به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج اساتید کشور، معاونت بررسی و تحلیل سازمان بسیج اساتید کشور با انتشار مقاله‌ای تحلیلی جهان پساکرونا را جهانی دیگر در ساختارهای سیاسی و صورت بندی‌های قدرت سخت و نرم دانسته است.

در متن این مقاله آمده است: 

این روزها که ویروس کرونا ( کووید ۱۹) در جهان غرب ترکتازی می کند و پیش می رود، حرف و حدیث های بسیاری برمحور تاثیرات این ویروس بر جهان آینده مطرح شده است. این مقاله با نگاهی به شرایط کنونی و شرایط قابل پیش بینی به این موضوع می پردازد.

جهان پساکرونا جهان دیگری خواهد بود!

چه کرونا ویروس را نتیجه فعل و انفعالات طبیعی بدانیم که ازبازار ماهی فروشان چین شروع شده و چه آن را محصول دست ساخت آمریکایی ها و دیگران در آزمایشگاه‌های فوق سرّی شان قلمداد کنیم. چه این ویروس زود رخت بربندد و برود و چه جا خوش کند و تا نتیجه دادن واکسن و دارو بماند، چه تلفات این بیماری به صدها هزار و میلیون ها نفر برسد یا در حداقل مورد انتظار متوقف شود؛ نتیجه چندان تفاوتی نخواهد کرد. آن نتیجه این است؛ جهان پساکرونا، جهان دیگری خواهد بود و مردم جهان فصل نوینی را در ساختارهای سیاسی و صورت بندی های قدرت سخت و نرم شاهد خواهند بود.

تغییرات محسوس یا فراتر از آن، تحولات بنیان برافکن، شرایطی جدید را در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و دفاعی و امنیتی و حتی سبک زندگی انسانها پدید خواهد آورد. تغییرات و تحولاتی که از هم اکنون و در متن گسترش این بیماری ناشناخته و جهانگیر در حال رخ دادن است و بشرِ امروز در بهت و ناباوری به آن می نگرد. آنچه مهم است این که کرونا توانسته است بسان یک نقطه عطف تاریخی، جهان و زندگی بشر را به پیشاکرونا و پساکرونا تقسیم کند.

جنگ روایت ها در روایتِ دوران پساکرونا

بارها گفته ایم که دشمن در جنگ روایت ها به دنبال روایت واقعیت و حقیقت نیست. هدف او "واقعیت سازی و حقیقت سازیِ " کاذب و دروغین بر مبنای خواسته ها و تمایلات خویش است.

در جنگ روایت ها آنچه اتفاق افتاده و می افتد مهم نیست، مهم؛ اولین روایتی است که با سرعت و فراگیری توسط رسانه های متنوع و ماشین تبلیغاتی دشمن طرح می شود و در اذهان مخاطبان جای می‏‌گیرد.

امروزه تقریبا کسی نیست که دگرگونی جهانِ پساکرونا را انکار نماید. در چنین شرایطی است که هر کشور و فرهنگ و حاکمیتی، باید نقش و سهم خود را در جهان آینده جستجو کرده و پیدا کند. طبیعی است که استکبار در این شرایط برای تثبیت سیطره ی روبه افول خود، بخواهد جهان آینده را بانگاه خود روایت کند.

گسترش و اوج گیری طوفان شبهات و سئوالات در باره دین، کارآمدی دین، تلاش برای دوقطبی سازی دین و سلامت و معنویت و سلامت و حتی کوشش های بسیار زیاد امپراطوری رسانه ای غرب و تمرکز آن بر بیماری کرونا در ایران و برجسته سازی و بزرگ نمایی عجیب مشکلات موجود که در هرکشوری وجود دارد و از قضا درغرب و آمریکا، صدچندان است از این قبیل است.

دشمن صهیونیستی با استفاده از قالبهای گوناگون نوشتار، مقاله پژوهشی و تحقیقی و همایش و کنفرانس و خبرسازی و گزارش سازی دروغین با بهره برداری حداکثری از فضای مجازی و احیانا در اولین فرصت با بکارگیری صنعت و هنر فیلم و سینما، روایت مطلوب خود از جهانِ پساکرونا را بر ذائقه و اندیشه جهانیان تحمیل کند. اما واقعیت و حقیقتی که در حال وقوع است حکایت از وقوع حوادث دیگری دارد. حوادثی که پیش بینی افول آمریکا را در افق تحقق و عینیت قرار می دهد.

روایت غالب؛ روایتِ جهان پس از آمریکاست!

علیرغم تمام تبلیغات استکبار و دست و پازدن های او، دوران پساکرونا دوران بدون آمریکاخواهد بود. لکن چند نکته را نباید از نظر دور داشت:

اول این که؛ وقتی سخن از جهان بدون آمریکا می گوییم منظورمان محو کشور آمریکا نیست. منظور محو ابرقدرتی و سیطره آمریکا برجهان است. چنانچه در فروپاشی شوروی دیدیم.

دوم این که؛ این افول و زوال، طبعا یکباره و بدون مقدمه نخواهد بود، مسائلی و حوادثی زمینه این افول را پدیدخواهد آورد و تدریجی بوده و خواهد بود.

سوم این که، افول و زوال ابرقدرتی آمریکا در مراحلی اتفاق خواهد افتاد، ابتدا فرونشست و فروپاشی ابرقدرتی آمریکا در اذهان و افکار عمومی و سپس تحقق عینی افول و زوال این قدرت فرعونی و ستمکار.

ما بر این باوریم افول آمریکا مدتی چند است آغازشده است. نشانه های این افول نیز بیشتر درونی و داخلی است. نشانه های آن هم در فرهنگ و اجتماع و ساختار قدرت و انسجام درونی جامعه آمریکا هویدا شده است و تقریبا همه صاحب نظران موافق و مخالف لیبرالیسم این افول را پیش بینی کرده اند. واقعه کرونا اما؛ این تصویر ذهنی و فروپاشی ابرقدرتی را هم" سرعت" دادو هم تاحدودزیادی "عینیت" بخشید.

آنچه این روزها، نه بر اساس تحلیل و پیش بینی بلکه بر اساس شواهد و قرائن حسّی و عینی در جهان غرب عموماً و کشور آمریکاخصوصاً شاهد هستیم، اولا- تداعی کننده فروپاشی تمدن غرب است و ثانیا- جلوه گرکننده ی زوال تمدن پرطمطراق آمریکایی است که قطب تمدن غرب و قله ی آن است. تصاویری که این روزها از هجوم مردم به مغازه ی اغذیه و لوازم بهداشتی ازیک سو وهجمه به فروشگاههای اسلحه از دیگر سو نمایش داده می شود حکایت از به مخاطره افتادن " سلامت جسمی" و " امنیت اجتماعی"مردم آمریکااست که پشت صحنه آن تخریب روح و روان این مردم است. گرچه برخی غرب پرستان داخلی و آمریکاخواهان وطنی با هزار رُتوش و بزک بخواهند آن را توجیه کنند.

گویا این واقعه موجب شد لایه های پنهان فرهنگ و اجتماع جامعه ای که به فرموده آیت الله جوادی آملی؛ " یک باغ وحش منظم " را به وجود آورده بود، رخ بنمایاند و تلاشهای هزاران میلیارد دلاری غرب را پس از چهره سازی ها و صحنه سازی ها و زیبانمایی های دروغین و سراب سازی های فریبنده، بر ملا سازد.

کشتی تایتانیکی که غرق خواهدشد!

سال ۲۰۱۶ بود که دونالد ترامپ، در تبلیغات انتخاباتی خود شعار فریبنده ی" آمریکای بزرگ"؛ دوباره به میدان آمد و با جلب توجه توده های مردم و طبقه فرودست آمریکا موفق به کسب رای شد. بیشترشعارهای وی، پایان دادن به حضور آمریکا در عراق و افغانستان و زیر سئوال بردن جنگهایی بود که آمریکا با آن درگیرشده بود. او تمام همتش را به زعم خود بر اصلاحات داخلی گذارد و تا حدودی هم موفق شد. ترامپ هر چه در خارج ازآمریکا و به ویژه درغرب آسیا ناکام ماند اما در داخل کشور موفق شدنرخ بیکاری را به شکل بی سابقه ای در دهه های اخیرکاهش دهد و تولیدپایدار ناخالص داخلی را بهبود داده و رشد بدهد. او با شعار آمریکا برای آمریکایی ها، برای سال ۲۰۲۰نوید " اقتصاد قدرتمند" را داده بود و با همین شعارها و تبلیغات احتمال پیروزی اش در انتخابات نوامبر( آبان ۹۹) بیش ازرقبای دموکراتش بود. اما اکنون و با بروز ویروس کرونا آمریکا وارد رکود بی‏سابقه اقتصادی از سال ۱۹۴۰تا کنون خواهدشد.

دولت آمریکا مانند ناخدای کشتی تایتانیک در حالی که مغرور به عظمت و بزرگی و امکانات و تجهیزات خود در برابر طوفان های پیش رو است، در حالی که گرداب های مختلفی او را فراگرفته است به سمت غرق شدن پیش می رود. در حوزه خارجی بن بست هایی که در غرب آسیا با آن روبروست کار را بر آمریکا سخت تر از همیشه کرده است. هفت تریلیون دلار هزینه آمریکا ثمره چندانی برایش نداشته است و در برابر قدرت نوپدید و نامتقارنی به نام ایران انقلابی و هم پیمانانش در عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین و... وامانده است.

عربستان، که روزی سودای سیادت بر غرب آسیا و سپر بلای رژیم صهیونیستی را در سر داشت اینک در بازی خودساخته و احمقانه جنگ یمن در عرصه سیاسی و جنگ نفتی در عرصه اقتصادی گرفتارآمده و با خسارت روزانه ۴۰۰میلیون دلار به کسری بودجه ۵۰میلیاردی گرفتارآمده است.

قدرت یابی بیشتر و روزبه روز چین و روسیه از دیگر چالش‌های گرداب گونه ای است که هیمنه آمریکا را به چالش کشیده است.

گرفتاری آمریکا و مردم آمریکا به " احمق های درجه یک"، که سرشار از حماقت و بلاهت سیاسی، سبکسری و ناپختگی رفتاری، منفعت طلبی و سودپرستی رهاشده، بیسوادی و بی تجربگی و دروغگویی و بی رحمی - حتی در حق مردم آمریکا- هستند.

بر این بیفزایید نارضایتی عمومی و ندای استقلال خواهی رو به تزاید در ایالت ۴۰میلیونی کالیفرنیا و نیز ایالت تگزاس و انبوهی از مشکلات اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی را که تایتانیک استکبار آمریکا را به سوی غرق شدن پیش می برد.

اکنون کرونا در نقش سرعت دهنده( کاتالیزور) حرکت رو به افول ابرقدرت آمریکا را سرعتی دوچندان بخشیده است. کرونا و پسا کرونا هر چه باشد یادآور این حدیث ناب از امیربیان علی(علیه‏السلام) است که فرمود: " مَن سَلَّ سَیفَ البَغیِ قُتِلَ بَهَ" هرکس شمشیر سرکشی را از نیام بیرون بکشد، خودش با آن کشته خواهد شد.

 انتهای پیام/