گفتمان تجدد گرایی، تعابیر غرب زدگیست
به گزارش روابط عمومی بسیج اساتید استان آذربایجان غربی، نشست حلقه‌های صالحین گفت‌وگو محور با حضور مسئولین آموزش بسیج اساتید استان آذربایجان غربی به مناسبت سالروز شهادت دکتر چمران و روز بسیج اساتید در دفتر بسیج اساتید استان آذربایجان غربی برگزار شد.
در این جلسه دکتر جوادی، مسئول بسیج اساتید استان آذربایجان غربی ضمن خیر مقدم به حاضرین در جلسه به ضرورت برگزاری جلسات آموزشی، نشست حلقه‌های صالحین گفتگو محور و تاکید بر گفتگو و تبادل نظر و ارتباط استادان از طریق فضای مجازی تاکید نمود.
وی همچنین در مورد موضوع جلسه، نگرشی به کارنامه تجددگرایان در ایران، به بیان نکته نظرات خود پرداخت.
در ادامه پروفسور نزهت معاون آموزش بسیج اساتید استان آذربایجان غربی بیان کرد: گفتمان هویتی تجدد گرایان رویارویی هویتی ایرانیان با مدرنیته است که سالیان متمادی بر فرهنگ،اقتصاد و سیاست کشور تاثیرگذار بوده.
وی ادامه داد:گفتمان تجدد گرایی در حقیقت همان تعابیر غرب گرایی و غرب زدگیست که در فرآیند انقلاب مشروطیت ظهور یافت.معمولا آنچه تجدد گرایان از مدرنیته کسب کردند با تقلیل گرایی همراه بود که نتیجه آن گسست میان گفتمان هویتی سنتی و مدرن بود که در نهایت منجر به پذیرش منفعلانه غرب شد. دانش تجدد گرایان از غرب و مدرنیته دانشی بود که به وا سطه مسافرت به هند، مصر، قفقاز و ترکیه حاصل شده بود و مبانی فکری مستقل و بنیادین که برآمده از فرهنگ و اعتقادات دینی و ملی باشد ، نبود. از این روی طرفداران تجدد از نخستین دوران ظهور خود با نوعی سیاست زدگی به جای آن که به بحث در پیرامون مبانی فلسفی-نظری مدرنیته و تبیین دو گفتمان هویتی سنتی و مدرن بپردازند، به نوشتن رساله های ایدئولوژیک-سیاسی توجه نمودند و بدین گونه مشکلات اجتماعی و فرهنگی نیز از مجرای مباحث سیاسی مورد توجه قرار گرفت.
در پایان نیز حاضران جلسه دیدگاه خود را درباره موضوع نشست بیان داشتند که غالبا پیرامون پارادوکس های نظری و عملی در کارنامه غرب گرایان بود که به شرح ذیل است:
۱-غرب گرایان از یک طرف مدعی دموکراسی و حاکمیت مردم بودند اما در عمل با مستبدترین و غیردموکراتیک ترین شاهان و سلاطین قاجار و پهلوی همکاری داشته اند.
۲- مدعی عقلانیت و آزادی و خلاقیت بودند اما به قول خودشان از فرق سر تا نوک انگشتان پا مقلد سبک زندگی غربی و مترجم صرف اندیشه های قرون ۱۷ و ۱۸ اروپا بوده و هستند و حتی در مواردی به تکرار طوطی وار مبانی فکری رنسانس قرن ۱۵ میلادی می پردازند و آموزه های خود را تجدد و مدرنیته جا میزدند در حالی که تجدد و مدرنیته یک مقطع تاریخی در اروپاست نه نقال افکاری که دکارت و کا نت و پوپر بیان کرده .
۳- هرچند بنا به عللی بخشی از منور الفکرها که اکثرا افکار کمونیستی داشتند در مبارزه با استبداد داخلی نقش کمرنگی ایفا کردندو برای رسیدن به اهداف خود از جایگاه روحانیت شیعه استفاده وافر برده اند اما نه تنها در مورد استعمار غرب تقابلی نداشته اند بلکه به تبعیت از استعمار در جهان اسلام و ایران در امضای قراردادهای ننگین نقش اول ایفا کرده اند.
۴- جریان غرب گرایی بدون هیچ منطق و عقلانیتی گزاره‌های صادق در باره مسیحیت و انجیل و یهودیت و تورات را مغرضانه و لجوجانه به اسلام و قرآن سرایت داده اند.
۵-مدعی ناسیونالیسم ایرانی بودند اما در عمل به تحقیر و تضعیف عرق ملی پرداختند حتی به دنبال تغییر الفبای لاتین بودند.
۶-غرب گرایان تکنوکرات پر مدعا ، در تمام دوران حاکمیت خود در عصر پهلوی و سی سال از چهل سال عمر انقلاب اسلامی ، در عرصه صنعت و تکنولوژی،کشور را گرفتار مونتاژ و بازار مکاره مصرف کالای غربی کردند انگار تصورشان از توسعه تبدیل دلارهای نفتی به واردات غیر هوشمندانه است.(نمونه آن در خودرو سازی) عجیب آن است که به بهانه های مختلف با پیشرفت در صنایع هوا و فضا،پزشکی و مهندسی و هسته ای و دفاعی و موشکی بصورت آشکار و پنهان به مخالفت برخاسته اند.
۷- هیچ وقت اعتقاد جدی به استقلا ل اقتصادی و فرهنگی و علمی نداشته اند به بهانه های مختلف به تشکیک و تردید درباره استقلال پرداخته اند .(تهمت دیوار کشیدن ورد زبان آنهاست)
۸-در منظومه فکری غرب گرایان به تقلید از نظام سرمایه سالاری قرن هفدهم غربی ، عدالت اقتصادی ، آموزشی، اجتماعی جایگاهی ندارد و به اصل رها سازی اقتصادی و ولنگاری فرهنگی به شدت مقیدندکه خروجی آن تشدید فاصله طبقاتی،حرام خواری،فقر مطلق در سطح گسترده و تمرکز قدرت و ثروت مفرط در دست اقلیت می باشد.
۹-یکجانبه گرایی و تک بعدی نگری در امر توسعه سیاسی بدون توجه به توسعه فرهنگی و اقتصادی بیماری مزمن این جریان است.مدیحه سرایی درباره آزادی ، جامعه مدنی،حقوق شهروندی،حقوق بشر،حقوق اقلیت ها ، حقوق زن و... بدون ارزشهای فرهنگی و عدالت اقتصادی صرفا حرافی و شعارهای بی معنا و تو خالیست.فقدان طرح و برنامه اقتصادی و بی توجهی به اقتصاد مقاومتی در تمام دولت های غرب گرا مشهود است .اقتصاد نفتی در کل جهان اسلام که دارای منابع نفت و گاز هستند آن هم با فروش ارزانترین نفت ویژگی دولت های غرب گراست.(دوره اصلاحات و تدبیر و امید را بررسی کنید)
۱۰-غرب گرایان سکولار ۵۴ سال در دوران پهلوی حکومت کرده اند.بعد از انقلاب اسلامی هم از مرحوم بازرگان تا حسن روحانی سی سال دولت و قدرت و ثروت کشور دست آنها بوده تقریبا تمام کشورهای منطقه دست غرب زده‌ها و غرب گراهاست. گلوگاه‌های قدرت و ثروت در عربستان، کویت،امارات،مصر،تونس،لیبی،ترکیه،افغانستان،پاکستان،آذربایجان و... دست این جماعت است حاصل ده ها و گاهی صدها سال حاکمیت این جماعت تحت الحمایه غربی ، چیزی جز سرافکندگی و حقارت در برابر بیگانگان و عقب ماندگی و انحطاط همه جانبه نبود به جرات می توان گفت:دولت روحانی با محاسبات و رویکردها و عملکردهای غرب پسند در نزدیک به هشت سال گذشته یکجا تمام خطاها و اغلاط و ضعف های تاریخی غرب گرایان را به نمایش گذاشت برای چندمین بار ثابت کرد که: غرب گرایی بلای خانمان سوز و تفکری عقیم و مخرب است لذا امام خمینی(ره) فرمودند: من التماس میکنم،من دست مردم را می بوسم این غرب زده ها را کنار بزنید او حکیم بود مردم باید حکیمانه رفتار کنند در غیر این صورت نانجیبانه تکرار می کنند و پاسخگو هم نخواهند بود.
انتهای پیام/
