آخرین تحولات منطقه
آخرین تحولات منطقه
به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج اساتید کشور، در متن این مقاله تحلیلی آمده است:
بررسی وضعیت عراق
درخصوص عراق ، مهمترین مسئله اول از بُعد امنیتی؛اجرای مصوبه پارلمان عراق مبنی بر اخراج نظامیان آمریکایی و غربی از این کشور است که در حال حاضر تبدیل به مهمترین مطالبه در ادبیات سیاسی عراق شده است و گروههای مختلف روی این مسئله صحبت میکنند. حتی آقای مصطفی کاظمی در اظهاراتی که اخیرا بیان کرده است ، مسئله استقلال عراق و به تعبیری ،آزادی عراق را از حضور نظامیان آمریکایی به عنوان یک اولویت مطرح کرده است. البته این مطلب را به نوعی سربسته و به صورت کلی مطرح کرده است.
مسئله دوم درعراق؛تشکیل دولت است. بعضیها خیال کردند که عراق درگیر خلاء سیاسی است در حالی که خلاء سیاسی وجود ندارد. عراق الان رئیس جمهور دارد، آقای برهم صالح، رئیس پارلمان دارد آقای جبلوری و همین طور نخست وزیر دارد که آقای عادل عبدالمهدی نخست وزیر رسمی عراق است و کارش را هم دارد ادامه میدهد. مسئله ای که الان مطرح است ، انتخاب نخست وزیر موقت برای برگزاری انتخابات زود هنگام است که در خصوص این موضوع تاکنون توافق کلی صورت گرفته است. اما درخصوص شخص رئیس دولت، توافق نشده است. الان بعد از چند کاندیدا که موفق نشدند دولت را تشکیل بدهند، آقای برهم صالح با توافق برخی از گروههای سیاسی داخل عراق، مصطفی کاظمی را که قبلا در استخبارات عراق فعالیت میکرد، مامور تشکیل دولت کرده است، اما همانطور که بقیه کاندیداهای نخست وزیری راه سختی را پیش رو داشتند، آقای کاظمی هم راه سختی را پیش رو خواند داشت. لذا نمی شود گفت این کاندیدا هم در نهایت به سرانجام می رسد و نخست وزیری با محوریت ایشان شکل میگیرد.
انتخاب آقای مصطفی کاظمی در واقع یک اقدام به پایان و به سرانجام رسیده محسوب نمیشود. اگر به کاندیداهایی که از مهرماه سال گذشته تاکنون یعنی در این دوره حدود 6 ،7 ماهه نظر بیندازیم می بینیم که کاندیداهای زیادی برای اداره دولت عراق مطرح شدند. حتی درباره بعضیهایشان هم یک اجماع نسبی وجود داشته است، اما در نهایت اینها نتوانستند دولت تشکیل بدهند این وضعیت برای مصطفی کاظمی هم وجود دارد و در واقع ، بله اولیه را او گرفته اما در کنارش گروههای مختلف عراقی مطالبات خودشان را هم دارند. مثلا یکی از مطالبات بعضی از اینها این است که آقای کاظمی تضمین بدهد که در جهت اخراج نظامیان آمریکایی از عراق فعالیت جدی خواهد داشت و در یک نقشه راه معینی این کار را عملیاتی می کند. یا مثلا قطعا گروه هایی از عراقیها در زمینه نوع اداره حکومت و سهمیهای که باید به گروهها و طیفها داده شود، شرایطی را خواهند داشت و همینطور کسانی که آن اجتماعات میدانی را شکل دادند آنها هم حتما یک سلسله مطالباتی خواهند داشت. در کنار این مسئله مطالبات داخلی سیستم که از سوی رئیس جمهورو پارلمان مطرح میشود هم وجود دارد. آیا مصطفی کاظمی میتواند یک ارتباط منطقی بین این مطالبات برقرار کند و در نهایت آراء مثبت فعلی را که به صورت کلی داده شده را حفظ بکند و درجهت تشکیل دولت عملیاتی کند؟ این سوالی است که فعلا نمی شود به این سادگی پاسخ داد و باید دید مسیر تحولات به چه سمتی خواهد رفت و که اینجا باید به یک نکته اشاره کنیم و آن این است که بعضیها با اشاره به بعضی از سوابقی که آقای کاظمی دارد و بعضی اتهاماتی که درباره او مطرح است، انتخاب کاظمی را و کاندیداتوری او را یک کار آمریکایی تلقی کردند در حالیکه اینطور نیست و کاظمی فعلا منتخب گروههای عراقی است و این بر مبنای تمایل طرف خارجی اتفاق نیتفاده و یک مسئلهای است که به پایان نرسیده و باید ببینیم که در طول یک ماهی که ایشان وقت دارد تا رایزنیهایش را انجام بدهد و کابینهاش را به پارلمان معرفی بکند ، چه اتفاقاتی می افتد؟
نکته مهم دیگر اینکه ، اگر بر فرض اینکه آقای مصطفی کاظمی موفق به تشکیل دولت موقت که حداکثر عمر او یک سال خواهد بود، بشود، انتخابات جدید عراق چه سمت و سویی پیدا می کند و از دل این پارلمان چه کسی به عنوان نخست وزیر دائمی بیرون می آِید؟ از الان نمیشود خیلی نظر داد. ولی می توانیم بگوییم با توجه به اینکه طیف رایدهنده در عراق تغییر نمیکند، پارلمان آینده، طبعا تفاوت عمدهای با پارلمان کنونی نخواهد داشت و در نتیجه انتخابهای او هم از انتخابهای کنونی خیلی فاصله نخواهد داشت. ولی روی شخص خاصی نمی شود خیلی صحبتی داشت.
پس در باره نخست وزیری مصطفی الکاظمی باید ببنیم آیا رایزنیهایی که طی هفتههای آینده بین آقای الکاظمی و طیفهای مختلف عراق انجام خواهد شد و حتما گروههای مختلف شروطی خواهند داشت به سرانجام میرسد یا نه و ببینیم که آقای الکاظمی چقدر توانایی دارد؟ ضمن اینکه اساسا هر کسی الان نخست وزیر بشود 2 ماموریت دارد؛ یک ماموریت اجماعی دارد که ماموریت اجماعی اش مسئله برگزاری انتخابات زودهنگام مجلس است و یک ماموریت غیراجماعی است که مسئله پیگیری مصوبه پارلمان برای اخراج نظامیان آمریکایی از عراق است. غیر از این مطالبه، مطالبهای متوجه کاندیدای نخست وزیری نیست!
احتمال کاندیداتوری مقتدی صدر برای نخست وزیری وجود ندارد
در خصوص احتمال کاندیداتوری مقتدی صدر برای نخست وزیری عراق بایدگفت ؛مقتدی صدرهیچ وقت کاندیدای نخست وزیری نشده و جایگاهی هم ندارد که بتواند کاندیدای نخست وزیری شود. یعنی نمیتواند توافق بقیه را جلب کند و لذا همیشه در مسئله نخست وزیری اگر چه به صورت یک طرف تاثیرگذار مطرح بوده و تلاش زیادی کرده که دولت را تشکیل بدهد، اما درعین حال این کار امکانپذیر نشده و در آینده هم بعید به نظر میرسد با توجه به حسیاستهایی که روی مقتدی صدر در جامعه عراق وجود دارد این کار شدنی باشد ولی مسلما صدریها همیشه یکی از طرفهای اصلی تشکیل دولت خواهند بود.
تضعیف آیت الله سیستانی به صلاح عراق نیست
در شرایط فعلی آیتالله سیستانی به عنوان یک وزنه تعادل بخش و حل کننده مطرح است و تضعیف آیتالله سیستانی قطعا به صلاح عراق و به خصوص به صلاح شیعه نیست. حرفهایی که وجود دارد، نقدهایی که وجود دارد، حتما باید به صورت خیلی خصوصی به وی منتقل شود و به هرحال ما قبول داریم که عراق باید با سیادت آیتالله سیستانی مسائلش حل و فصل شود و این را ما پذیرفتیم و شیعه این مسئله را پذیرفته و حالا اختلاف سلیقهها باید در یک محیط صمیمانهای به نوعی حل و فصل بشود.
فعالیت های حشدالشعبی ادامه می یابد
حشدالشعبی یک نهاد قانونی در داخل ساختار نظامی عراق است. یعنی مثل نیروی زمینی عراق، مثل نیروی هوایی عراق. یک نیروی به رسمیت شناخته شده قطعی است در داخل ساختار و ضمنا یک نیروی قدرتمند است. درداخل ارتش نیست، در کنار ارتش زیر نظر نخست وزیر فعالیت می کند. با ماموریت های خاص و مشخص .شباهت های زیادی هم ماموریتهایش به ماموریت های بسیج دارد. من فکر نمیکنم با توجه به اینکه مخصوصا تهدیدات امنیتی در عراق هنوز وجود دارد و خاطره ناتوانی ارتش از حل و فصل بحران داعش در سال های 2014 و 2015 هنوز وجود دارد ، خطری ادامه حضور حشدالشعبی در عراق را تهدید بکند. فکر میکنم این حضور ادامه پیدا میکند، کما اینکه هم آقای زرفی و هم آقای کاظمی ، روی تداوم حشد و دفاع از حشد و توسعه فعالیتهای حشد صحبت کردند.
آنچه در سوریه اتفاق افتاده است
در خصوص سوریه آنچه که این روزها اهمیت دارد، مسئله تداوم عملیات نظامی ارتش سوریه برای آزادسازی بقایای این کشورازسلطه تروریستهای جبههالنصره و احرارالشام و همینطور آزادسازی بخشهایی از سرزمین سوریه از تصرف دولتهای خارجی شامل ترکیه و آمریکا است که ارتش سوریه با یک تانی و در عین حال ، جدیّت این کار را دارد دنبال می کند.
اولویت ارتش سوریه آزادسازی منطقه ادلب است که اگر این اتفاق در سوریه بیفتد در واقع ضمن اینکه سوریه از وجود گروههای تروریستی که بخشی از خاک سوریه را در تصرف دارند آزاد میشود، ممکن است عملیاتهای تروریستی این گروهها به صورت پراکنده ادامه پیدا بکند، اما دیگر حاکمیت سرزمینی نخواهند داشت و راه هم برای آزادسازی بخشهای شمالی سوریه از تصرف ارتش ترکیه و همینطور ارتش آمریکا فراهم میشود.
درحال حاضر، در واقع بیش از 85 درصد از خاک سوریه در اختیار دولت است و چیزی حدودی 15 درصد مجموعا در تصرف تروریستها و دولتهای اشغالگر است که به نظر میآید ارتش سوریه به تنهایی بتواند طی ماههای آینده این بخشها را هم آزاد کند.
جولان و احتمال درگیری با اسرائیل
در مورد این که آیا جنگ سوریه می تواند به آزادسازی جولان منتهی بشود؟ جولان یک منطقهای است که درواقع یک زخم مزمن به حساب میآید. از سال 1967 تاکنون جولان و منطقه جبلالشیخ که در واقع بخش بزرگ استان قنیطره سوریه است، یعنی سه چهارم خاک استان قنیطره را شامل میشود، این تابع تصمیم کلی سوریه است. آزادسازی جولان حتما نیازمند یک جنگ جدی بین سوریه و اسرائیل است؛ آیا در حال حاضر ارتش سوریه خودش را در شرایط جنگ میبینید؟ آیا آزادسای جولان برای ارتش سوریه اولویت هست یا اولویت نیست؟ آیا حملات کنونی اسرائیلیها که گاه و بیگاه به سوریه انجام میشود ادامه خواهد داشت؟ آیا در صورت ادامه این حملات، ارتش سوریه سیاستهای کنونی خودکه مبتنی بر خویشتنداری است ادامه میدهد یا نه؟ اینها سوالاتی است که درخصوص سوریه وجود دارد، ولی نمیتوانیم حرف قاطعی بزنیم. درعین حال می دانیم که سوریه هیچگاه جولان را فراموش نکرده و دائما در فکر آزادسازی این بخش از سرزمین خودش است.
سیاست سوریه تاکنون مبتنی بر خویشتنداری بوده است ، شاید دلیل اصلیاش این است که سوریه فعلا در داخل خاک خودش درگیر با گروههای تروریستی خطرناک است. گروههای تروریستی که مورد حمایت طرفهای خارجی از جمله اسرائیلیها هستند و اولویت این است که اینها از داخل سوریه جمع بشوند و لذا ارتش سوریه استقبال نکرد از گسترش دامنه درگیری. اما سوال این است که بعد از پایان عملیات ادلب، سیاست خویشتندارانه ارتش سوریه ادامه پیدا می کند یا نه؟ این سوال جدی است که باید در آینده پاسخش را دریافت کنیم.
هر حملهای از خاک سوریه به رژیم صهیونیستی حمله دولت سوریه تلقی می شود و لذا صدور مجوز از سوی دولت سوریه تابع شرایط سوریه و تابع سیاستهایی هست که ارتش سوریه در پیش دارد ولی به هر حال صهیونیستها بسیار میترسند که شرایط سوریه بعد از پایان عمر گروههای ترویستی به سمتی برود که سوری ها در واقع مسئله آزادسازی جولان را فعال بکنند.
تاثیر خروج نیروهای آمریکا از سوریه بر تحولات آینده آن
به نظر نمیآید وضعیت سوریه به گونهای باشد که در صورت خروج آمریکا از سوریه که در حال حاضر هم بیش از حدود هزار نیرو در سوریه ندارد، بتواند راهی برای دیگران باز بکند. الان سوریه وضعیتی دارد که ارتش سوریه قدرتمند شده است .در آنجا نیروهای حزب الله لبنان هستند، نیروهای مدافعین حرم در آنجا هستند، نیروهای روسیه در آنجا هست و لذا اینها فضا را به شکلی در آورده اند که امکان دخالت های بزرگ از سوی کشورهای دیگر وجود ندارد.
سیاست ترکیه در کنترل ادلب
بعد از سرنگونی جنگنده روسیه توسط ترکیه ، روابط این دو کشوردچار بحرانهایی شده است، اکنون با توجه به این شرایط و سیاست روسیه در سوریه ، چگونه این فضا را می توان تحلیل کرد ؟
ترکیه به طور جدی میخواهد ادلب را در کنترل خودش داشته باشد و این کنترل را با دو هدف و انگیزه انجام می دهد؛ یکی به لحاظ ادعای تاریخی که ادلب را براساس توافق نانوشته لوزان در پایان جنگ جهانی اول، بخشی از خاک ترکیه تلقی میکند و دلیل دومش این است که اگر ادلب آزاد بشود ، امکان نگهداری این بخش از نیروهای ترکیه که در الباب و منبج و بعضی جاهای دیگر هستند برای ترکیه بسیار دشوار میشود و لذا ترکیه اصرار دارد که در ادلب بماند ولی این یک انتخاب یک طرفه نمیتواند باشد باید دولت سوریه هم به این قناعت برسد که درحال حاضر موضع دولت سوریه این است که حضور نظامی ترکیه در سوریه حضوری اشغالگرانه و غیرقانونی است.
عربستان و اقتصاد نفتی آن
قطعا کاهش قیمتها اقتصاد سعودی را در معرض فشار قرار میدهد. اما این نکته را باید در نظر داشته باشیم که عربستان درحال حاضر بیش از هزار میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد و لذا میتواند تحت شرایطی این نوسانات را به نوعی مدیریت کند. لذا اگرچه این فشارهای نفتی باعث بگو مگوهایی در هیات حاکمه عربستان میشود اما در عین حال اینطورنیست که سعودیها راهحلی برای این مسئله نداشته باشند. ضمن اینکه مسئله کاهش قیمت نفت یک مسئله دائمی نیست. نفت همیشه در منطقه ما از نوسانات زیادی تاثیر پذیرفته و همه هم تاثیر پذیرفتهاند. در مجموع کشورهای فروشنده نفت خودشان را با این نوسانات به نوعی هماهنگ کردند و در اقتصادهای خودشان سطحی از نوسان قیمتی را مد نظر قرار دادند. به نظر میآید این نوسانات نفتی در آینده عربستان تاثیرات محدودی داشته باشد ولی میتواند در جامعه عربستان به نوعی به بگو مگو تبدیل شود، کما اینکه تبدیل هم شده است ، اما این بگو مگوها تا اندازهای خواهد بود و در اندازهای نیست که بگوییم از کنترل هیئت حاکمه و یا قدرتهایی که به نوعی در اداره عربستان دخالت دارند خارج می شود.
در مورد امکان کنار زدن سلمان توسط پسرش محمد، این نکته را باید در نظر داشته باشیم که همین الان هم اداره عربستان دست محمد بن سلمان است و خود سلمان دخالت عمدهای در کار ندارد. در حال حاضر، بن سلمان به ادامه حضور پدرش در حکومت نیاز دارد به خاطر اینکه اختلافات داخلی در عربستان حل نشده و در سطح بینالمللی هم هنوز اطمینان لازم برای اداره بی دردسر حکومت درعربستان توسط محمد بن سلمان بوجود نیامده است. همین الان در آمریکا برسر اینکه آیا محمد بن سلمان میتواند شرایط سخت را مدیریت بکند یا نه؟ تردید وجود دارد و لذا به نظرمن تا ماهها و شاید یکی دو سال آینده اگر سلمان زنده بماند، محمد بن سلمان ادامه حضور پدرش را به نفع خود ارزیابی خواهد کرد.
بازداشتهایی که در سطح مقامات و مسئولین کنونی و سابق عربستان توسط دستگاه حکومتی صورت گرفته در واقع از یک طرف بیان کننده وجود اختلاف جدی بین شاهزادگان سعودی بر سر نحوه اداره حکومت در عربستان است و این نشاندهنده این است که در واقع هیئت حاکمه سعودی نتوانسته است سیاستهای خودش را در سطح داخلی با همراهی مقامات سابق و کنونی به نوعی تنظیم کند و از سوی دیگر در عربستان سعودی یک مسئلهای مطرح است، مسئله سوءاستفاده اقتصادی از قدرت و به نظر میآید بن سلمان با دستگیری بعضی از مقامات که اینها هم متهم بودند و هم واقعا اموال نامشروع زیادی در اختیار دارند تلاش می کند تا یک وجهه اجتماعی هم برای خودکسب کند و بعضی از گزارشات بیان کننده این است که تا حدی هم در این زمینه موفق بوده است.
جمع بندی این است که کاندیدای پادشاهی عربستان فقط محمد بن سلمان هست و نباید به بعضی از اسامی که توسط مخالفین دولت سعودی مطرح میشود، مثل احمد بن عبدالعزیز خیلی توجه کرد. در واقع به قدرت رسیدن یا قدرت گرفتن محمد بن سلمان در یک فرایند آمریکایی – سعودی شکل گرفته است. اینطوری نبوده که یک انتخابی در داخل خانواده سلمان اتفاق افتاده و حالا دیگران دنبال کاندیدای دیگری هستند. به نظر جدیترین کاندیدای پادشاهی خود محمد بن سلمان است. اما الان یک سوالی وجود دارد در آمریکا، در اروپا ، در کشورهای عربی که آیا دوره بن سلمان دوره آرامش است یا دوره تشنج آن بیشتر است؟ فعلا بن سلمان باید به این سوال پاسخ بدهد. ولی در عین حال ، هیچ رقیب جدی هم در حال حاضر برای او در عربستان مطرح نیست.
ظرفیت جمعیتی شیعیان در عربستان
جمعیت شیعه عربستان در حال حاضر 39.2 از جمعیت 19 میلیونی عربستان را به خودشان اختصاص دادند که شامل شیعیان جعفری، زیدی و اسماعیلی هستند و حتما در جریان هستید که چیزی بین 11 تا 12 میلیون نفر هم عربستان جمعیت خارجی دارد که اینها جمعیت عربستان به حساب نمیآیند ولی دولت عربستان سعودی جمعیت عربستان را با جمع بین بومیان و ساکنان ارائه میدهد که جمعش مثلا می شود 31 میلیون و گاهی می شود 32 میلیون. ولی جمعیت واقعی عربستان 19 میلیون است و از این 19 میلیون، حدود 7.5 میلیون یعنی معادل 39.2 درصد را شیعیان تشکیل میدهند که در این بین حدود 4.5 میلیون، جمعیت جعفری است که در بخش شرقی عربستان عمدتا ساکن هستند. 2 میلیون جمعیت زیدی دارد و یک میلیون جمعیت اسماعیلی دارد که اینها در 3 استان عسیر، نجیر، جیزان سکونت دارند. این وضعیت جمعیتی عربستان است که به دروغ جمعیت شیعه را در عربستان 10 درصد و کمتر از 10 درصد معرفی میکنند و متاسفانه آمارهای سازمان ملل هم از آمارهای رسمی سعودی تبعیت می کند و در ایران هم جمعیت شیعه را همین 10 درصد قلمداد می کنند.
طایفه شمبری ازمکه و مدینه تا عراق و سوریه
درباره شمبریها که بعضیها به اشتباه شمریها می خوانند، ببینید شمبرها یک طایفه بزرگ هستند، یعنی یک قبیله بزرگ هستند که از حوالی مکه و مدینه اینها شروع میشوند و تا شمال عراق و تا سوریه اینها حضور دارند. اما در حال حاضر وضعیت قبایل در عربستان به گونهای است که اینها تاثیری درمحیط سیاسی و در مسائل سیاسی عربستان ندارند و سعودیها واقعا توانستهاند در طول این 80 سال، مسائل قبایل را حل و فصل بکنند به شکلی که مزاحمتی برای آنها نداشته باشد.
رابطه روسیه با عربستان
رابطه روسیه و عربستان تابعی از شرایط منطقه است و میبینیم که از یک طرف از بعد اقتصادی، روابط قابل توجهی وجود دارد و سعودیها مشتری قراردادهای هنگفتی هستند که برای روسها اهمیت دارد و در عین حال ، سیاستهای عربستان در منطقه عربی به خصوص آنچه که درباره سوریه دنبال میکنند، در نقطه مقابل روسیه قرار دارد و لذا در یک جا روسها و سعودیها به هم میرسند در یک جاهایی هم ، از هم دور میشوند و در یک جمعبندی میتوانیم بگوییم که موارد منفی و سایش بین مسکو و ریاض بیش از موارد همکاری آنها است. اخیرا هم در مسئله نفت و کاهش شدید قیمت نفت، تنش شدیدی بین روسیه و عربستان بوجود آمد اما در نهایت با تغییراتی که در سطح قیمتهای نفت پیش آمد و قیمتها از حدود 16 دلار در هر بشکه به نزدیک 40 دلار رسید، تقریبا سطح تنشها تا حدود زیادی مدیریت شد. ولی بعید به نظر میآید با توجه به شدت وابستگی سعودیها به آمریکا ، روسها بتوانند اطمینان کنند به سیاستهای سعودی و اختلافاتشان را در واقع فدای منافع اقتصادی بکنند. به نظر میآید ممکن است اختلاف بین سعودیها و روسها افزایش پیدا کند.
هند ونقش صهیونیست ها در مسلمان آزاری
در خصوص مسئله هند، الان وضعیتی که در هند وجود دارد وضعیتی است که مسلمانان شرایط سختی را دارند. اعم از مسلمانانی که در منطقه کشمیر هستند و مسلمانانی که در جاهای دیگر زندگی میکنند و در یک جمعیتی حدود 200 میلیون از جامعه تقریبا یک میلیارد و 300 میلیونی هند را تشکیل میدهند. به نظر میآید که در ادامه سیاست مسلمانهراسی و مسلمانآزاری، صهیونیستها نقش زیادی در این سختگیریهایی که دولت آقای مودی و حزبش و هاریتا جاناتا علیه مسلمانان اعمال می کنند ، دارند. راهحل مسلمانان این هست که به هر حال در جامعه هند به فعالیتهای حقوقیشان بیفزایند و دولتهای اسلامی هم حواسشان به مسلمانان باشد که اخیرا دیدیم یک گرایشی از حمایت از مسلمانان در جهان اسلام پدید آمد. حتی اتحادیه عرب هم بیانیهای داد کما اینکه از سوی ایران هم مسئله مسلمانان هند به عنوان یک مسئله مهم تلقی شد و تا حدودی دنبال شد. راهحل مسلمانها در افزایش تنش با دولت و حزب حاکم نیست ، بلکه آنها کارهای حقوقی در داخل هند و کارهای سیاسی را در خارج از هندوستان دنبال می کنند.
مسجد الاقصی در تهدید جدی است
اساسا همانطور که از مدتها قبل مسجدالقصی در تهدید بوده ، این تهدید امروز افزایش پیدا کرده است . توافق فعلی بین حزب آبی و سفید و حزب لیکود و درنتیجه تقسیم قدرت برای اماکن مقدسه فلسطین ، خطرناک است و احتمال دارد اتفاقاتی در داخل سرزمینهای اشغالی علیه مقدسات اسلامی بوقوع بپیوندد.
انتهای پیام/
افزودن دیدگاه جدید