، بعد از کینه و نفرت وارد فازِ سلب اقتدار و شکستن اقتدار می‌شود. بعد از آن فازِ نافرمانی در نهایت به هرج و مرج اجتماعی می‌رسد، این فرایندی است که در هویت سوزی دنبال می‌کنند.

 

 

مراحل هویت سازی دشمن

در هویت سازی هم شش مرحله را دنبال می کنند، اول ایجاد زیرساخت های ارتباط گیری با توده مردم است با اینترنت و ماهواره.

گام دوم، تبلیغ لذت گرایی و سبک زندگی غربی با این زیرساخت هایی که درست کرد، لذت گرایی را اصل می‌کند، شما ببینید امروز شبکه ای که در حوزه اینترنت در موسیقی­های زیرزمینی در موسیقی های هیجانی در موسیقی های پرخاشگری، فعالیت می‌کنند چقدر است؟ در شبکه قمار، مشروب و... در همه زمینه هایی که در جامعه اسلامی منکر و در جامعه غربی معروف است این سبک زندگی را گسترش می‌دهند. گام بعدی شبکه سازی است. آمریکایی ها میلیونها دلار خرج کشورهای جهان سومی می‌کنند تا شبکه سازی را در آن کشورها انجام دهند که ما در کشور خودمان شبکه های متعددی را کشف کردیم.

 بعد از شبکه سازی وارد مرحله هیجان زایی یعنی تولید هیجان می‌شوند. این افرادی که در این قصه دستگیر شدند، فرم نظرسنجی به انها داده می شد و یکی از سوالها این بوده که انگیزه اصلی شما برای شرکت در این تجمعات چه بوده است؟ 65 درصد می گویند هیجان، 20 درصد می گویند مسائل اقتصادی، 10 درصد آزادی های اجتماعی و 5 درصد می‌گویند مسائل سیاسی. پس این بحث هیجان مهم است، ‌این هیجان را کجا تولید کرده؟ آمکریکایی‌ها دارند یک ایران مجازی می‌سازند Secend Life و متاورس. این second Life را از سال 2003 ساختند و یک زندگی دوم برای تقریبا یک میلیون نفر که عضو گرفته بودند و حالا در متاورس ترکیب زندگی مجازی و حقیقی را ایجاد می‌کنند، که الان این سبک زندگی یک میلیارد عضو در جهان دارد، پیش بینی اینها این است که تا سه سال آینده 7/1 میلیارد و از نظر اقتصادی یک رقم قابل توجهی را پیش بینی می‌کنند که چقدر در این حوزه مهم است. ایران حقیقی ما یک ایران قوی است. اما در فضای مجازی یک ایران دیگر ساخته اند. اینجا هیجان را درست می‌کند، هیجان برای چه کسی؟ اما برای نسل جدید که مثلاً سال اول دانشگاه هست و مخصوصا در این چند سال کرونا تربیت شده در فضای مجازی است. لذا شما با یک جوان تربیت شده در فضای مجازی که هیجان دارد مواجه هستید. شما امروز در بازیهای کامپیوتری یک بازی دارید که 20 میلیون بازیکن در ایران دارد. چه چیزی را تبلیغ می‌کنند. هیجان و خشنونت، این‌که چند تا جوان چگونه یک ساختمان و مجموعه را تصرف کنند، چگونه مقاومت کنند و  هیجان را تبدیل به خشنونت کنند، یعنی تخلیه هیجان و خشنونت بر علیه حاکمیت.

 در مرحله بعدی اگر این مراحل را پشت سر گذاشتند وارد فاز تابلو سازی می‌شوند. دقت کنید الان هیچ تابلویی نمی‌آید این جریان و حوادث را به عهده بگیرد.ربع پهلوی و مانند این‌ها هم تابلو بشو نیستند. ببینید عزیزان مقام معظم رهبری در 14 خرداد امسال در حرم حضرت امام راحل، فرمودند که «یک نکته مهمی را عرض می کنم به نظرم مهم است و دو جزء دارد، یکی این است که امروز مهمترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور، امید بستن به اعترضات مردمی است. امیدشان به این است که بلکه بتوانند با کار روانی، فعالیتهای اینترنتی و فضای مجازی و انواع و اقسام اینها، با پول، با مزدور پروری، مردم را در مقابل نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قرار دهند»؛ بعد معظم له فرمودند: « جزء دوم هم این است که این محاسبه ی دشمن در این مسئله مثل بسیاری از محاسبات دشمن غلط است، خیال می کنند می توانند ملت را در مقابل نظام اسلامی قرار دهند، می توانند در مقابل جمهوری اسلامی عاملی قرار دهند که می دانند جمهوری اسلامی به آن عامل خیلی اهمیت میدهد و آن عامل، مردم است.» در پایان فرمایشات شان توصیه هایی را می فرمایند، توصیه اول، نگذارید ضد انقلاب و دشمن از انقلاب شما هویت زدایی کنند، دوم، نگذارید یاد امام راحل در جامعه کم رنگ شود، امام راحل روح این انقلاب است. سوم، نگذارید رده های ارتجاع در کشور نفوذ کنند و جاگیر شوند و بعد مرتجع را تعریف می کنند، می فرمایند، مرتجع آن کسی است که در سیاست و سبک زندگی تابع سیاست و سبک زندگی غربی است. چهارم، دروغ و فریب جنگ روانی دشمن را افشا کنید، پنجم، از سرمایه ایمان مردم برای تولید عمل صالح بهره بگیرید، مردم مومن هستند. ششم، دشمن در صدد تخریب مسئولان انقلابی است، وظیفه قدرشناسی، وظیفه سنگینی است، باید از مسئولین قدرشناسی کرد. در پایان یک جمع بندی داشته باشم و آن این‌که ما در تقابل با آمریکایی ها الان درد موضعِ تهدید قدرت او هستیم، در این جنگ ما در مرحله تهاجم قرار گرفته ایم. این حرف دیروزِ بایدن است که حکمرانی جدیدی که تضعیف دموکراسی غربی و سبک زندگی غربی می کند را انقلاب اسلامی می دانند. ما در حال تضعیف دموکراسی غربی هستیم، یکپارچگی حاکمیتی شکل گرفته است، که در بستر این یکپارچگی هنگامی که برای مذاکرات می‌رویم دیگر از ذخائر خالی سخن نمی‌گوییم .زیرساخت ها به سرعت در تولید نفت در زیر ساخت های حمل و نقل، در تولید انرژی افزایش پیدا کرده است. در تولید برق در عین آن‌که افزایش مصرف برق داشتیم اما خاموشی نداشتیم و افزایش صادرات هم داشتیم. در صادرات نفت هم افزایش داشتیم مثلاً صادرات نفت به عراق را افزایش دادیم. در مسائل اقتصاد بین الملل کاری که در همین یک سال شد به اندازه 8 سال گذشته بوده است. همه مسائل نفتی و گازی با ترکمنستان را حل کرده و تبدیل به درآمد کرده ایم. توسعه قراردادهای زیرساختی در نفت و غیره این‌ها می‌فهمند که این توسعه ها دارد در بسترِ یکپارچه سازی حاکمیت انجام می‌شود. تصویری که بیرون از ما می‌گیرد قدرتمند شدن است. رئیس سنتکام می‌گوید ما هنوز در منطقه برتری هوایی داریم اما پهپادهایی هستند که این برتری هوایی را به صورت نقطه ای از بین می برند و با چهار تا پیام تهدید می‌کند، می‌گوید من امروز در منطقه با چهار تهدید مواجه هستم. اول، پهپادها و موشک های مقاومت و ایران، دوم، مسئله تهدید مقرها و عناصر آمریکایی در منطقه توسط نیروهای مقاومت. سه، توسعه حضور چین و روسیه در منطقه و چهار، فروش پهپادهای ایرانی به روسیه. ما در چنین شرایطی هستیم، حالا ما باید چه‌کار کنیم؟ نکته اول این‌که شبهه شناسی کنید و پاسخ به شبهات را بدهید، این کاری است که از شما بزرگواران بر می‌آید. شبهه را اول بشناسید، اول خودمان از تردید در بیاییم، سازمانی که می‌خواهد عملیات کند اول خودش نباید تردید داشته باشد. (و انذر عشیرتک القربین) برویم سایر دوستان و برادرانی که در تردید هستند و آن‌ها را از تردید خارج کنیم سپس برویم سراغ کسانی که انقلاب و حکومت را قبول ندارند، حالا یک عده هستند که کلاً حکومت را قبول ندارند اما عمده جمعیت مخاطب ما کشورشان را می‌خواهند و در تردید و شبهه گیر افتاده اند. اینجا باید شبهه را جواب داد، در توئیت زدن،‌کامنت گذاشتن، بیانیه دادن، حضور میدانی پیدا کردن و دیگران را همراه کردن. جسارت داشته باشیم این‌ها احساس نکنند که فضا تاریک است، چون دشمن می‌گوید ارض دست شماست، ما فضا را می‌گیریم. این فضا و فضای انقلابی را حاکم کنیم نکته آخر این‌که امروز شما با سال اول دانشگاهی هایی مواجه هستید که جنس این سال اولی ها با دوره های قبلی خیلی فرق می‌کند. در استراتژی امنیت ملی آمریکا اعلام شده که این دهه، دهه خطرناکی است، آمریکایی های در سال 2000 اعلام کردند که 2025 برای ما خطرناک است، امروز هم میگوید این دهه خطرناک است. یعنی 2020 تا 2030 دهه تعیین کننده ای که است به فضل الهی اگر مسیر خودمان را برویم شاهد یک نظم نوین جهانی خواهیم بود که انقلاب اسلامی و اسلام تاثیرگذاری حداکثری راخواهند داشت. انشاالله .

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته