«عمق فرهنگی انقلاب 40 سالۀ ایران بیشتر از ماشین جنگی آمریکای 240 ساله است»
به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج اساتید کشور مجتبی زارعی که برای خوانش خط سازش- مذاکره در پیشرفت ایران فردا و پیگیری تقویت رویکرد اجتماعی دانشگاه‌ها و تجلیل از برخی استادان مسأله‌یاب و ارائه کنندگان راه حل در نظام مسائل مازندران به این استان سفر کرده، در شبکۀ محلیِ سیمای تبرستان حضور یافت؛
وی در بررسی علل دشمنی آمریکا علیه ایرانیان گفت: برای رسیدن به شناخت جامع از آمریکا در ابتدا باید از نظر عقلی و علمی بر جایگاه ژئوپلتیک ایران در نسبت‌های مختلف با ایرانیان و بخصوص جوانان و نسل کنونی سخن گفت؛ اگر ندانیم تمام سن و سال آمریکا 240 سال است اما ایران به یک اعتبار دارای 7000 سال تاریخ، فرهنگ و تمدن بوده قادر نخواهیم شد تا از عمق رازهای دشمنی این کشور علیه خودمان رمزگشایی کنیم؛ انقلاب اسلامی ایرانیان در منطقه‌ای به پیروزی رسید که محل تقاطع سه قاره است؛ 50% نفت جهان از همین منطقه به دنیا صادر میشود، تنگۀ هرمز در همین‌جا قرار دارد، در منابع مهمی مثل نفت و گاز و آهن و مس جزو سرآمدان جهان هستیم؛ پس انقلاب اسلامی ایران که به رفع سلطۀ روس، انگلیس، فرانسه و بخصوص آمریکا انجامید، ایران استرالیا یا افغانستان نیست، ایران، ایران است و آمریکا از این کشور سوق‌الجیشی اخراج شد؛ ایران در چنین منطقه‌ای انقلابی اسلامی و مردم‌گرا ایجاد کرد که پیامش به صورت طبیعی به تمامی قاره‌ها گسترش پیدا کرد.
دبیر انجمن اسلامی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل ایران در ادامه دربارۀ آمریکا گفت:
جوانان ایران زمین باید به بررسی علمی و عقلی وضعیت شکل‌گیری ایالات متحدۀ آمریکا بپردازند، شاید جوانان کمتر اطلاع داشته باشند که اساساً کشور آمریکا با جنگ و خونریزی درست شد، انقلاب ایران با فرهنگ و آموزش و تعلیم و تربیت درست شد، اما آمریکا با جنگ‌های داخلی و خونریزی و مهم‌تر از همه با اخراج ساکنان بومی این کشور تأسیس شد؛ خوی جنگی و استکباری آمریکایی‌ها از نطفۀ این کشور نشأت می‌گیرد، اگر مبنای "چهارم جولای 1776 میلادی" را برای تشکیل ایالات متحده در نظر بگیریم سن و سال آمریکایی‌ها 242 سال و سه ماه است که این کشور در قرن 19 فقط 8 سال و در قرن 20 فقط 11 سال را بدون جنگ سپری کرده یعنی 93 درصد عمرش را در جنگ بوده. این کشور اساساً برای جنگیدن تشکیل شده و تجسّم و عینیت یک ماشین جنگی است؛ اگر فرصت بود می‌توانستیم صدها جنایت و جنگ مهم این رژیم سفاک و خونریز را مرور کنیم.
رئیس سازمان بسیج اساتید کشور دانشگاه‌ها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور، اشغال کشورها و یا حمله و کودتاهای آمریکا علیه مردمان کلمبیا، پاناما، هندوراس، نیکاراگوئه، دومینیکن، کوبا، هائیتی، کاستاریکا، کواتمالا، السالوادور، شیلی، یونان، فیلیپین، لبنان، اکوادور، ویروتریکو، لائوس، گرنادا، سودان، عراق، کویت، لیبی، بحرین، یمن و حملۀ شیمیایی به هیروشیما و ناکازاکی ژاپن را تنها برخی از جنایات ضدّبشری این کشور در صدوهفده سال اخیر برشمرد که باید آنها را در کتب درسی دانش‌آموزان ایرانی و حافظۀ ملّی ایرانیان حفظ کرد.
وی افزود: به این دلایل می‌گویم عمق استراتژیک فرهنگی آمریکای 240 ساله از انقلاب 40 سالۀ ایرانیان کمتر است؛ از نظر نشانه شناسی می‌توانیم توانایی این دو کشور را در این بخش با قتل خاشقچی و اربعین حسینی انقلاب ایران تطبیق دهیم؛ ماشین جنگی- سیاسی آمریکاییهای 240 ساله آنقدر بی‌تحرک است که در ماجرای قتل یک روزنامه‌نگار به گِل نشسته، اما انقلاب فرهنگی و انسانی الهی ایران میلیون‌ها قطره را جمع کرد و به یک دریایی از جامعۀ اخلاقی، ایثارگری و غیرمیلیتاریست تبدیل کرد.
عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس گفت:
ممکن است شبهه کنند که این کشور اگر این ظلم‌ها، کشتارها و تجاوزها را مرتکب شده به ما چه مربوط است؟
من حرفم با جوانان است که در این‌باره باید برای شناخت خود دربارۀ این کشور کم نگذارند؛ به خستگی برخی انقلابیون قدیمی و به محافظه کاری بعضی احزاب و شخصیت‌ها و یا به آلزایمر سیاسی افراد صاحب‌نام توجهی نکنند و به جنایت‌ها و خیانت‌های آمریکا در نزدیک به 80 سال اخیر یعنی از سال 1320 توجه کنند.
وی گفت: فرماندهی آمریکا در اشغال تهران، طراحی کودتای 28مرداد و دفاع از دیکتاتوری 25 سالۀ پهلوی، تأسیس ساواک، تحمیل کاپیتولاسیون، مشارکت در کشتار 17 شهریور 57، حملۀ نظامی به طبس با 132 نفر، حصر اقتصادی از سال 59 و بلوکه کردن اموال ایران، حملۀ نظامی به کشتی ایران، کمک مستقیم به صدام در جنگ علیه ایران، طراحی جنبش‌های تجزیه‌طلباه در شمال و جنوب و غرب ایران، حملۀ نظامی به هواپیمای مسافربری ایران و اهدای دو مدال به کاپیتان نا و آقای ویلیام راجرز، تحریک همسایگان و تشجیع شورای همکاری خلیج فارس، تأسیس القاعده و داعش، اختصاص رسمی 20 میلیون دلار در سال 74 برای کمک به مخالفان جمهوری اسلامی برای براندازی و تا مداخلۀ آشکار در فتنه‌های سال‌های 78 و ده سال بعد از آن یعنی در سال 88 از اهم اقدامات این ماشین جنگی و سیاسی و فرهنگی علیه ملّت ایران بوده است.
زارعی افزود: ممکن است کسانی از روی جدل و تفنن و با متدی غیرعقلی بدون درنظر گرفتن عمق این فجایع تاریخی بگویند فتنه نامیدن شورش‌های 78 و 88 نادرست است و اینها کمک آمریکا برای ارزش‌های دموکراتیک بود که پاسخ پاسخ ما این است: آیا مرحوم مصدق پاسدار یا بسیجی بود؟ اصلاً آیا مصدق ضدّآمریکایی بود؟ پس چرا بنا به شواهد گستردۀ تاریخی و اعتراف خانم مادلین آلبرایت این دولت ملّی ایران را با کودتا سرنگون کردند و بجای آن دیکتاتوری 25 ساله را در ایران تثبیت کردند؟ چرا وقتی آقای خاتمی در برابر آمریکا کرنش و دلجویی کرد پس از طرح گفتوگوی تمدن، این کشور که به نظر من مصداق و جرثومۀ ماشین جنگی در جهان است ایرانیان را مرکز و محور شرارت خواندند؟ چرا دولت محترم کنونی برای اشتباه محاسباتی جهت رفع مشکلات دولت به آمریکایی‌ها پناه برد؟ چرا دولت آمریکا مشاورین آن به این میثاق و عهد لگد زدند و رسماً از آن خارج شدند و مشاور این دولت در مقابل دوربین به این میثاق ایرانی‌ها، اوّل تُف انداخت و سپس آنرا پاره کرد؟
آیا این جنگ طلبان قابل اعتمادند؟ آیا این دولت با آن همه تاریخ وحشی‌گری و تجاوز قابل اعتماد است؟
آیا میشود سرشت و خوی یک گرگ را تغییر داد؟
