از بطلمیوس تا سازمان ملل خلیج فارس، سندی علیه امپراتوری رسانه‌ای ترامپ

از بطلمیوس تا سازمان ملل خلیج فارس، سندی علیه امپراتوری رسانه‌ای ترامپ

در روزهایی که جهان بار دیگر شاهد بازگشت مردی پرحاشیه به صحنه قدرت آمریکا است، دونالد ترامپ قصد دارد چیزی فراتر از سیاست را با تسلط بر روایت‌ها و با استفاده از تعبیر جعلی برای «خلیج فارس» به کار ببرد که ریشه در خوی استعماری این کشور و حرکتی حساب‌شده در جهت استعمار فرهنگی ایران دارد.

به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج اساتید کشور،استاد استاد عباس جعفری  یاد داشتی با عنوان "  از بطلمیوس تا سازمان ملل خلیج فارس، سندی علیه امپراتوری رسانه‌ای ترامپ  " تدوین نموده است در متن این یاد داشت آمده است :   
 در روزهایی که جهان بار دیگر شاهد بازگشت مردی پرحاشیه به صحنه قدرت آمریکا است، دونالد ترامپ قصد دارد چیزی فراتر از سیاست را با تسلط بر روایت‌ها و با استفاده از تعبیر جعلی برای «خلیج فارس» به کار ببرد که ریشه در خوی استعماری این کشور و حرکتی حساب‌شده در جهت استعمار فرهنگی ایران دارد.

استعمار قرن بیست‌ویکم، برخلاف تانک و تفنگ با تحریف نقشه‌ها، تغییر اسامی و بازنویسی حافظه تاریخی ملت‌ها عمل می‌کند. ترامپ و مشاورانش خوب می‌دانند که کلمات، مهمات ژئوپلیتیک جدیدند. خلیج فارس، هزاران سال است که در کتیبه‌های هخامنشی، نقشه‌های بطلمیوس، متون اسلامی و حتی اسناد رسمی سازمان ملل با همین نام شناخته شده است. «خلیج فارس»، نامی با ریشه چند هزار ساله در اسناد تاریخی، نقشه‌های باستانی، متون یونانی، رومی، اسلامی و حتی اروپایی از سده‌های گذشته ثبت شده است. در تمامی منابع جغرافی‌دانان غربی تا قرن بیستم، این نام به رسمیت شناخته شده و حتی در کنوانسیون‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد و سازمان‌های دریایی، عنوان رسمی و قانونی آن «Persian Gulf» است.

اما آن‌چه ترامپ در پی آن است، پاک‌کردن این حافظه و جایگزینی آن با روایت مطلوب خود و متحدان نفتی‌اش با تعریف پروژه ای نرم با نقشه‌کشی استعماری است.

جغرافیا فقط مختصات نیست، سیاست است. هر واژه‌ای که روی نقشه می‌نشیند، نماینده قدرتی می باشد که آن را نگاشته است. خلیج فارس، نه‌فقط یک پهنه آبی کهن، که یکی از آخرین سنگرهای هویت ایرانی و منطقه‌ای در برابر طوفان سلطه‌طلبی آمریکاست. استعمار نوین و خوی استکباری آمریکا که نمود آن را این روزها در رفتار ترامپ مشاهده می‌شود، در ظاهر یک اقدام لفظی ساده، اما در عمق، نشانه‌ای آشکار از ادامه خوی استکباری و استعماری آمریکاست. سلطه‌گران نوین به دنبال تحریف هویت، تاریخ‌زدایی و بازنویسی نمادهای فرهنگی ملت‌ها هستند. این دقیقاً همان چیزی است که در قالب «استعمار فرهنگی» یا «Soft Colonialism» شناخته می‌شود.

ترامپ در تلاش است همزمان بر فشار نمادین علیه ایران، به رژیم‌های عربی حاشیه خلیج فارس دلگرمی بدهد و در داخل آمریکا قدرت‌نمایی رسانه‌ای کند. اما آن‌چه او و امثال او درک نمی‌کنند این است که تاریخ، با جوهر دلار پاک نمی‌شود. تغییر نام «خلیج فارس» نه تنها امکان‌پذیر نیست، بلکه هر بار که تکرار شود، این حقیقت را بلندتر از گذشته فریاد می‌زند، هرچند آمریکا هنوز از توهم ارباب‌بودنش دست برندارد.

قدرت‌های سلطه‌گر امروز با تصاحب نمادها، نام‌ها و مفاهیم، سعی در تحمیل هژمونی خود دارند. اما تاریخ و هویت ملی قابل مصادره نیست. خلیج فارس، بخشی از شناسنامه تمدنی ایرانیان و جغرافیای مستند جهان است. هم‌زمانی ادعای مذاکره با ایران و تحریک مستقیم افکار عمومی ایران از طریق دست‌کاری در یکی از حساس‌ترین نمادهای ملی ایرانیان، نشان می‌دهد که هدف واقعی ترامپ و تیم فکری پشت سرش، نه حل اختلافات، بلکه مدیریت و مهار ایران در چارچوب یک نظم آمریکایی و عربی‌محور است.

ایران با روایت به اسناد، دیپلماسی فرهنگی و آگاهی‌بخشی جهانی، مقابل این تحریف خواهد ایستاد. خلیج فارس باقی خواهد ماند، چون حقیقت با تاریخ و نه با توهمات مردی در کاخ سفید پیوند خورده است.

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
لطفا به این سوال برای جلوگیری از ارسال اسپم پاسخ دهید.