آمریکاییها معاهدات بین الملل و قوانین حقوق بشر را به سخره گرفتهاند
آمریکاییها معاهدات بین الملل و قوانین حقوق بشر را به سخره گرفتهاند
به گزارش روابط عمومی و مرکز رسانهای جنبش استادی ایران(جابا)، دکتر فواد ایزدی مدیرعامل مجمع اساتید مسلمان دانشگاهها در وبینار با موضوع " اشغال و حقوق بشر آمریکایی در عراق" که در مجمع اساتید مسلمان دانشگاهها برگزار شد، بررسی تبعات حضور نیروهای آمریکایی در عراق و عوامل موثر در تصمیم مجلس عراق برای خروج نیروهای نظامی آمریکا در این کشور را از جمله مباحث این نشست تخصصی عنوان کرده و ضمن اشاره به شهادت سردار سلیمانی و همرزمانشان بیان کرد: در این نشست تخصصی از کارشناسان و نخبگان دانشگاهی در حوزه حقوق بشر و کارشناسان مسائل غرب آسیا از کشورهای ایران، عراق و آمریکا دعوت شده است.
دکتر خیرالله پروین مدیرگروه حقوق عمومی مجمع و عضو هیات علمی دانشگاه تهران که خود بخشی از دوران زندگی را در اسارت و در زندانهای رژیم بعث گذرانده در این نشست تخصصی ضمن اشاره به دوره 9 ساله اسارت خویش، بیان کرد: عراقیها به ما قربانیان جنگ لقب داده بودند.
این استاد دانشگاه در خصوص بحثهای حقوق بشری و اشغال عراق بیان کرد: جنگ عراق نامهای دیگری دارد از جمله "اشغال عراق" و "عملیات آزادسازی عراق" این اشغال در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ و با حمله اعتلاف بین المللی به رهبری آمریکا و همکاری بریتانیا آغاز شد و البته باید گفت که نیروهای اساسی آن هم از آمریکا بودند و تقریبا ۲۹ کشور در این اعتلاف حضور داشتند. کشورهایی مثل ژاپن کره جنوبی ایتالیا اسپانیا و ... هر کدام بخشی از نیروهایشان را فرستادند و مدت زیادی این حضور به طول انجامید تا در 2011 بالاخره با برگزاری مراسمی به نوعی خارج شدند و البته هنوز ۵۰۰۰۰ نیرو به بهانه آموزش نیروهای نظامی، درعراق حضور دارند.
وی ادامه داد: سرنگونی صدام و نابودی سلاحهای کشتارجمعی دو توجیه مطرح شده از سوی آمریکا برای حضوردر عراق و اشغال آن است. البته هیچ یک از گزارشهای ارائه شده، نتوانست ثابت کند که در عراق سلاح کشتار جمعی وجود دارد و از این رو حمله نظامی آمریکا نتایجی برای آمریکا در بر نداشت.
پروین اظهار کرد: جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا در 2008 بزرگترین درماندگی خود را، درماندگی اطلاعاتی درباره احوال عراق مطرح کرد. قبل از آن هم کلینتون در خصوص قانع کننده نبودن دلایل اشغال عراق هشدار داده بود. همچنین سناتورهای دیگری نیز در این خصوص هشدارهایی دادند.
وی گفت: سوالات حقوقی زیادی در خصوص اشغال عراق مطرح است و اولینش این است که آیا منشور حقوق بشر اساسا اجازه این رفتار را به یک کشور، چه در گذشته چه آینده و چه در حال میهد؟ هدف منشور صلح و امنیت جهانی است. یعنی هر چیزی که صلح و امنیت جهانی را به خطر بیندازد ناقض حقوق بشر است. بند یک ماده 2 منشور اشاره بر این دارد که دولت ها با هم برابرند و صرف نظر از هرگونه وسعت جغرافیایی یا توانمندی اقتصادی یا هر نوع توان نظامی، حاکمیت ها با هم مساوی هستند. همین طور مفاد بعدی این منشورهم دخالت در امور کشورهای دیگر را منع کرده است. اساسا از نگاه منشور هیچ کشور یا نهادی حق ندارد حاکمیت یک کشور دیگررا ندیده بگیرد.
خیرالله پروین اظهار کرد: اما جاهایی استثنا دارد و آن زمانی است که بحرانی در یک کشور، موجب ایجاد لطمه و آسیب برای صلح و امنیت جهانی شود. در آن صورت است که احتمال دخالت وجود دارد اما باید اولا با تصویب شورای امنیت باشد و ثانیا مدت زمان محدود داشته باشد.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به صحبت کوفیعنان دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، حمله به عراق را بر خلاف منشور حقوق بشرو نوعی تخطی از حقوق بین المللی دانسته و عنوان کرد: یکی از اهداف مهم آمریکاییها دسترسی به چاههای نفت عراق بود. آمریکاییها هرگز نگفتند امینت عراق به کجا رسید؟
وی ادامه داد: طبق اعلام سازمان هلال احمر 2 میلیون و پانصد عراقی در نتیجه این اشغال در آن زمان بی خانمان شده و حدود ۲ میلیون عراقی نیز از این کشور خارج و آواره شدند و یک میلیون زن عراقی بی سرپرست شده و قاچاق انسان بسیار رونق پیدا کرد.
مدیر گروه حقوق عمومی مجمع اساتید مسلمان دانشگاهها، اشغال عراق را حتی از نظر مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر بدون هیچ گونه مبنای قانونی عنوان کرده و افزود: ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید همه انسانها آزاد زاده می شوند و از جهت حقوق و شانیت برابرند و باید با هم با روحیه برادرانه برخورد کنند. بر طبق ماده 3 و 21 نیز هر کس حق دارد در تعیین سرنوشت کشورخود دخالت کند.
وی مهم ترین پیامد ناخوشایند بحران انسانی عراق تا 2007 را، سوء تغذیه کودکان دانست و گفت در پی این اشغال ۶۰ تا 70 درصد کودکان عراقی دچار مشکلات روانی شدند وهمچنین عدم دسترسی به آب منجر به شیوع وبا و بسیاری از بیماریها شد و در این میان نیز بیش از نیمی از پزشکان عراقی این کشور را ترک کردند.
پروین همچنین ضمن اشاره به کاربرد اورانیوم ضعیف شده در عراق از سوی نظامیان آمریکایی بیان کرد: طبق گزارشهای مطرح شده همه کودکان به دنیا آمده در آن زمان در عراق نقص عضو داشتند.
وی یک هدف دیگر و اصلی آمریکا در عراق را ایجاد خاور میانه بزرگ و قدرت نمایی آمریکا بر جهانیان عنوان کرد و گفت: آمریکایی ها مرتکب جنایات جنگی شدند و مرجع صالح بین المللی باید این تخلف را تعقیب می کرد اما این اتفاق نیفتاد و آمریکایی ها در عراق فجایعی را مرتکب شدند که از جمله آن شکنجه های زندان ابوغریب بود.
** آمریکاییها معاهدات بین الملل و قوانین حقوق بشر را به سخره گرفته اند**
دکتر علی جاسم جابر التمیمی(حقوقدان برجستهعراقی) عنوان کرد: حقوق بشر آمریکایی مشروعیت بین المللی ندارد و اشغال عراق تصمیم سازمان ملل نبود. بر اساس قانون ژنو کشوری که حمله می کند مسئولیت پرداخت هزینه ویرانی شهرها را دارد و باید خسارت بدهد. همه این تخلفات در گزارش ها آمده و باید رسیدگی شود.
وی افزود: در گزارشها گفته شده که حمله به عراق بر اساس مستمسک قانونی نبوده و بر اساس دادگاه جنایی بین الملل جرج بوش و تونی بلر و دیگران که بر علیه انسانیت در عراق اقدام کردند در واقع مرتکب جرم شدند و باید محاکمه شوند.
علی جاسم بیان کرد: امراض بوجود آمده در عراق بر اثر استفاده آمریکاییان از اورانیوم ضعیف شده باید بررسی شده و مورد توجه قرار گیرد. همچنین سایر جنایتهای آمریکا از قبیل جنایتهای زندان ابوغریب و جنایتهایی که برخلاف پیمانهای بین المللی انجام شده باید بررسی و محاسبه شود. زیرا که به موجب قانون بین الملل مردم عادی باید مصون از جنگ باشند و امروز می بینیم آمریکا قانون را زیر پا گذاشته است . همین طور اقدامی که در به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس مرتکب شدند نقض آشکار قوانین بین المللی و میثاق ملل متحد بوده است.
وی با اشاره به آنکه آمریکاییها مدام حاکمیت عراق و امنیت آسمان بغداد را زیر پا میگذارند گفت: جنایت آشکار آنان در حادثه تروریستی این اجازه را به عراق می دهد که آمریکا را مجازات کند. اما آمریکاییها در حال حاضر در تصمیمات بین المللی تسلط و سلطه دارند و ما نمی توانیم اقدامی را صورت دهیم.
این کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: نکته ای که در تصمیمات سازمان ملل تاثیر گذار است حضور موثر روسیه و چین است، به نظر میرسد سیستم تک قطبی جهانی به پایان رسیده و اکنون شاهد تحولات بزرگی در افکار عموی جهان و عراق هستیم و جنایتهای آمریکا بدون هیچ همراهی بین المللی باعث شده افکار عمومی عراق ضد آمریکا باشند. اکنون هم موضوع حملات ایالات متحده به پایگاههای عراق را داریم که همه اقدامات نشان از نقض حقوق بشر دارد. در خصوص مورد اخیری که هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خاک سوریه مورد تهدید جنگندههای آمریکایی قرار گرفت نیز، این اقدام بر خلاف پیمانهای آژانس هوایی و قوانین بین المللی است و جمهوری اسلامی میتواند در همه موارد نقض قانون شکایت کند.
وی گفت: در حقیقت آمریکاییها معاهدات بین الملل و قوانین حقوق بشر را به سخره گرفته اند و اصلا توجهی به حقوق بشر ندارند. بر طبق توافقنامههای ژنو، میزان غرامتهایی که آمریکاییها باید به عراق بدهند بسیار زیاده است. قوه قضاییه آمریکا400 میلیاد دلار غرامت برای افرادی که صدام حسین از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده کرده بود، وضع کرد و در مقابل الان هیچ غرامتی بابت همه فجایعی که خود در عراق ایجاد کرده، نمی دهند.
** لزوم ایجاد ضمانتهای لازم برای رعایت حقوق بشر**
دکتر عدنان ابراهیم السراج، رئیس مرکز توسعه رسانهای عراق در بحث خود سرفصل اصلی را حقوق بشر، جنایتهای ضد حقوق بشری آمریکا در عراق و ساز و کارهای گسترش حقوق بشر در عراق عنوان کرده و گفت: نهادینه کردن حقوق بشر بحث اساسی است. فارغ از مذهب و شغل و ملیت و جنس، حقوق بشر برای همه باید یکسان باشد. مسئله اصلی که با آن مواجهیم به وجود آوردن ضمانتهای لازم برای رعایت حقوق بشراست. امروز متاسفانه سمینارها و جلسات حقوق بشری همه در دنیا شکست خورده است. اما آنچه مسلم است، اینست که حقوق بشر در همه دنیا باید یکسان پیاده شود .
ابراهیم السراج ادامه داد: بعد از اینکه آمریکا و هم پیمانانش در 2003 صدام را از قدرت پایین کشیدند . به شکل وسیعی حقوق بشر را زیر پا گذاشتند. قبل از آنان هم صدام در حق مردم عراق ضد حقوق بشری رفتار کرده بود. در اوایل حضور آمریکا و اروپا در منطقه عراقیها امیدوار بودند که کشورشان نجات یابد و انتظار داشتند آمریکا به شکل قانونی برخورد کند اما اکنون میبینیم آمریکا حق مردم عراق را کاملا زیر پا گذاشته و نتیجه آن وضعیت خیلی بدی است که در عراق وجود دارد. امروز میبینیم زندگی اقتصادی انسان عراقی رقت بارشده و وزارتخانهها وضعیت ناپایدار دارند.
وی اظهار کرد: نیروهای اشغالگر در ابتدای اشغال موزه بغداد را غارت کردند و آثار ارزشمندی از بابل و آشور و ... به غارت رفت و به آمریکا و اروپا منتقل شد. آنها مثل دزدان دریایی برخورد کردند . در زمان اشغال نیز درگیری مسلحانه بین نیروهای اشغال و مقاومت داخلی صورت گرفت و آمریکایی ها با یک مقاومت حقیقی و خیلی سخت روبرو شدند و در نتیجه این مستمسک را به خودشان دادند که غیر نظامیان را دستگیر و زندانی کنند و بربایند، حتی بکشند و انواع و اقسام شکنجهها و تجاوزها را انجام دهند و این فرصت طلایی برای این بود که مخالفین خود را سرکوب کنند. به این ترتیب زمینه رشد تروریسم فراهم شد و عراق به سرزمین حاصلخیزی برای رشد تروریسم تبدیل شد. شرکتهای خصوصی در آمریکا به شکل دولتهای خودمختار عمل کردند و هر اقدامی را که میخواستند انجام دادند.
**هرگز وزیر دفاع آمریکا به خاطر نقض حقوق بشر بازخواست نشد**
پروفسور استفن سولدز، استاد دانشگاه بوستن آمریکا در مورد حقوق بشر آمریکایی در عراق عنوان کرد: در جنگ ویتنام حضور داشتم ، وقتی جنگ عراق شروع شد ترسیدم از اینکه که کشور ما وارد جنگی شده و نگران بودم به فاجعه ویتنام منجر شود و بنابراین تحقیقاتم را روی جنگ متمرکز کردم.
وی گفت: آمریکاییها خیلی زود کنترل عراق را از دست دادند. آنها دیدگاههای تمسخرآمیزی در خصوص عراق داشتند و فرهنگ عراق را نمی شناختند و تصوراتشان کاملا اشتباه از آب در آمده بود . آنها خیلی زود دریافتند وارد عرصه ای شده اند که آمادگی حضور در آن را نداشتهاند. متاسفانه اقداماتی را که ارتشهای اشغالگر مرتکب می شوند انجام دادند و فکر کردند می توانند کسانی را که مقابلشان ایستاده اند، سریع شناسایی کنند و بر خلاف قوانین بین المللی به شکنجه و رفتارهای نامناسب روی آوردند و نکته قابل توجه این است که اکثریت کشورهایی که کنوانسیون منع خشونت را امضا کردند در این شکنجه گریها همراه شدند.
استاد دانشگاه بوستن آمریکا اظهار کرد: شکنجه در تمام جهان اقدامی غیر قانونی است و البته آنها کارهایشان را پنهانی انجام میدادند اما پس از 11 سپتامبر اعلام کردند که صرف نظر از هر پیامدی، هر کاری را انجام میدهند. آنها که از زمان تاسیس CIA به شکنجه اعتقاد داشتند، در عراق هم تاکتیک هایی به کار بردند. وقتی یک دولت دموکراتیک که در مقابل ملتها مسئول است به روش شکنجه و آسیب فیزیکی و روانی روی میآورد، این برای مردم قابل قبول نیست و آمریکا شکنجه روانی مردم را اجرا کرد. با گرما و سرما و غذا و شکنجههای مختلف تلفیقی از انواع شیوههای شکنجه استفاده کرد و این شکنجهها در زندانهای مختلف به شکلهای مختلف انجام میشد. افراد بازداشت شده به بازجوها داده میشدند و آنها 24 ساعت وقت داشتند از آنان اعتراف بگیرند. بازجوها زبان عربی بلد نبودند و با فرهنگ عراق آشنایی نداشتند و فقط می دانستند که زندانیان مشکوک به ارتباط با تروریست هستند و آنها را شکنجه می کردند. آنها از سوی مقامات ارشد اختیارات زیادی داشتند تا هر کاری را که میخواهند آزادانه انجام دهند.
وی ادامه داد از میان خود سربازان آمریکایی نیز اگر کسی به این شیوه اعتراض می کرد و آن را ناقض حقوق بشر معرفی می کرد ، به آمریکا فراخوانده می شد و جلوی ارتقای درجاتش گرفته می شد. بنابراین شواهد آنچه در عراق اتفاق افتاد نقض فاحش حقوق بشر است. در گزارشهای مختلف آمده که نظامیان در زمانهای مختلف به خشونت روی آوردند و هیچ کس در فرماندهی اطلاعات ارتش آمریکا مجرم شناخته نشد و هرگز وزیر دفاع آمریکا به خاطر نقض حقوق بشر بازخواست نشد. البته موارد سوء رفتار گزارش شده نیز محدود به مواردی بود که در گزارشهای رسمی منتشر شده بود و خیلی از آنها هرگز حتی مطرح هم نگردید. آمریکا کنترلش را از دست داد و تلاش هایی انجام داد که نتیجه آن شکست بزرگی برای آمریکا بود.
پروفسور استفن سولدز در پایان عنوان کرد: من طرفدار خروج نیروهای آمریکا هستم و معتقدم اصلا نباید آنها وارد عراق میشدند و امروز هم اگر دولت عراق آشکارا از شورای امنیت سازمان ملل بخواهد، آمریکاییها مجبور به خروج از این کشور هستند.
**مرگ صدها هزار کودک و شهروند عراقی؛ رخداد فاجعه آمیز اشغال عراق**
پروفسور دیوید کورترایت ، عضو هیات علمی دانشگاه نوتردیم آمریکا با اشاره به تاثیر تحریمهای اقتصادی در عراق از 30 سال پیش و بعد از اشغال کویت اشاره کرده و گفت: تحریمها به قطع کامل همه صادرات از عراق به جهان منتهی شد. این تحریم ها تاثیرات منفی و مخرب بر اقتصاد عراق و جامعه عراق داشتند و البته این تحریمها هنوز هم وجود دارند و در طی 9 سال، از 1991 تا 2000 عراق بخش زیادی از درآمد نفتی اش و بیش از 130 میلیارد دلار از محل فروش نفت از دست داده است.
وی افزود: مهم است که به یاد بیاریم که عراق در این تحریمها همه چیزش را از دست داد و آمریکا و هم پیمانانش در 1991 ، 90 هزار تن مواد منفجره در نزدیکی مرز کویت در عراق فروریختند و مستقیم اقتصاد عراق را هدف گرفتند و در نتیجه برق عراق از بین رفت و همه زیرساختهایش نابود شد و بحران شدیدی پیش آمد. سازمان ملل و یونسکو و دبیرکل در 1991 هیاتهای ویژهای به عراق اعزام کردند تا شرایط اقتصادی و اجتماعی را بررسی کنند . این هیات ها اوضاع را به شدت بحرانی اعلام کردند. در گزارش آنان گفته شد که تمام زیرساختها نابود شده و امکان زندگی مدرن در این کشور وجود ندارد. بیکاری فراگیر شد و دولت عراق مجبور شد جیره بندی راه بیندازد و امکان ایجاد رفاه از بین رفت. سوء تغذیه و بیماری های واگیر در عراق فراگیر شد و همه منتهی شد به افزایش گسترده مرگ و میر کودکان و افراد مسن. من بعد از سال 2000 مقالات فراوانی از فائو دیدم و خواندم که به شکل مستند اعلام کرده بود، مرگ و میر کودکان در عراق نگران کننده است. این یک رخداد فاجعه آمیز بود که منتهی به مرگ صدها هزار کودک و شهروند عراقی شد. آمار و ارقام تیم فائو نشان میداد بیش از 500 هزار کودک عراقی بر اثر سوء تغذیه جان باختهاند. پس از آن UN و سازمان ملل نگران شدند و کوفی عنان در 1997 نوامبر مراتب نگرانی خود را در خصوص کمبود امکانات بهداشتی و برق در عراق اعلام کرد. این شرایط بسیار وخیم بود و بر اقتصاد عراق و بر توان ارتش عراق تاثیر منفی گذاشت.
کوترایت اظهار کرد: اکنون هم آمریکا محدودیتهای مالی زیادی در تجارت منطقه اعمال کرده است که البته این محدودیتها شرکتهای ایرانی را هم دچار مشکل کرده است . در حقیقت آمریکا میخواهد با استفاده از ابزار اقتصادی کنترل کشورها را به دست بگیرد. اکنون هم در عراق آمریکایی ها هنوز از محدوده سلطه شان استفاده می کنند. فرضا یک بانک در لندن اگر بخواهد با عراق تجارت کند باید از قوانینی که آمریکا تعیین کرده ، پیروی کند.
**محکومیت ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش**
دکتر مصدق عادل، عضو هیات علمی دانشگاه بغداد در خصوص اینکه چه اقداماتی در بحث ترور دو شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس به لحاظ قانون بین الملل میتوان انجام داد سخن گفته و این اقدام آمریکا را نقض آشکار حقوق بین الملل دانست و عنوان کرد : آمریکا باید تبعات این اقدام ضد حقوق بشری را بپذیرد و جمهوری اسلامی میتواند علیه این اقدام در دادگستری بین المللی شکایت کرده و درخواست محکومیت آمریکا و پرداخت غرامت را از این کشورمطرح کند .
وی افزود: به لحاظ قانونی و در گزارش سازمان ملل این اقدام آمریکا چند محور دارد، در قتل متعمدانه این دو ژنرال و این دو فرمانده ، ماده ۴ منشور زیرپا گذاشته شده است که بر مبنای آن هیچ کشوری حق ندارد بدون هیچ دلیلی از قدرت خشن و سخت علیه کشور دیگر استفاده کند.
**امروز بهترین راه، تقویت روش مقاومت و به کارگیری روشهای پسامدرن اقتصادی و تبلیغاتی و جنگ روانی علیه اشغالگران است**
دکتر سید هادی سیدافقهی نیز در این نشست تخصصی با بیان آنکه امروز شکل اشغالگری آمریکا پیچیده تر شده است، عنوان کرد: به مرور زمان و پس از آنکه نیروهای مردمی مسلح در قالب حشدالشعبی برای مبارزه با داعش شکل گرفت، آمریکا شکل حضور خودش را تغییر داد و شکل دیگری برای حضورش تعریف کرد. در سال ۲۰۱۱ یک عده از آمریکایی ها از عراق خارج شدند اما نفوذ آمریکاییها در بعد اقتصادی، رسانهای، دیپلمتاتیک و ... ادامه یافته است و امروز آمریکا گستاخ تر شده است. حال باید ببینیم چه کاری باید کرد و راههای دادخواهی و راههای جلوگیری از این هجوم متجاوزانه چیست؟
وی ادامه داد: اکنون دو راه وجود دارد؛ یکی توسل به شکایت و ارجاع به سازمان های حقوقی بین المللی و و دادگاههای جنایت جنگی است که البته این راه بر حسب تجربه کارساز نیست، چون نظام سلطه یک حضور علنی و رسمی و مادی دارد و این اقدامات صرفا برای ثبت در حافظه تاریخ لازم است. اما روشهای دیگری مانند روش اقدام مستقیم هم وجود دارد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در رابطه با شهادت حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش به این روش اشاره کردند. رهبری در خصوص شهادت حاج قاسم به شکایت به مراجه بینالمللی اشاره نکردند و این موضوع را منع هم نکردند . اما به صراحت مطرح کردند که " ما میزنیم" و دیدیم که بعد از شهادت حاج قاسم عین الاسد را به عنوان هشدار زدیم. رهبر گفتند "میزنیم" و این تنها راه مبارزه است.
سیدافقهی گفت: در حقیقیت شکل گیری محور مقاومت در ابتدا از سوی ایران مهندسی و طراحی شد و توسط حاج قاسم سلیمانی اجرا شد و از اینجا بود که رهبری فرمودند نیروی قدس نیروی بدون مرز است. امروز آمریکا فقط در جغرافیای درون خودش حرکت نمیکند و در سرتاسر دنیا حضور دارد و دخالت و حمله می کند و حتی گستاخ تر هم هست. چنانچه در زمان جورج بوش پسر، قانون ضربات پیشگیرانه را تصویب کردند و اعلام کردند؛ "اگر حتی جایی احساس کنیم کسی به ما و منافع ما و شهروندان ما آسیب برساند حق داریم پیشاپیش به آن سازمان یا کشور حمله ور شویم". فلسفه حمله به افغانستان تحت عنوان قانون ربات پیشگیرانه هم همین بود.
وی ادامه داد: بنابراین فلسفه شکل گیری جبهه مقاومت و تنظیم و راهبرد قطب نمای مقاومت نیز اخراج نیروهای آمریکایی است البته نه تنها از عراق . در کل اخراج آمریکا از منطقه محور مقاومت است. جغرافیای محور مقاومت از طریق قوه قهریه، عملیات پارتیزانی و به هر شکل ممکن با اشغالگری برخورد می کند. اخراج نیروهای آمریکایی نه از عهده شورای امنیت برمیآید و نه از سازمان ملل بلکه آنچه اثربخش است، تهدید است. این که بگوییم " ما میزنیم" همین محور مقاومت است. رهبر در دیدار با مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق به ایشان فرمودند: "برای آمریکایی ها نخست وزیر مهم نیست برای آنها تنها منافعشان مهم است". بنابراین امروز بهترین راه ، تقویت روش مقاومت و به کار گیری روشهای غیر جنگی و نظامی است مانند به کارگیری روشهای پسامدرن اقتصادی و تبلیغاتی و جنگ روانی و ... است.
** آیا ما با حقوق بشر غربی میتوانیم منافع ملی کشورهای غرب آسیا را تامین کنیم؟ **
دکتر سید رضا صدرالحسینی، کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا در نشست اشغال و حقوق بشر آمریکایی با اشاره به دوگانگی موجود در تعریف حقوق بشر غربی و غیر غربی، عنوان کرد: آیا تصور اینست ما با حقوق بشر غربی میتوانیم منافع ملی کشورهای غرب آسیا که حالا اینجا به طور خاص صحبت از عراق است را تامین کنیم؟
وی اشاره کرد: یک دوگانگی دیگری نیز در سیستم فکری حقوقی آمریکا وجود دارد و آن اینست که حتی تعریف حقوق بشر غربی سفیدپوستان با رنگین پوستان هم متفاوت است! بنابراین باید بپرسیم چگونه می توانیم با این حقوق بشر، حقوق مردم عراق را استیفا کنیم؟
وی با بیان آنکه لازم است بازخوانی مجددی از بحث حقوق بشر صورت گیرد اظهار کرد: در حال حاضر آمریکا را میتوانیم با دو دیدگاه متضاد در عراق مورد ارزیابی قرار دهیم. آمریکایی ها می گویند ما شکل حضور در عراق را از شکل نظامی میخواهیم به شکل اقتصادی تبدیل کنیم و با این تزویر و دروغ در حقیقت سعی دارند با یک جنگ شناختی با مردم عراق مواجه شوند . یعنی تلاش بر این است که روی اذهان عمومی مردم به گونه ای کار کنند که با ارسال اخبار متضاد قدرت تشخیص و هدایت را از مردم منطقه بهخصوص عراق بگیرند و این نشانه بی صداقتی آنهاست. البته مردم عراق نسبت به این موضوعات به حمدلله آگاهی لازم را دارند.
صدرالحسینی ادامه داد: بررسی عملکرد آمریکا در عراق ما را با این حقیقت مواجه می کند که آنها آمده اند در عراق بمانند. آمدهاند که حکومت عراق را در هر لحظهای که بتوانند به شکل آقای برمر اداره کنند، یعنی ایشان با حکم فرمانداری نظامی وارد عراق شده اند. هنوز هم با توجه به بحث اشغال، در پس زمینه ذهن آمریکاییها استیلا بر همه مقدرات مردم عراق است. البته هوشیاری مردم عراق اجازه نداد که ایده فرمانداری نظامی و کاپیتولاسیون بر عراق حاکم شود. اما در طول ۲۰ سال گذشته آمریکایی ها تلاش کردند از طریق حضور نظامی، ترفندهای سیاسی و نفوذ فرهنگی حضور خود را در عراق مستمر کنند و این استمرار را امروز هم در عراق پیگیری میکنند.
وی در خصوص ارزیابی صحنه کنونی عراق و تلاش و عملکرد مردم عراق بیان کرد: امروز مردم عراق همه تلاش خود را در حوزههای مختلف به خصوص در طول ۲ سال گذشته علارغم فراز و فرودهایی که وجود داشت، برای رسیدن به استقلال معطوف کردهاند. امروز میبینیم که شاخص ترین بیانیه را مرجعیت عراق صادر میکند و در حقیقت مرجعیت عالی عراق سخنگو و زبان گویای مردم عراق است. اکنون مردم سعی دارند حضور آمریکا در عراق را پر هزینه کنند و آنقدر هوشمند و شجاع هستند که اجازه ندهند آمریکاییهای متجاوز در پادگانها به راحتی بتوانند برای استیلای بیشتر برنامهریزی کنند. نگرانی آمریکایی ها و تجمیع نیروی آمریکایی در طول ۳ ماه گذشته برای همین بوده است. اینکه که پاتریوتها آمدند و عین الاسد بارسازی شده برای این است که هزینههایی را که مردم به آنها تحمیل میکنند را کاهش دهند.
این کارشناس مسائل عراق مطرح کرد: چشم انداز فعلی عراق این است که آمریکاییها بالاخره باید از عراق خارج شوند. نه اینکه خودشان بروند، چون آمریکاییها نیامدهاند که از عراق خارج شوند. در حقیقت عراقیها، آمریکاییها را اخراج خواهند کرد و مطمئن هم هستیم که این اخراج برای آمریکاییها پر هزینه خواهد بود. تاریخ عراق نشان داده که زمانی که در 1920 انگلیسیها به عراق آمدند با کمک و پیشقراولی روحانیت شیعه اخراج شدند و هنوز هم خاطراتشان در کتب روابط بین الملل انگلیس وجود دارد .
انتهای پیام/
افزودن دیدگاه جدید