وزارت خارجه کشور در ۱۰ سال گذشته در موقعیتهای حساس، کشور را دچار مشکل کرده است
وزارت خارجه کشور در ۱۰ سال گذشته در موقعیتهای حساس، کشور را دچار مشکل کرده است
به گزارش مرکز رسانه و ارتباطات اجتماعی نهضت استادی بسیج(ناب)، مصطفی مصلحزاده در میزگرد آسیب شناسی ساختاری و فرآیندی وزارت خارجه و تحولات ضروری در دولت سیزدهم عنوان کرد: اگر سیاست خارجی را در ۱۰ سال گذشته بررسی آناتومیک کنیم خواهیم دید که وزارت خارجه در موقعیتهای حساس ایران را دچار مشکل کرده است. البته اگر بخواهیم کل پدیدههای سیاست خارجی پس از انقلاب را آنالیز کنیم میتوان گفت که در دو مقطع حساس تاریخ انقلاب با دو شکست سخت سیاست خارجی مواجه بودهایم؛ یکی بیانیه الجزایر در دوران امام خمینی (ره) و دیگری در مقطع کنونی که به برجام منجر شد.
مصلحزاده عنوان کرد: تشابه این دو پدیده نامیمون خیلی زیاد است. تیم مذاکره ایران در هر دو بازی بر خلاف استراتژی امام انقلاب (که میفرمود آمریکا شیطان بزرگ است وبه آنها اعتماد نکنید) متاسفانه اولا طبق قواعد طرف آمریکایی بازی کردند. ثانیا به آنها اعتماد کردند و تعهدات ایران را انجام دادند ولی طرف آمریکایی خیانت کرد و به عمده تعهدات خود عمل نکرد. جالب است بدانیم که متن هر دو بیانیه را آمریکاییها نوشتند و دیپلماتهای ما فقط نشستند و گفتند برخی کلمات یا جملات آن تغییر کند. البته برخی کلمات را هم ندانسته امضا کردند . مثل اینکه آقای ظریف در مجلس گفت اصلا کلمه تعلیق در برجام نیست. بعد که معلوم شد این جمله ایشان کذب است، برای توجیه اشتباه خود گفت به من اطلاع ندادند که کلمه تعلیق در برجام آمده است و این یکی از کلیدیترین عوامل شکست برجام بود.
دبیر ستاد راهبرد نگاری دهه پنجم انقلاب، افزود: در حقیقت شکست تیم مذاکره ما در این بود که پذیرفتند قواعد بازی ومتن نهایی را طرف آمریکایی بنویسد. آنهم دربرجام که شامل همه ابعاد حکمرانی ماست. زیرا برجام و قطعنامه متصل به آن بخشهای مختلف سیاسی ، نظامی، اقتصادی، حقوقی و فنی تکنولوژیک دارد.
وی با اشاره به اینکه پدیده برجام مهم ترین عهدنامهای است که در طول انقلاب امضا کردهایم، اظهار کرد: برخی ازابعاد مهم و پیچیده برجام (که عمدا آمریکاییها بگونه ای در 159 صفحه نوشتند که هر خوانندهای را گیج کند) هنوز کشف نشده است. کما اینکه برخی اعضای تیم برجام حرفهای متناقض میزنند.عهدنامه ای که تیم برجام در آن نه شرایط مجلس را لحاظ کرد و نه شرایط شورای عالی امنیت کشور را و از همه مهم تر اینکه توصیهها وشرایط رهبر انقلاب را هم نقض کردند. مثلا رهبر انقلاب فرمودند به آمریکا اعتماد نکنید و تعهدات طرفین باید گام به گام انجام شود. ولی تیم برجام بدلیل اینکه معتقد بود امضای کری تضمین است همه تعهدات ایران را یکباره انجام دادند و بعد معلوم شد که آمریکا و اروپا نه تنها حاضر نیستند تعهدات خود را انجام دهند بلکه با کمال بیشرمی خواهان مرحله دوم مذاکرات برجام در مورد قدرت موشکی و قدرت منطقهای ایران نیز هستند.
مصلح زاده در پاسخ به چرایی شکست در سیاست خارجی دولت قبلی، به برخی آیتمها اشاره کرده و افزود: نگرش دولت قبل در روابط بینالملل تقریبا با طرف غربی یکسان بود، تعریف آنها از دموکراسی، دیکتاتوری، توسعه ، عقب ماندگی، منافع ملی، آزادی، قدرت، دوستی، دشمنی، شکست، پیروزی، جنگف صلح ،حقوق بشر و تمدن در نگاه این افراد تقریبا یکی است. به همین دلیل آقای ظریف صراحتا میگوید؛ در روابط بین الملل دشمن نداریم و دعوای ایران وامریکا را به اختلاف برادر وخواهری تشبیه میکند که بر سر تصاحب میوهای ابتدا با هم دعوا میکنند ولی پس از اینکه با هم گفتگو میکنند یکی پوست میوه را و دیگری داخل میوه را برمیدارد ودعوا تمام میشود. این نگرش ازیک فرد ایرانی حتی کم سواد بسیار عجیب است. زیرا اولا نه تنها خواهان غرامت گرفتن از اقدامات سلطه طلبانه و خسارت بار غرب در 200 سال گذشته در ایران نیست، بلکه حتی آنها را دشمنی هم نمیداند مثل امتیازهای نفت و کاپیتولاسیون، اشغال ایران و کشتار میلیونها ایرانی در قحطی، کودتا علیه مصدق، تحریم های جنایتکارانه و....
وی عنوان کرد: به نظر شما استراتژی فوق با راهبرد قرآن که میگوید "هر مسلمانی که ولایت یهود و مسیحیت را بپذیرد از آنهاست" منطبق است ؟راهبرد قرآن میگوید هرفرد با قواعد آنها بازی کند وقواعد ما را زیر پا بگذارد از تیم ما نیست از تیم آنهاست. چالش سیاست خارجی دولت گذشته فقط این نبود که قواعد بازی آمریکا و اروپا را در برجام پذیرفت بلکه در بقیه کنوانسیونها وعهدنامهها و موافقت نامهها مثل FATF و 2030 نیز معتقد بود که باید آنها را بپذیریم تا مثل کشورهای دیگر باشیم یعنی نباید در روابط بین الملل یک دولت مخالف نظم موجود باشیم. کما اینکه در کتاب برنامه پنج ساله دولت اقای خاتمی نیز امده بود که باید با نوای ارکستر فوق هماهنگ باشیم.
مصلح زاده بیان کرد: برجام نیز ادامه این استراتژی بود که اولا ما می خواهیم با جهان آشتی کنیم (که منظور ایشان از جهان، فقط ۴ کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان بود). ثانیا وزیر خارجه قبل به صراحت میگفت هر توافقی بهتر از عدم توافق است و حتی با کمک سلبریتیها پویشی با این استراتژی خطرناک به راه افتاد، حال آنکه وزیر خارجه امریکا کری در مقابل این استراتژی ، می گفت ما فقط توافق خوب را امضا می کنیم وهر توافقی را امضا نمیکنیم. اینکه آقای ظریف برخلاف نظر صریح رهبر انقلاب می گوید هر توافقی بهتر از عدم توافق است، به طرف مقابل پیام میدهد که اولا ما مذاکره را در هر وضعیت ادامه میدهیم و ثانیا نتیجه مذاکرات هرچه باشد امضا میکنیم. چون نمیخواهیم بدون توافق برگردیم، یعنی خط قرمزی در منافع ملی نداریم. آیا با چنین راهبردی انتظاری جز برجام خواهیم داشت؟
انتهای پیام/
افزودن دیدگاه جدید