شماره 156 نشریه بصائر تحلیلی؛
شماره 156 نشریه بصائر تحلیلی؛
ضرورت حجاب، فلسفه آن
و پیامدهای منفی کشف حجاب
چکیده:
1- روند تبدیل حجاب از موضوعی فرهنگی و با ابعاد روشن شرعی به یک مساله امنیتی به وضوح در جامعه ایران دیده میشود.
2- دو گروه عمده را در پشت صحنه مساله حجاب میتوان از هم تفکیک و دستهبندی کرد؛ گروهی که به مثابه ماموریتی بیرونی از سوی دشمنان انقلاب و نظام اسلامی به این مساله نگاه امنیتی داشته و میخواهند حجاب را به یکی از حلقههای مهم زنجیرهی مسائل و مشکلات جمهوری اسلامی تبدیل و از آن طریق جامعه را دوقطبی نمایند و گروه دوم افراد کشفحجابکننده بسیاری از خانمهایی هستند که از سر ناآگاهی و فریبخوردگی دست به این حرام شرعی و سیاسی میزنند.
3- مسلما، نحوه مواجهه با این دو گروه عمده متفاوت است؛ با گروه اول، بنا بر تاکید رهبر معظم انقلاب به حرام شرعی و سیاسی بودن کشف حجاب و این که در امتداد زنجیرهی دشمنیها با انقلاب و نظام اسلامی عمل میکنند، باید با شدت و قاطعیت عمل کرد.
4- اما گروه دوم نیاز به تبیین و روشنگری مساله حجاب و فلسفه آن و همچنین پیامدهای کشف حجاب دارد. این موضوع باید با زبان اقناعی و منفعتمحور برای بانوان گرانقدر و عفیف جامعه اسلامی و ایرانی جا بیفتد که دود بدحجابی و کشف حجاب در وهله اول به چشم خود خانمها میرود و زندگی آنها را با انواع ناامنیها، پیامدهای اخلاقی و نگاه کالایی و صرف تمتعطلبی مواجه میسازد. در این زمینه تجربه شکستخورده غرب و دنیای سرمایهداری پیش روی همگان قرار دارد.
5- امروزه نظام سلطه برای از بین بردن غیرت در جامعه اسلامی، حجاب را مورد هدف قرار داده و با ابزار رسانه سعی میکند سیاستهای غلط خود را در داخل کشور پیاده سازد.
6- سلامت روانی و امنيت اخلاقی جامعه و خانواده، حوزههايی هستند که با تحقق جرم رعايت نکردن حجاب شرعی، آسيب میبينند. بنابراين، جرم مورد بحث در شمار جرايم عمومی است و تعقيب کردن مرتکب آن نيازمند دعوای شاکی خصوصی نيست. فلسفه جرمانگاری رعايت نکردن حجاب شرعی نيز پاسداری از امنيت اخلاقی جامعه است که اخلال در آن، زمينهساز جرايم بسيار ديگری است.
مقدمه
این روزها برخی اهتمامها و تلاشها با طراحی بیرونی و هدفگذاریهای خاص صورت میگیرد تا موضوع روشن حجاب را به مساله جامعه تبدیل نماید. در این فرایند، روند تبدیل حجاب از موضوعی فرهنگی و با ابعاد روشن شرعی به یک مساله امنیتی به وضوح دیده میشود. از اینرو، میتوان دو گروه عمده را در پشت صحنه مساله حجاب از هم تفکیک و دستهبندی کرد؛ گروهی که به مثابه ماموریتی بیرونی از سوی دشمنان انقلاب و نظام اسلامی به این مساله نگاه امنیتی داشته و میخواهند حجاب را به یکی از حلقههای مهم زنجیرهی مسائل و مشکلات جمهوری اسلامی تبدیل و از آن طریق جامعه را دوقطبی نمایند و مقصود خود را از ناامنی و دوگانگی در جامعه در قالب تداوم اغتشاشات پائیز 1401 بچینند. گروه دوم افراد کشفحجابکننده برخی از خانمهایی هستند که از سر ناآگاهی و فریبخوردگی دست به این حرام شرعی و سیاسی میزنند. مسلما، نحوه مواجهه با این دو گروه عمده متفاوت باید باشد؛ بدون تردید، با آنهایی که با این پدیده در مجموع مواجهه امنیتی دارند و شواهد نشان از حمایت و پشتیبانی سرویسهای اطلاعاتی و مراکز جاسوسی دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب دارد، باید با قاطعیت و به شدت برخورد کرد؛ چرا که به فرموده رهبر معظم انقلاب «کشف حجاب، حرام شرعی و حرامسیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرامسیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند. من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهلگریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزه با حجاب است. جاسوسهای دشمن، دستگاههای جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمیکنند».(دیدار مسئولان و کارگزاران نظام با رهبر معظم انقلاب، ۱۵ فروردین ۱۴۰۲)
مبتنی بر این فراز از سخنان حکیم انقلاب، رویکرد مواجههای با دسته دیگر، فرهنگسازی و تبیین و روشنگری ابعاد فقهی، شرعی و عقلایی حجاب و پیامدها و تبعات اجتماعی گسترش بیحجابی و بدحجابی در جامعه با عطف توجه به تجربه تلخ و تاریخی جوامعی است که در این دام نظام سرمایهداری لیبرال افتادند. البته در صف اول، جوامع اروپایی و آمریکا قرار دارند. دانشمندان منصف غربی امروز به جد نگران روندهای فروپاشی کانون خانواده و به تبع آن احساس ناامنی و فروپاشی اجتماعی در غرب هستند. در این راستا، تلاش میشود در این مطلب به فلسفه حجاب و ابعاد فقهی و نتایج آن و تجارب تاریخی در خصوص حجاب ملتها و همچنین پیامدهای کشف حجاب توجه داده شود.
رابطه لباس با نوع جهان بینی
در هر جامعه نوع و کیفیت لباس و پوشش زنان و مردان علاوه بر آنکه تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی و اقلیمی آن جامعه است، به طور قطع تابع جهان بینی و ارزشهای حاکم بر آن جامعه است. وقتی به نوع پوشش و لباس در بین مردم کشورهای همسایه اعم از کشورهای عربی و غیرعربی نگاه می کنیم میبینیم شباهت و وجه اشتراکی مانند بلندبودن، گشاد بودن و غیر چسبان بودن بین آنها وجود دارد. هر چند تفاوتهایی هم مشاهده میشود. پرهیز از بدن نمایی و عریانی و میل به حفظ حریم تن و داشتن احساس شرم و عفت، صفت مشترک تمامی جوامعی است که بویی از معنویت و دین در آن استشمام میشود. در ایران باستان تا به امروز این خصایص به صورت یک امر بدیهی در اذهان ملت ایران وجود داشته است تا اینکه دشمنان اسلام و ایران تلاش کردند تا با ورود تفکر غرب و رواج برهنگی، نوع جهانبینی ملتهای مسلمان را به بهانه ترقی، آزادی و تساوی حقوق، تغییر داده و فرهنگ برهنگی را نهادینه کنند تا بتوانند سیاستهای غلط خود را علاوه بر حوزه فرهنگ، در سایر حوزه ها نیز اعمال نمایند. البته هجوم تفکر غرب مختص کشورهای مسلمان نبوده و به فرهنگ کشورهای غیرمسلمان مثل ژاپن هم هجمه وارد شده است تا آنجا که قبل از ورود تفکر غربی، مردم ژاپن لباسهای گشاد و بلند می پوشیدند اما با ورود فرهنگ غرب، برهنگی و لباسهای غیرمتعارف به سبک غربی در آن هم رواج پیدا کرده است.
بنابراین نوع پوشش مردان و زنان یک جامعه، شان و شخصیت افراد آن جامعه را نشان می دهد که تابع چه گفتمان و چه جهان بینی هستند. جهان بینی الهی مبتنی بر شرم، حیا و انسانیت یا جهان بینی معطوف به برهنگی و عریانی و در یک کلام جهان بینی غیردینی و مادی.
حجاب در ایران باستان
در ايران باستان و در ميان قوم يهود و حتی در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است، اما در جاهليت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسيله اسلام در عرب پيدا شده است.
ويل دورانت راجع به قوم يهود و قانون تلمود مىنويسد: «اگر زنى به نقض قانون يهود مىپرداخت چنانكه مثلًا بىآنكه چيزى بر سر داشت به ميان مردم مىرفت و يا در شارع عام نخ مىرشت يا با هر سنخى از مردان درد دل مىكرد يا صدايش آن قدر بلند بود كه چون در خانهاش تكلم مىنمود همسايگانش مىتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد.»(ترجمه تاريخ تمدن، جلد 12، ص 30)
به هر حال حجابى كه در قوم يهود معمول بوده از حجاب اسلام بسى سختتر و مشكلتر بوده است. ویل دورانت در مورد حجاب در ایران مىگويد: «پس از داريوش مقام زن مخصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پيدا كرد. زنان فقير چون براى كاركردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند آزادى خود را حفظ كردند ولى در مورد زنان ديگر گوشه نشينى زمان خاص زنانه كه برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگى اجتماعىشان را فرا گرفت، و اين امر خود مبناى پردهپوشى در ميان مسلمانان به شمار مىرود. زنان طبقات بالاى اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان روپوشدار از خانه بيرون بيايند و هرگز به آنان اجازه داده نمىشد كه آشكارا با مردان آميزش كنند. زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردى را و لو پدر يا برادرشان باشد ببينند. در نقشهايى كه از ايران باستان بر جاى مانده هيچ صورت زنی ديده نمىشود و نامى از ايشان به نظر نمىرسد». (ترجمه تاریخ تمدن، جلد 1، ص 552)
در زمان حکومت مادها، حجاب زودتر از اسلام رواج پیدا کرد. کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» درباره پوشش زنان در دوران مادها با تکیه بر نقوش برجسته برجا مانده میگوید که پوشاک زنان آن دوران از دید شکل با پوشاک مردان یکسان است. درباره آن نقوش چنین مینویسد: «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمایز داده میشوند. به نظر میرسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذاردهاند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است».(پوشاک باستانی ایرانیان، ضیاءپور، ص ۵۴.)
حجاب و پوشش در زمان هخامنشیان پس از مادها، تفاوت چندانی نداشته و آنها نیز همانند مادها بر حفظ حجاب زنان پایبند بودند. پلوتارک مورخ یونانی در مورد شرایط ایران در زمان هخامنشیان مینویسد:« هر گاه لازم است زنان ایران از خانه خارج شوند و به سفر روند، درون چادرهای در بستهای مینشینند و چادر را بر روی گردونهای قرار میدهند و حمل مینمایند». احمد کسروی می نویسد که استفاده از چنین چادری ویژه توانگران بوده و افراد عادی جهت رفتوآمد مشابه کوچکتر آن را بر سر میگرفتهاند و به تدریج ظاهر آن تغییر کرده و به صورت امروز درآمده ولی نام چادر همچنان بر آن باقی ماندهاست.(خواهران و دختران ما، احمد کسروی صفحه7)
در زمان اشکانیان نیز پوشش برای زنان امری لازم و ضروری بوده است آنچنان که جلیل ضیاء پور در کتاب پوشاک زنان ایران تا آغاز عصر پهلوی مینویسد: «لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستیندار و یقه راست بودهاست. پیراهن دیگری داشتهاند که روی اولی میپوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بودهاست. روی این دو پیراهن چادری سرمی کردند».(جلیل ضیاءپور، پوشاک زنان ایران تا آغاز عصر پهلوی، ص ۱۹۴)
همانطور که ملاحظه شد حجاب سخت و شديدى در ايران باستان حكمفرما بوده است؛ به گونهای حتى در برخی اقوام، پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده مىشدهاند. حجاب مقولهای نیست که فقط در نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قانون و حدود شرعی مطرح بوده باشد بلکه در طول تاریخ، حجاب مسئله بسیار مهمی در افکار عمومی ایرانیان بوده است اما امروز قشرى از اجتماع كه به غلط خود را «روشنفكر» معرفى مىكنند با نظر بدبينى به اسلام در مسائل مربوط به زن نگاه مىكنند، نمىدانند اسلام چه گفته است و با فلسفه اجتماعى اسلام آشنا نيستند و لهذا بدبينىهاى آنها صددرصد بىاساس است. اين دسته نه تنها به پيروى از شهوات خود عملًا مقيد به حجاب و عفاف نيستند بلكه چون با حجاب اسلامى و منطق آن آشنا نيستند اعتقاد پيدا كردهاند كه اين يك خرافه است، دستورى است كه موجب بدبختى بشر است و همين فكر سبب دورى بلكه بيگانگى و خروج آنها از اسلام شده است. با فلسفه حجاب و نوع پوشش مردم ایران و سایر ملتها در تاریخ باستان آشنا شدیم اما حجاب با نگرش اسلامی بسی کاملتر و با فلسفهای روشنتر و فقهی مقبولتر مورد توجه ذات اقدس الهی به عنوان خالق انسان و هستی آمده است که اگر تاملی عقلایی و بدون حب و بغض نفسانی در آن صورت گیرد، همگان آن را تصدیق خواهند کرد.
حجاب در قرآن و آموزه های اسلامی
الف: حجاب در قرآن
حجاب یک مساله شرعی و قرآنی است و خداوند متعال مردان و زنان را به حفظ عفاف و حجاب به مثابه امر و تکلیفی واجب و شرعی دستور میدهد.
- تعیین حدود ارتباط با نامحرمان
قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضّوا مِنْ ابْصارِهِمْ وَ يَحْفَظوا فُروجَهُمْ ذلِكَ ازْكى لَهُمْ انَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعونَ * وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ ابْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُروجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ الّا ما ظَهَرَ مِنْها وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ الّا لِبُعولَتِهِنَّ او ابائِهِنَّ او اباءِ بُعولَتِهِنَ اوْ ابْنائِهِنَّ اوْ ابْناءِ بُعولَتِهِنَّ اوْ اخْوانِهِنَّ اوْ بَنى اخْوانِهِنَّ اوْ بَنى اخَواتِهِنَّ اوْ نِسائِهِنَّ اوْ ما مَلَكَتْ ايْمانُهُنَّ اوِ التّابِعينَ غَيْرِ اولِى الْارْبَةِ مِنَ الرِّجالِ اوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَروا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ، وَلا يَضْرِبْنَ بِارْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ توبوا الَى اللَّهِ جَميعاً ايُّهَا الْمُؤْمِنونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحونَ (سوره نور آیه 30 و 31)
به مردان مؤمن بگو ديدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ كنند. اين براى شما پاكيزهتر است. خدا به آن چه مىكنيد آگاه است. به زنان مؤمنه بگو ديدگان خويش فرو خوابانند و دامنهاى خويش حفظ كنند و زيور خويش آشكار نكنند مگر آنچه پيداست، سرپوشهاى خويش بر گريبانها بزنند، زيور خويش آشكار نكنند مگر براى شوهران يا پدران يا پدرشوهران يا پسران يا پسرشوهران يا برادران يا برادرزادگان يا خواهرزادگان يا زنان يا مملوكانشان يا مردان طفيلى كه حاجت به زن ندارند يا كودكانى كه از راز زنان آگاه نيستند (يا بر كامجويى از زنان توانا نيستند) و پاى به زمين نكوبند كه زيورهاى مخفىشان دانسته شود. اى گروه مؤمنان! همگى به سوى خداوند توبه بريد، باشد كه رستگار شويد.
پیام های مهم آیه
1. هر مسلمان، چه مرد و چه زن، بايد از چشم چرانى و نظربازى اجتناب كند.
2. مسلمان، خواه مرد يا زن، بايد پاكدامن باشد و عورت خود را از ديگران بپوشد.
3. زنان بايد پوشش داشته باشند و آرايش و زيور خود را بر ديگران آشكار نسازند و درصدد تحريك و جلب توجه مردان برنيايند.
4. دو استثنا براى لزوم پوشش زن ذكر شده كه يكى با جمله «وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ الّا ما ظَهَرَ مِنْها» بيان شده است و نسبت به عموم مردان است و ديگرى با جمله «وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ الّا لِبُعولَتِهِنَّ تا آخر» ذكر شده و نداشتن پوشش را براى زن نسبت به عده خاصى تجويز مىكند.
5. قرآن به مؤمنين می گوید به زنان خيره نشوند و چشمچرانى نكنند. آن چنانکه مفسران و فقها استنباط می کنند مقصود از «غضّ بصر» اين است كه خيره نگاه نكنند، يعنى ناظر به نگاهى باشد كه لازمه مخاطبه است و چشم چرانى نكنند.
6. «وَ يَحْفَظوا فُروجَهُمْ» يعنى به مؤمنين بگو عورت خويش را حفظ كنند. پاكدامن باشند يعنى از زنا و فحشاء و هر كار زشتى دوری کنند.
7. «ذلِكَ ازْكى لَهُمْ» يعنى اين براى ايشان پاكيزهتر است؛ پوشيدن عورت يك نوع نظافت و پاكى روح است.
8. «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ ابْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُروجَهُنَّ» ترك نظر و پاكدامنى (پوشانيدن عورت) كه براى مردان آمده براى زنان هم ذكر فرموده است.
9. قوانين اسلام بر پايه تبعيض و تفاوت ميان زن و مرد بنا نشده است و الّا مىبايد همه اين تكاليف را براى زن قائل شود و براى مرد هيچ وظيفهاى مقرر ندارد.
10. اگر مىبينيم كه وظيفه «پوشش» به زن اختصاص يافته است از اين جهت است كه ملاك آن مخصوص زن است. زن مظهر جمال و مرد مظهر شيفتگى است.
11. وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ الّا ما ظَهَرَ مِنْها. زنان نبايد آرايش و زيور خود را آشكار سازند. زينتهاى زن دو نوع است. يك نوع زينت آشكار است مانند جامه ها. نوع ديگر زينت مخفى است مانند خلخال و گوشواره و دستبند. پوشانيدن زينت نوع اول واجب نيست، اما پوشانيدن زينتهاى نوع دوم واجب است.
12. «وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيوِبِهِنَّ» يعنى مىبايد روسرى خود را بر روى سينه و گريبان خويش قرار دهند. البته روسرى خصوصيتى ندارد، مقصود پوشيدن سر و گردن و گريبان است. اين آيه دستور مىدهد كه بايد قسمت آويخته همان روسريها را از دو طرف روى سينه و گريبان خود بيفكنند تا قسمتهاى ياد شده پوشيده گردد.
13. «وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ الّا لِبُعولَتِهِنَّ الی آخر» يعنى زينتهاى خود را آشكار نكنند مگر براى شوهرانشان، پدرانشان، پدران شوهرانشان، پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن] بى نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده اند آشكار نكنند و پاهاى خود را [به گونه اى به زمين] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى دارند معلوم گردد.
- استثنائاتی برای زنان در پوشش
وَالْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللّاتى لايَرْجونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ انْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَةٍ وَ انْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (سوره نور آیه 60)؛
«زنان از پاافتادهاى كه اميدى به ازدواج ندارند مىتوانند لباس روى خود را بر زمين نهند مشروط بر اينكه نخواهند خودنمايى و خودآرايى بكنند. در عين حال اگر جانب عفاف را رعايت كنند و خود را پوشيده دارند بهتر است و خدا شنوا و داناست.».
این آیه در باره یک استثناء سخن می گوید. مقصود از «قواعد» كيانند؟ مقصود زنان سالخوردهاى هستند كه از جنبه زن بودن بازنشسته شدهاند، يعنى ديگر مطلوب مرد از نظر جنسى واقع نمىشوند و لذا اميدى به ازدواج ندارند. ممكن است طمع داشته باشند ولى اميد ندارند. جمله «انْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ» مىفهماند كه زن دو نوع لباس دارد: يكى لباس بيرون و ديگر لباس داخل منزل. آنچه رخصت داده شده است اين است كه زنان سالخورده مىتوانند لباس رو را دربياورند ولى در عين حال به آنها اجازه خودنمايى و خودآرايى داده نشده است.
از جمله «وَ انْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ» مىتوان يك قانون كلى استنباط كرد و آن اين است كه از نظر اسلام هرقدر زن جانب عفاف و سَتر را بيشتر مراعات كند پسنديدهتر است.
- عشوه گری و تبرج ممنوع
يا نِساءَ النَّبِىِّ لَسْتُنَّ كَاحَدٍ مِنَ النِّساءِ انِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذى فى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْروفاً*وَ قَرْنَ فى بُيوتِكُنَّ وَ لاتَبَرَّ جْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْاولى .... (احزاب 32 و 33) «اى زنان پيغمبر! شما همچون ساير زنان نيستيد اگر پرهيزكار باشيد. مواظب باشيد كه در سخن نرمش زنانه و شهوت آلود به كار نبريد كه موجب طمع بيماردلان گردد. به خوبى و شايستگى سخن بگوييد. در خانههاى خويشتن قرار گيريد و مانند دوران جاهليت نخستين به خودنمايى و خودآرايى از خانه بيرون نشويد.»
پیام های مهم آیه
- درست است که این آیه خطاب به همسران پیامبر است اما در حقیقت خطاب به همه زنان مسلمان است.
- مقصود از اين دستور، زندانى كردن زن در خانه نيست، زيرا تاريخ اسلام به صراحت گواه است كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) زنان خود را با خود به سفر مىبرد و آنان را از بيرون شدن از خانه منع نمىفرمود. مقصود از اين دستور آن است كه زن به منظور خودنمايى از خانه بيرون نشود و مخصوصاً در مورد زنان پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله اين وظيفه سنگينتر و مؤكدتر است.
- در آیه 53 همین سوره ورود بدون اذن به خانه پیامبر (ص) را ممنوع اعلام کرده و مومنان را مورد خطاب قرار داده تا اگر می خواهند چیزی از زنان پيغمبر بگيرند، از پشت پرده بخواهند بدون اينكه داخل اتاق شوند. و این به معنی سختگیری نیست بلکه ابن کار برای پاکیزگی دل بهتر خواهد بود.
- ذکر کلمه «حجاب» در آیه 53 غير از دستور «پوشش» است كه مورد بحث ما مىباشد. دستورى كه در اين آيه ذكر شده است راجع به سنن خانوادگى و رفتارى است كه انسان بايد در خانه ديگران داشته باشد.
- «ذلِكُمْ اطْهَرُ لِقُلوبِكُمْ وَقُلوبِهِنَّ» هر اندازه مرد و زن جانب سَتر و پوشش و ترك برخوردهايى كه مستلزم نظر است رعايت نمايند به تقوا و پاكى نزديكتر است.
- مشخص نمودن نوع پوشش
يا ايُّهَا النَّبِىُّ قُلْ لِازْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابيبِهِنَّ ذلِكَ ادْنى انْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفوراً رحيماً * لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقونَ وَالَّذينَ فى قُلوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفونَ فِى الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لايُجاوِرونَكَ فيها الّا قَليلًا (احزاب 59 . 60) اى پيغمبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنين بگو كه جِلبابهاى (روسريها) خويش را به خود نزديك سازند. اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد اذيت قرار نگيرند نزديكتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
پیام های مهم آیه
- اگر منافقان و بيماردلان و كسانى كه در شهر نگرانى به وجود مىآورند، از كارهاى خود دست برندارند ما تو را عليه ايشان خواهيم برانگيخت.
- در اينكه جلباب چه نوع لباسى را مىگويند كلمات مفسرين و لغويّين مختلف است و به دست آوردن معناى صحيح كلمه دشوار مىباشد.
در المنجد مىنويسد: الْجِلْبابُ: الْقَميصُ اوِ الثَّوْبُ الْواسِعُ. جلباب پيراهن يا لباس گشاد است.
در مفردات راغب كه كتاب دقيق و معتبرى است و مخصوص شرح لغتهاى قرآن نگاشته شده است مىگويد: «الْجَلابيبُ: الْقُمُصُ وَ الْخُمُرُ» (يعنى پيراهن و روسرى).
قاموس مىگويد: وَالْجِلْبابُ كَسِرْدابٍ وَ سِنّمارٍ: الْقَميصُ وَ ثَوْبٌ واسِعٌ لِلْمَرْأَةِ دونَ الْمِلْحَفَةِ اوْ ما تُغَطّىِ بِهِ ثيابَها مِنْ فَوْقٍ كَالْمِلْحَفَةِ، اوْ هُوَ الْخِمارُ..
جلباب عبارت است از پيراهن و يك جامه گشاد و بزرگ كوچكتر از ملحفه و يا خود ملحفه (چادر مانند) كه زن به وسيله آن تمام جامههاى خويش را مىپوشد، يا چارقد.
در لسان العرب مىنويسد: الْجِلْبابُ ثَوْبٌ اوْسَعُ مِنَ الْخِمارِ دونَ الرِّداءِ تُغَطّى بِهِ الْمَرْأَةُ رَأْسَها وَ صَدْرَها. جلباب جامهاى است از چارقد بزرگتر و از عبا كوچكتر. زن به وسيله آن سر و سينه خود را مىپوشاند.
عبارت كشّاف نيز قريب به همين است و در تفسير مجمع البيان آنجا كه لغت را معنى مىكند مىگويد: الْجِلْبابُ خِمارُ الْمَرْأَةِ الَّذى يُغَطّى رَأْسَها وَ وَجْهَها اذا خَرَجَتْ لِحاجَةٍ.. جلباب عبارت است از روسرىاى كه در موقع خروج از منزل به كار برده مىشود و سر و صورت را با آن مىپوشانند.
چنانكه ملاحظه مىشود معنى «جلباب» از نظر مفسران چندان روشن نيست.
- آنچه صحيحتر به نظر مىرسد اين است كه در اصل لغت كلمه «جلباب» شامل هر جامه وسيع مىشده است ولى غالباً در مورد روسريهايى كه از چارقد بزرگتر و از ردا كوچكتر بوده است به كار مىرفته است. ضمناً معلوم مىشود دو نوع روسرى براى زنان معمول بوده است: يك نوع روسريهاى كوچك كه آنها را «خِمار» يا «مقنعه» مىناميدهاند و معمولًا در داخل خانه از آنها استفاده مىكردهاند. نوع ديگر روسريهاى بزرگ كه مخصوص خارج منزل بوده است. اين معنى با رواياتى كه در آنها لفظ «جلباب» ذكر شده است نيز سازگار است.
- بنابراين مقصود از نزديك ساختن جلباب، پوشيدن با آن مىباشد؛ يعنى وقتى مىخواهند از خانه بيرون بروند روسرى بزرگ خود را با خود بردارند.
گروهى از منافقين اوايل شب كه هوا تازه تاريك مىشد در كوچهها و معابر مزاحم كنيزان مىشدند. گاهى از اوقات اين جوانان مزاحم و فاسد متعرض زنان آزاد نيز مىشدند و بعد مدعى مىشدند كه ما نفهميديم آزاد زن است و پنداشتيم كنيز است. لذا به زنان آزاد دستور داده شد كه بدون جلباب يعنى درحقيقت بدون لباس كامل از خانه خارج نشوند تا كاملًا از كنيزان تشخيص داده شوند و مورد مزاحمت و اذيت قرار نگيرند.
بيان مذكور خالى از ايراد نيست، زيرا چنين مىفهماند كه مزاحمت نسبت به كنيزان مانعى ندارد و منافقين آن را به عنوان عذرى مقبول براى خود ذكر مىكردهاند، در حالى كه چنين نيست. اگرچه پوشانيدن موى سر بر كنيزان واجب نبوده است و شايد رمز آن هم اين بوده كه وضع كنيز معمولًا جالب و تحريك آميز نيست و مورد رغبت كسى واقع نمىشود و به علاوه كارشان خدمت بوده است، ولى در هر حال اين مزاحمتها حتى در مورد كنيزان نيز گناه محسوب مىشده است و منافقين نمىتوانستهاند كنيز بودن را عذر خود قلمداد كنند.(مسئله حجاب، شهید مطهری، ج 1، ص 176)
- وقتى زن پوشيده و سنگين از خانه بيرون رود و جانب عفاف و پاكدامنى را رعايت كند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمىكنند متعرض آنها شوند. چرا که زنان نجيب و عفيف با این نماد شناخته می شوند و بيماردلان از اينكه به آنها طمع ببندند چشم مىپوشند.
- زن مسلمان بايد آنچنان در ميان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگينى و پاكى از آن هويدا باشد و با اين صفت شناخته شود، و در اين وقت است كه بيماردلان كه دنبال شكار مىگردند از آنها مأيوس مىگردند و فكر بهره كشى از آنها در مخيّلهشان خطور نمىكند. مىبينيم كه جوانان ولگرد هميشه متعرض زنان جلف و سبك و لخت و عريان مىگردند. وقتى كه به آنها اعتراض مىشود كه چرا مزاحم مىشوى، مىگويند اگر دلش اين چيزها را نخواهد با اين وضع بيرون نمىآيد.
- نكتهاى از آيه 60 سوره احزاب استفاده مىشود و آن اين است كه افرادى كه در كوچه هاو خيابانها مزاحم زنان مىگردند از نظر قانون اسلام مستحق مجازات سخت و شديدى مىباشند. تنها مثلًا آنها را به كلانترى جلب كردن و تراشيدن سر آنها كافى نيست، بسيار سختتر بايد مجازات شوند. قرآن مىفرمايد: «لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقونَ وَالَّذينَ فى قُلوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفونَ فِى الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرونَكَ فيها الّا قَليلًا» يعنى اگر اينها دست از عمل زشت خود برندارند تو را فرمان مىدهيم كه به آنها حمله برى كه ديگر جز اندكى در پناه تو نخواهند بود. حداقل آنچه از اين آيه مفهوم مىشود تبعيد آنها از جامعه پاك اسلامى است. جامعه هر اندازه براى عفاف و پاكى احترام بيشترى قائل باشد براى خائنان مجازات شديدترى قائل مىشود.
- حجاب در روایات اسلامی
در روایات معصومین(ع) تأکیدات بسیار ویژهای بر رعایت حجاب بانوان و لزوم حفظ عفت اجتماعی شده است. برای مثال در گروهی از این روایات با بیان ضرورت حجاب، حدود و ثغور آن اعم از سنی که دختران باید حجاب بر سر گذارند یا تعیین محدوده زینت یا مقداری از بدن که باید پوشیده شود، تبیین شده است. از سویی دیگر، روایات بسیار فراوانی در تبیین اهمیت حیاء و عفاف در جامعه اسلامی به عنوان دو امری که ارتباط تنگاتنگی با مقوله حجاب دارند، بیان شده است و این بحث از جنبههای مختلفی مورد توجه قرار گرفته است.
علاوه بر آن بر اساس مستندات تاریخی، عملکرد پیامبر اسلام(ص) و حضرت امیرالمومنین علی(ع) در جامعه معاصرشان نشان دهنده حساسیت ویژه آن بزرگواران برای اقامه عملی حجاب و زمینهسازی برای حاکمیت دستورات الهی و فضای عفت در جامعه بوده است. در کنار همه اینها سیره عملی بانوانی از اهل بیت(ع) مانند حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) را داریم که لحظه لحظه حیات شان، ارائه کامل ترین و بهترین الگوی عملی عفاف و حجاب و غیرتمندی بر این فضیلت اخلاقی است.
- در حدیثی از امام صادق(ع) می خوانیم: «لَا يَصْلُحُ لِلْجَارِيَةِ إِذَا حَاضَتْ إِلَّا أَنْ تَخْتَمِرَ إِلَّا أَنْ لَا تَجِدَه» دختر بایستی بعد از بلوغ خمار [روسری] بر سر نهد مگر اینکه قادر به تهیه آن نباشد.(اصول کافی، ج 5، ص532) شبیه به این روایت از آن امام، این بیان نیز نقل شده است که: «بر دختری که به سن بلوغ می رسد، روزه و حجاب واجب است. (وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 4، ص 409)
- یکی از اصحاب امام صادق(ع) به نام فضیل بن یسار از ایشان روایت می کند که«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الذِّرَاعَيْنِ مِنَ الْمَرْأَةِ أَ هُمَا مِن الزِّينَةِ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى:وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِن؟ قَالَ نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّينَةِ وَ مَا دُونَ السِّوَارَيْن» از امام صادق پرسیدم آیا ساق دستهای زنان از زینت است؛ زینتی که خدا فرموده است: «باید زنها آنها را آشکار نکنند»؟ آن حضرت فرمود: آری [ساق دست زن باید پوشیده باشد] و نیز آنچه روسری آن را می پوشاند [مثل گردن] و بالاتر از جای دستبند [مثل ساق و آرنج و بازو] نیز از زینت محسوب می شود که باید پوشیده شود.(اصول کافی، ج 5، ص 521)
- امام علی(ع) نیز هنگام به دست گرفتن زمام خلافت در کوفه مردان عراقی را این گونه سرزنش مینمود که«يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ؟» (ای مردم عراق، به من خبر رسیده که زنان شما در راهها به مردان تنه می زنند، [چرا عکس العملی نشان نمیدهید] آیا حیا نمیکنید.(اصول کافی، ج 5، ص 537)
- فضیل بن یسار از امام باقر(ع) این گونه روایت می کند. «فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَا كَانَ خِمَارُهَا إِلَّا هَكَذَا وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى وَسَطِ عَضُدِه» (فاطمه سيده زنان بهشت است و مقنعه او تا اينجا بيشتر نبود و [امام باقر] با دست تا وسط بازو را نشان داد. (مکارم اخلاق طبرسی، ص 93)
- روایت قاضی نعمان از امام صادق(علیه السلام) نیز تصویری دیگر از مقام والای حجاب و عفاف آن بانوی مطهر را ترسیم می کند.«اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ(س)، فَحَجَبَتْهُ. فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ(ص): لِمَ تَحْجُبِينَهُ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ؟ قَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي، فَإِنِّی أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّی» مرد نابینایی از فاطمه(س) اذن ورود به منزل گرفت، فاطمه(س) به خاطر او حجاب گرفت. پيامبر(ص) به دخترش فرمود براى چه خود را از فرد نابينایى پوشاندى؟ فاطمه عرض كرد: اگر او مرا نبيند، من او را مى بينم و او [اگر چه نابیناست، امّا] بو را تشخیص می دهد. پيامبر فرمود: شهادت مى دهم كه تو پارۀ تن من هستى. (دعائم الاسلام، ابن حیون، ج 2، ص 214)
- عَنْ عَلىِّ بْنِ ابْراهيمَ الْقُمّىِّ عَنْ ابى جَعْفَرٍ عليه السلام فى هذِهِ الْايَةِ، قالَ: هِىَ الثِّيابُ وَالْكُحْلُ وَ الْخاتَمُ وَ خِضابُ الْكَفِّ وَ السِّوارُ. وَالزّينَةُ ثَلاثٌ: زينَةٌ لِلنّاسِ وَ زينَةٌ لِلْمَحْرَمِ وَ زينَةٌ لِلزَّوْجِ، فَامّا زينَةُ النّاسِ فَقَدْ ذَكَرْناها، وَ امّا زينَةُ الَمحْرَمِ فَمَوْضِعُ الْقِلادَةِ فَما فَوْقَها وَ الدُّمْلُجُ وَ مادونَهُ وَالْخَلْخالُ وَ ما اسْفَلُ مِنْهُ، وَ امّا زينَةُ الزَّوْجِ فَالْجَسَدُ كُلُّهُ . امام باقر عليه السلام فرمود: زينت ظاهر عبارت است از جامه، سرمه، انگشتر، خضاب دستها، النگو. سپس فرمود زينت سه نوع است: يكى براى همه مردم است و آن زینت آشکار است. دوم براى محرمهاست و آن جاى گردنبند به بالاتر و جاى بازوبند به پايين و خلخال به پايين است. سوم زينتى است كه اختصاص به شوهر دارد و آن تمام بدن زن است. (تفسیر صافی، ذیل آیه 31 سوره نور)
- «اسماء» دختر ابوبكر( خواهر عايشه) به خانه پيغمبر اكرم آمد درحالى كه جامههاى نازك و بدن نما پوشيده بود. رسول اكرم روى خويش را از او برگرداند و فرمود: يا اسْماءُ انَّ الْمَرْأَةَ اذا بَلَغَتِ الْمَحيضَ لَمْ تَصْلُحْ انْ يُرى مِنْها الّا هذا و هذا- وَ اشارَالى كَفِّهِ وَ وَجْهِهِ.. اى اسماء! همينكه زن به حد بلوغ رسيد سزاوار نيست چيزى از بدن او ديده شود مگر اين و اين- اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پايين دست خودش. (سنن ابوداود، ج 2، ص 383)
- حجاب در گفتمان امامین انقلاب
بدون تردید، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مبتنی بر فلسفه عملی احکام اسلامی شکل گرفته و تلاش میشود در این نظام دینی دستورات و احکام الهی به منصه عمل و اجرا درآیند. از این رو، امام خمینی(ره) در سخنرانی ها و مصاحبه های خود در قبل از پیروزی انقلاب و بعد از آن به ضرورت رعایت پوشش اسلامی در اجتماع تاکید داشته اند. حضرت امام از ابتدای شکل گیری مبارزات خویش به صورت صریح و قاطع بر لزوم رعایت صحیح آموزهها، ارزشها و موازین اسلامی تاکید داشتند و در بیانات و مصاحبه های متعدد آزادی و ترقی جامعه را در چارچوب رعایت ارزش های مترقی اسلامی میدانستند و در مورد حجاب نیز تصریح میفرمودند که اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد و ما آنان را دعوت میکنیم که به حجاب اسلامی روی آورند.
امام(ره) در جمع بانوان جامعة الزهراء(س) به مناسبت میلاد حضرت زهرا (س) در تاریخ 22 اسفند 1363 فرمودند: كوشش كنيد در تهذيب اخلاق و در وادار كردن دوستانتان به تهذيب اخلاق. كوشش كنيد كه در مقابل آن جناياتى كه بر شما وارد شد عكس العمل نشان بدهيد، در حفظ همه حيثياتى كه حيثيت بزرگ زن است، آن طورى كه حضرت زهرا سلام اللَّه عليها بود. همه بايد به او اقتدا كنيد و كنيم و همه بايد دستورمان را از اسلام به وسيله او و فرزندان او بگيريم، و همان طورى كه او بوده است، باشيد. و در علم و تقوا كوشش كنيد كه عِلم به هيچ كس انحصار ندارد، علم مال همه است، تقوا مال همه است. و كوشش براى رسيدن به علم و تقوا وظيفه همه ماست و همه شماست.( صحيفه امام، ج19، ص 184)
آیتالله طالقانی در تاریخ ۲۰ اسفند ۵۷ در مصاحبه ای اعلام می کنند که: حجاب اسلامی حجاب شخصیت و وقار است و هیچ اجباری هم در مورد آن در کار نیست...مسلما نظر امام هم به مصلحت زنان ما و هم خواهران و دختران ماست و هم مطابق با موازین اصول دین مبین اسلام است... حجاب یک مسئلهی سنتی و تاریخی است در عمق تاریخ ما و تاریخ شرق... اشتباه میکنند خانمهای ما که اگر یک روسری روی سرشان بگذارند اینها از حیثیت آنها کم خواهد شد... حجاب ساختهی من و فقیه و اینها هم نیست، نص صریح قرآن است. آیهی حجاب برای شخصیت دادن به زنان است... آیا این مانع از آن است که کار اداری داشته باشند؟ نه. مانع از این است که کار فرهنگی داشته باشند؟ نه. به شرطی که در راه خدمت باشد... اصل مسئله این است که هیچ اجباری هم در کار نیست و مسئلهی چادر هم نیست.»
حضرت امام نیز در پاسخ به یک خبرنگار زن فرانسوی که دربارهی مسئلهی حجاب و اعتراض زنان ایرانی پرسیده بود، پاسخ داد: «همان نظراتی که آقای آیت الله طالقانی فرمودند، مورد نظر من و صحیح است.»
«و البته باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزشهای شماست. هرچه را که خدا دستور فرموده است- چه برای زن و چه برای مرد- برای این است که، آن ارزشهای واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه های شیطانی یا دستهای فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال می شدند اینها، این ارزشها زنده بشود.» (صحیفه امام، ج۱۹، ص ۱۸۵)
۱۶ اسفند ۵۷، امام خمینی در مدرسۀ فیضیه قم فرمودند: «الآن وزارتخانه ها- این را می گویم که به دولت برسد، آنطوری که برای من نقل می کنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند؛ زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند.»(صحیفه امام، ج۶، ص ۳۲۹)
و در جای دیگر وزارتخانه ها را مورد عتاب قرار داده و میفرمایند: «زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه اینکه خودشان را بزک کنند. زنها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار میکنند. زنها باید وضع خودشان را عوض کنند… به من گزارش دادهاند که در وزارتخانههای ما زنها لخت هستند و این خلاف شرع است. زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی».(روزنامه اطلاعات، ۱۶ اسفند۵۷)
مقام معظم رهبری نیز در بیانات مکرر به مسئله حجاب پرداخته و زنان ایران اسلامی را به رعایت شئونات اسلامی و حفظ حریم زن سفارش کرده است. با توجه به اتفاقاتی که این روزها در داخل کشور مشاهده می شود، نگاهها به موضوع حجاب صد چندان شده و نطرات مختلفی توسط مسئولین و مردم در برهههای مختلف مطرح می شود. مقام معظم رهبری در جمع بانوان در 14 دی ماه سال 1401 در خصوص ضرورت حجاب می فرمایند: «حجاب یک ضرورت شریعتی است؛ شریعت است؛ ضرورت شرعی است؛ یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد؛ این را همه باید بدانند. این که حالا خدشه کنند، شبهه کنند که آیا حجاب هست، لازم است، ضروری است، نه، جای خدشه و شبهه ندارد؛ یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود، منتها آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متّهم کرد به بیدینی و ضدّانقلاب».
و در فرازی دیگر حجاب بانوان و حضور ایشان با رعایت حدود الهی را خنثی کننده توطئه دشمنان خوانده و فرمودند: در این قضایا[اغتشاشات ۱۴۰۱]، خب دیدید دیگر، علیه حجاب خیلی کار شد؛ چه کسی ایستادگی کرد در مقابل این تلاشها و فراخوانها؟ خود زنها؛ زنها ایستادگی کردند. آنها امیدشان به همین زنهایی بود که شما به آنها میگویید بدحجاب؛ امیدشان به اینها بود. اینها امیدشان این بود که همینهایی که حجاب نیمهکاره دارند بکلّی کشف حجاب کنند، (ولی) نکردند؛ یعنی زدند تو دهن آن تبلیغکننده و فراخوان فرستندهها.
در خصوص مسئله پوشش در دیدار با مسئولان نظام در تاریخ 15 فروردین 1402 فرمودند: «مسئلهی خانمها که فقط پوشش نیست؛ زن مسئلهی تحصیل دارد، مسئلهی اشتغال دارد، مسئلهی ازدواج دارد، مسئلهی فعّالیّت سیاسی دارد، مسئلهی حضور در مسائل اجتماعی دارد، مسئلهی حضور در مدیریّتهای بالای دولتی دارد؛ اینها همه مسائل زن است. در کدام [یک] از اینها در کشور آزادی وجود ندارد؟ جمهوری اسلامی در کدام یک از این موارد در کار زنها دخالت کرده و جلوی آزادیشان را گرفته؟ اینهمه دختر محصّل، اینهمه دختر دانشجو، اینهمه زنِ دارای مشاغل بالای دولتی، اینهمه خانمهای تشکیلدهندهی اجتماعات بزرگ، این حضور فعّال زنها در اجتماعات مؤثّر دوران مبارزات، قبل از پیروزی انقلاب، بعد از پیروزی انقلاب، در جنگ، در پشت جبهه، تا امروز در تظاهرات، در راهپیماییها، در بیستودوّم بهمن، در روز قدس؛ زن در کجای دنیا اینهمه فعّالیّت انجام میدهد که زنان ایرانی و بانوان ایرانی با افتخار و سربلندی دارند انجام میدهند؟ ... در مسئلهی پوشش، خب بله، مسئلهی حجاب محدودیّتِ شرعی و قانونی است؛ آنجا محدودیّتِ دولتی نیست، قانونی است و شرعی است؛ کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛ من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، ]منتها[ توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزهی با حجاب است. جاسوسهای دشمن، دستگاههای جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمیکنند. به هر حال، این مسئله قطعاً حل خواهد شد.»
رهبر معظم انقلاب در مقوله حجاب به عنوان یکی از واجبات الهی و مسائل اساسی زنان سخنان مبسوطی دارند که میتوان به آن رجوع مجدد کرد و در جلسات و مباحثات به آن استناد نمود. ایشان در اول فروردین سال1389 در جمع پرستاران نمونه کشوری به تلاش دشمنان برای به انحطاط کشاندن زن مسلمان اشاره کرده و می فرمایند: «دنیای فاسد غرب خواستند بروز زن را، شخصیت زن را در روشهای غلط و انحرافی که همراه با تحقیر جنس زن است، به زور به ذهن دنیا فرو کنند. زن برای اینکه شخصیت خودش را نشان بدهد، بایستی برای مردان چشمنواز باشد. این شد شخصیت برای یک زن!؟ بایستی حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوهگری کند تا مردها خوششان بیاید. این تعظیم زن است یا تحقیر زن؟ این غرب مستِ دیوانهی از همه جا بیخبر، تحت تأثیر دستهای صهیونیستی، این را به عنوان تجلیل از زن عَلم کرد؛ یک عده هم باور کردند. عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخاری برای یک زن نیست؛ این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است. عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جای خود به کار ببرد، آن تیزی و بُرندگی ایمان را هم در جای خود به کار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زنهاست».
ایشان در خصوص نوع پوشش فرمودند: ما هیچ وقت نگفتیم که «حتماً چادر باشد، و غیرچادر نباشد.» گفتیم که «چادر بهتر از حجابهای دیگر است.» ولی زنان ما میخواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملی ماست. چادر، پیش از آن که یک حجاب اسلامی باشد، یک حجاب ایرانی است. مال مردم ما و لباس ملی ماست.(بیانات در جمع پرستاران در تاریخ 20 مهر 1373)
رهبر معظم انقلاب در خصوص هوچیگری علیه زنان مسلمان می فرمایند: هوچیگریهای آنها(دشمنان اسلام) در مورد زن (زیاد )است؛ آن وقت راجع به زن بحث میکنند.(میگویند) شما حجاب را اجباری کردید. خود آنها بیحجابی را اجباری میکنند، دختر دانشجو را تو دانشگاه راه نمیدهند، به خاطر اینکه روسری دارد، آن وقت به ما میگویند چرا شما حجاب را اجباری کردید! این در جهت کرامت زن است، آن در جهت پردهدری و بیاحترامی به زن است. و از این قبیل مواردی هست که اینها هوچیگریهای غرب است.(بیانات در جمع دانشجویان دانشگاههای استان یزد، 13/10/1386)
امام خامنهای(مدظلهالعالی) در خصوص تلاش دشمنان برای نابودی خانواده مسلمانان نیز میفرمایند:«زن غربی با ورود در منجلاب فساد، دستاوردش نابودی خانواده بود. این جور نبود که زن با برداشتن حجاب در میدان علم یا در میدان سیاست یا در میدان فعالیتهای اجتماعی پیشرفت کند؛ همهی اینها با حفظ حجاب و عفت ممکن بود و ما در نظام اسلامی این را تجربه کردیم. برداشتن حجاب، مقدمهای برای برداشتن عفت بود؛ برای برداشتن حیا در جامعهی اسلامی بود؛ برای سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوی و نیرومند جنسی بود؛ برای اینکه از همهی کارهای دیگر بمانند.»(بیانات در دیدار با مردم قم، نوزدهم دیماه 1386)
آثار و پيامدهاي اجتماعی- فرهنگی بدحجابي
بدحجابي از مسائلي است كه سلامت فرد و جامعه را تهديد ميكند. پوشش نامناسب پيامدها و آثار جبران ناپذيري در فرهنگ، اخلاق، اعتقاد، اقتصاد و امنيت جامعه دارد كه گاه مسيري انحرافي و بازگشت ناپذيري پديد ميآورد. از این منظر نوع نگاه به حجاب مهم است؛ آیا حجاب، فقط جنبه شخصی و فردی دارد؟ آیا حجاب، امری اجتماعی و مربوط به قلمروی ارتباطات جامعه است؟ و یا اینکه میشود مقوله حجاب را دارای هر دو جنبه دانست: اجتماعی و شخصی؟
بشر به اهميتي كه براي سلامت خود قائل است، به سلامت جامعه هم ارزش مينهد و بيماري جامعه را بيماري خود ميداند؛ همچنانكه تلاش ميكند براي حفظ و تأمين سلامت خود از بسياري از امور بپرهيزد و يا از واكسنهاي پيشگيري و داروهاي گوناگون استفاده كند، براي سلامت جامعه هم بايد نهايت سعي و كوشش خود را به كار گيرد و جامعه را از مبتلا شدن به بيماريهاي اخلاقي و رواني پرهيز دهد تا ديگر افراد جامعه به رشد، تعالي و سعادت برسند. بدحجابي از مسائلي است كه سلامت فرد و جامعه را تهديد ميكند. پوشش نامناسب پيآمدها و آثار جبران ناپذيري در فرهنگ، اخلاق، اعتقاد، اقتصاد وامنيت جامعه دارد كه گاه مسيري انحرافي و بازگشت ناپذيري پديد ميآورد. اين نگارش آثار و پيآمدهاي گسترش بدحجابي را از دو منظر فرهنگي و اجتماعي بررسي ميكند. فرهنگ هر جامعهاي از جنبههاي گوناگوني تشكيل يافته است. جنبهاي هنجاري فرهنگ جامعه، از ارزشها و قواعد خاص رفتاري تشكيل ميشود. هنجارها نشان ميدهند كه چه چيزي ارزش و ضد ارزش است؛ مانند شيوههاي پوشش برگرفته از فرهنگ آن جامعه. تلقي بد از بدحجابي، باور به ارزشي بودن حجاب و پوشش و قضاوت درست درباره حجاب، در زندگي اجتماعي و فرهنگي تأثير بسزايي ميگذارد. قبل از هر چيز بايد فرهنگ را تعريف كنيم تا آثار و پيآمدهاي گسترش فرهنگ بدحجابي روشن شود. معروفترين تعريف از فرهنگ از تايلور انسانشناس معروف انگليسي است. او ميگويد: فرهنگ، مجموعه پيچيدهاي است كه دانش، معتقدات، هنر، اخلاقيات، قانون، رسم و هر استعداد و عادت ديگري را كه بشر به عنوان عضو جامعه كسب ميكند، شامل ميگردد. كلارك نيز ميگويد: تمامي مظاهر و شئون زندگي يك ملت را فرهنگ آن ملت تشكيل ميدهد. بنابراين، رفتارهاي اجتماعي معجوني از آنچه جامعه از علم و دانش، باورها و مسائل اخلاقي كسب ميكند و قوانيني است كه از دين و آيين افراد سرچشمه ميگيرد. در كنار اينها، برخي رسوم و عادات اجتماعي، در طول زمان سهم بسياري در شكلگيري فرهنگ آن جامعه دارند كه هسته اصلي حيات اجتماعي را به وجود ميآورند و در الگوهاي رفتاري و هنجارهاي فردي و اجتماعي بسيار تأثيرگذارند. آثار و پيامدهاي اجتماعی- فرهنگی بدحجابي عبارتند از:
الف) وادادگی در برابر فرهنگ بيگانه
داد و ستد فرهنگي مفيد است، بلكه براي هر جامعهاي لازم به نظر ميرسد. تجربه نشان داده كه تعامل يا تبادل فرهنگي از عوامل بالندگي و پويايي جوامع است. امام خامنهاي(مدظلهالعالی) ميفرمايد: در تبادل فرهنگي، هدف بارور كردن و كامل كردن فرهنگ ملي است. ولي در تهاجم فرهنگي، هدف ريشه كن كردن و از بين بردن فرهنگ ملي است. اما در دنياي كنوني، فرهنگي كه قادر نباشد عناصر فرهنگي مفيد را جذب و عناصر غيرمفيد را دفع كند و در الگوهاي مختلف اجتماعي از ثبات لازم برخوردار نباشد، فرهنگ مهاجم با الگودهي آن را تخريب ميكند؛ ارزشها و هنجارهاي آن را ناديده ميانگارد و با غلبه و تهاجم، ارزشها و الگوهاي مورد نظر خويش را جايگزين ميكند تا در اين رهگذر به اهداف خود دست يابد. بنابراين، فرآيند بدحجابي، مقدمه تهاجم گستردهتر به فرهنگ مقابل و شكستن هنجارها و جايگزين ساختن هنجار مورد نظر فرهنگ مهاجم است. چنين جامعهاي به نظر اسپنسر، جامعهشناس معروف، قدرت دفاعي خود را از دست ميدهد و در مقابل بيماريها، قدرت مقابله و دفاع ندارد و با ورود كوچكترين عامل مخرب، از بين ميرود. احساس بيگانگي در برابر فرهنگ خودي و بيهويتي اجتماعي، زمينهساز پذيرش تهاجم فرهنگي است. بنابراين، جامعهاي كه دچار تهاجم فرهنگي گردد و تغييرات اجتماعي در آن سريع صورت گيرد، ارزش در آن جامعه ناپايدار است و هنجارشكني در آن مرسوم ميشود و در برابر فرهنگ بيگانه هميشه از خود وازدگي نشان ميدهد و در نتيجه، بحرانزا ميگردد. سوغاتي كه بدحجابي به همراه دارد، تنها پوشش نامناسب نيست؛ بلكه ترويج لباسهاي نامناسب، بزك كردنها و... را به دنبال دارد. در نتيجه، افراد متحمل بسياري از الگوهاي ديگر از فرهنگ بيگانه ميشوند.
ب) سلطه بيگانگان و تأمين منافع آنان
هر جامعهاي در پي آن است كه به ارزشهاي خود پایبند باشد و جامعه خود را از فرهنگهاي بيگانه مصون نگه دارد تا افراد از سلامت و ثبات لازم برخوردار باشند. چنين جامعهاي سريعتر ميتواند به اهداف خود برسد و آرمانهاي خود را عملي سازد. بنابراين، استعمارگران در جايي كه ببينند جامعهاي مطابق با منافع، اهداف و خواستههاي آنها پيش نميرود. براي رسيدن به منافع خود و چپاول آن، غيرمستقيم طرحهايي مانند ترويج بدحجابي و بيحجابي ميريزند تا افراد را مشغول و سرگرم كنند و به اهداف شوم خود برسند. در طرح استعماري ترويج بدحجابي و بيحجابي از سوی انگلستان، خطاب به مأموران این کشور چنين آمده است: بايد به استناد شواهد و دلايل تاريخي، ثابت كنيم كه پوشيدگي زن از دوران بنيعباس متداول شده و مطلقا سنت نيست. مردان همسران پيامبر را بدون حجاب ميديدهاند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگي، دوش به دوش مردان فعاليت داشتهاند. پس از آنكه حجاب زن با تبليغات وسيعي از ميان رفت، وظيفه مأموران ما آن است كه جوانان را به عشقبازي و روابط جنسي نامشروع با زنان غيرمسلمان كاملاً بدون حجاب سوق دهند تا زنان مسلمان از آنان تقليد كنند.» رهبر فرزانه انقلاب در این باره ميفرمايند: اين چيزهايي كه شما ميشنويد درباره مبارزه با دختران محجبه در فرانسه، اينها جرقههايي است؛ آتشهاي زير خاكستر است و از يك كار عظيم پشت پرده خبر ميدهد. به راستي، دشمنان انقلاب اسلامي در تهاجم به ارزشهاي مقدس ما ميخواهند تقدسزدايي كنند. آنگاه به اهداف شوم خود برسند.
ج) گسترش فساد و تباهي
«ارزشهاي جامعه، آن دسته از عوامل و عناصري هستند كه اكثريت يك جامعه به اعتبار و اهميت آنان ايمان دارند و بدانها ارج ميگزارند». در جامعهاي كه حجاب، متانت، عفت و حيا ارزش تلقي ميشود، زن پايههاي اين ارزش را از رفتار و كردار خود، به بينش و باور خويش سرايت ميدهد و از طرفي نهتنها زنان ديگر بلكه مردان را نيز به ارزشهاي جامعه متوجه ميسازد و جامعه را به سلامت و ارزشهاي واقعي سوق ميدهد. اما اگر زن، روشها و منشهاي خود را تغيير دهد و به خودنمايي و آرايشهاي ظاهري بپردازد، ارزشهايي چون حجاب و حيا و وقار را خدشهدار ميكند و خود و اجتماع را به تباهي و فساد و بالاخره به ضدارزشها ميكشاند. زماني اين سؤال مطرح بود كه بر اساس روايات، در آخرالزمان زنان پوشيده ولي برهنهاند. اين پارادوكس را چگونه ميشود حل كرد. اميرالمؤمنين علي(ع) ميفرمايند: يَظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمانِ وَ هُوَ شَرُّ الاَْزْمَنْةِ نِسْوَةٌ كاشِفاتٌ عارِياتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّين خارجاتٌ فِي الْفِتَنِ داخِلاتٌ مائِلاتٌ اِلي الشَّهَواتِ وَ مُسْرِعاتٌ و اِلَي اللَّذّاتِ مُسْتَحِلاّتُ المُحَرَّمات وَ في جَهَنَّمَ خالِداتٌ؛ در آخرالزمان كه بدترين زمانهاست، زناني هستند كه پوشيده اما برهنهاند و از خانه با خودآرايي بيرون ميآيند. اينان از دين بيرون رفتهاند و در فتنهها وارد شده و به شهوات تمايل پيدا كردهاند و به كوي لذات نفساني در شتابند و حرامها را حلال ميدانند و در دوزخ به عذاب ابدي گرفتارند. بنابراين، امروزه پاسخ اين سؤال روشن شده است كه بعضي زنان پوشش دارند ولي بدحجاب يا بيحجابند، پوشش دارند ولي عريان و برهنهاند. چنين مسائلي آدمي را از ارزشها دور ميسازد و در فتنهها وارد مينمايد و از همه بالاتر گاهي از دين خارج ميكند.
د) افت آموزشي و کاهش شدید سرعت رشد علمی کشور
فرهنگ هر جامعهاي، به آموزشهاي آن بستگي دارد. هر قدر آموزشها از غناي بيشتري برخوردار باشد، فرهنگ آن جامعه بالاتر خواهد بود. نخبگان و فرهيختگان، در پرتو تحصيلات شناخته ميشوند. جامعهاي كه دانشمندان آن بيشتر باشد، معمولاً از تمدن بالاتري برخوردار است و پويايي در تمامي زمينههاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و نظامي كاملاً مشاهده ميشود. خلاصه، پيشرفت هر جامعهاي در گروِ آموزش آن است. دختران و پسران اگر در كنار تحصيل، دل مشغوليهاي ديگري داشته باشند، از تحصيل باز ميمانند و وقت زيادي از فرصتهاي مطالعاتي و تحصيلي آنان به هدر ميرود. بسياري از مشاوران از صحبتهاي دختران و پسران جوان درباره مدهاي روز و آرايشهاي جديد گلهمند هستند. نميخواهيم بگوييم دختران و پسران بايد در دانشگاهها كاملاً از هم جدا باشند و ديواري بين آنها كشيده شود. اگر اينها فضاي آموزشي را رعايت كنند و محيط را محيط درس بدانند و از آنچه برازنده فضاي آموزشي نيست پرهيز كنند، بسيار تحسين برانگيز خواهد بود. به گفته مربيان تربيتي، در مدارسي كه دختر و پسر با هم درس ميخوانند، كمكاري، عقبافتادگي و بيمسئوليتي به خوبي مشاهده شده است. زيرا دختران در چنين محيطي، با بدحجابي توجه ديگران را به خود جلب ميكنند و تمركز ذهني و روحي را از آنان ميگيرند و باعث افت تحصيلي آنان ميشوند و خود نيز ديگر حوصله درس خواندن ندارند و تمام حواسشان به لباس و نوع پوشش است. روح مطالعه و تحقيق در آنها خاموش ميشود و افت تحصيلي پيدا ميكنند.
ه) کم رنگ شدن حضور مثبت و سازنده زنان در جامعه
زن در بسیاری از جوامع در فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... شرکت می کند و سهم بسزایی در این زمینه ها دارد. بنابراین، حضور زنان در جامعه امری انکارکردنی نیست و روز به روز به این فعالیت ها اضافه می شود و زنان دوشادوش مردان در تمامی زمینه ها به فعالیت میپردازند. حال آیا پوشش می تواند بر حضور زن در جامعه تأثیر داشته باشد یا خیر؟ پاسخ بسیار روشن است؛ زیرا اسلام همان گونه که به اختلاط مرد و زن نامحرم هشدار داده و آنان را از پیامدهای بد و زشت آن بازداشته است، به پوشش و حجاب او توجه خاصی داشته تا حضور او را در جامعه حفظ و سلامت نفسانی جامعه را تضمین کند. زنان بدحجاب در محل کار، به دلیل خودآرایی و خودنمایی، تمرکز فکری لازم را از دست می دهند؛ در حالی که لازمه کار و تلاش جدی در محل کار، حضور قلب و تمرکز حواس است. زن با بدحجابی و آرایش، نه تنها به کار جدی نمی پردازد، بلکه نیروی کارآمد دیگران را نیز دچار سستی و رکود می سازد. در نتیجه، چرخه فعالیت کاری جامعه به کندی رهنمون میشود. از طرفی خانوادههایی که غیرت دینی بالایی دارند،از حضور دختران و زنان خود در چنین جامعهای نگران هستند و مانع حضور پرشور آنها در فعالیتهای اجتماعی خواهند شد. در نتیجه، جامعه ضرر خواهد کرد و بخش بزرگی از نیروهای کاری را از دست خواهد داد.
و) افزایش اختلالات روحی و روانی در جامعه
اختلال روحی و روانی از آثار ناگوار بدحجابی در جامعه است. برخی از دختران و زنان، بر اساس نیاز ذاتی خود برای جلب رضایت محیط و توجه بیشتر بینندگان، به خودآرایی و جلوه گری و ارائه پوشش غیرمتعارف میپردازند و افکار خود را در بعد تمایلات و تخیلات موهوم، تقویت میکنند. بنابراین، پوشش و حجاب ناقص فشارهای فراوانی را بر روح و روان افراد وارد می سازد. چنین افرادی همیشه در پی آنند که خود را به گونه ای ارائه دهند که افکار و نگاه های آلوده و هوس انگیز را به خود جلب کنند و شخصیت خود را با خواسته های دیگران همگون سازند. این خواستهها محدود نیست و وقتی دختران نتوانند خود را مطابق خواستها ارائه دهند، افراد جامعه ثبات روحی و روانی خود را از دست می دهند و امیدها و آرزوها به ناامیدی میگراید. شهید مطهری این فرایند را این چنین توضیح میدهد:«روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان می کنیم تحریک پذیری روح بشر، محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. همان طور که بشر در ناحیه ثروت و مقام، از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر نمی شود و اشباع نمی گردد، در امور جنسی نیز چنین است. هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمی شود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است با نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوها که به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیمارهای روانی می گردد. چرا در دنیای غرب این همه بیماریهای روانی زیاد شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که به وسیله جراید و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیررسمی انجام میشود».( مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 437)
آثار و نتایج مثبت فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه
حجاب اسلامی، به عنوان بخشی از منظومه عفت کارکردها و آثار فراوانی دارد. حجاب موجب تقویت پاکی و عفت می شود و در نهایت موجب بهبود عزت نفس او می شود. میزان عزت نفس در زنان بر اساس نحوه پوششان مورد ارزیابی قرار می گیرد. به عبارتی می توان گفت حجاب راهی است در جهت افزایش عزت نفس زنان. بنابراین زنان با رعایت حجاب می توانند عزت نفس خود را حفظ کنند و کمتر درگیر بیماری های روانی مختلف می شوند. برخی از آثار و فوائد مثبت حجاب عبارتند از:
1. حفظ حریم خانواده: پوشش کامل اسلامی موجب می شود که مردان برای رسیدن به وصال زنان مطلوب خویش، راهی جز ازدواج نداشته باشند. به عبارت دیگر در هیچ مرحله ای، نیازهای جنسی شان در جامعه و از راه حرام حتی از طریق نگاه تأمین نمی شود. هنگامی که زنان بسیار آسان و ارزان در اختیار مردان قرار دارند، مسلماً آنان زحمت ازدواج و الزامات اخلاقی و حقوقی پس از آن را به خود نمی دهند و در ضمن خود را از تنوع موجود در حراج اجتماع محروم نمی سازند.
2. جلوگیری از فساد جنسی و سالم ماندن محیط جامعه: کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند. برعکس آن چه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده و گفته اند که حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است، بیحجابی و ترویج روابط آزاد جنسی، موجب فلج کردن نیروی اجتماع است. پوشاندن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آن چه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است، آلوده کردن محیط کار به لذتجوئیهای شهوانی است. تبدیل شدن محیط کار به محفل لذتجوئیهای جنسی و شهوترانی، از آثار شوم بیحجابی و بدحجابی در زمینه اقتصاد است. البته اساساً هرزگی و بی بند وباری افراد جامعه و نیروی انسانی مولّد، از آن جا که ناآرامی های روانی و ناخوشی های جسمی را به دنبال دارد، رشد فرهنگی و بالندگی علمی کشور ها و جوامع را هم دچار کندی می نماید. «حجاب اسلامى موجب هدر رفتن نيروى زن و ضايع ساختن استعدادهاى فطرى او نيست. حجاب اسلام نمىگويد كه بايد زن را در خانه محبوس كرد و جلوى بروز استعدادهاى او را گرفت. مبناى حجاب در اسلام اين است كه التذاذات جنسى بايد به محيط خانوادگى و به همسر مشروع اختصاص يابد و محيط اجتماع، خالص براى كار و فعاليت باشد. به همين جهت به زن اجازه نمىدهد كه وقتى از خانه بيرون مىرود، موجبات تحريك مردان را فراهم كند و به مرد هم اجازه نمىدهد كه چشم چرانى كند. چنين حجابى نه تنها نيروى كار زن را فلج نمىكند، موجب تقويت نيروى كار اجتماع نيز مىشود.»(مجموعه آثار شهید مطهری، ج 15، ص 450)
3. تبدیل زن به موجودی ارزشمند: شهید مطهری در کتاب «مسأله ی حجاب» یکی از نظریات مشهور در باب ریشه اخلاق جنسی زن (از قبیل حیا و عفت) را بررسی می نمایند و می فرمایند: «حیا و عفت و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است.» پوشيده بودن زن- در همان حدودى كه اسلام تعيين كرده است- موجب كرامت و احترام بيشتر اوست، زيرا او را از تعرض افراد جِلف و فاقد اخلاق مصون مىدارد. به عبارتی، شرافت زن اقتضا مىكند هنگامى كه از خانه بيرون مىرود، متين و سنگين و با وقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچ گونه عمدى كه باعث تحريك و تهييج شود به كار نبرد، عملًا مرد را به سوى خود دعوت نكند، لباس انگشتنما نپوشد، به گونهای راه نرود که باعث جلب توجه شود، در هنگام صحبت کردن جوری صحبت نکند که باعث تحریک مردان شود.
4. آرامش روانی جامعه: یکی از دلایل وجوب حجاب، ایجاد آرامش روانی و امنیت روحی در جامعه است؛ زیرا امنیت و آرامش در ابعاد مختلف زندگی، از حقوق مسلم همه انسان هاست و فقدان حجاب و آزادی معاشرتهای بیبندوبار میان زنان و مردان، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی بخشیده، حرص و ولع در امور جنسی را در بین افراد، افزایش می دهد. حجاب و پوشش مناسب زنان، زمینه آسیب پذیری مردان را کم می کند. نگاه به زیباییهای زنان، حتی اگر به حد چشمچرانی که در روانکاوی نوعی ناهنجاری شمرده می شود، نرسد، انحراف از مسیر حق و خروج از دایره کرامت انسانی محسوب می شود و پوشش نامناسب زنان و تحریک جنسی مردان، باعث به وجود آمدن انحراف می شود.
پیامدهای فردی – تربیتی و خانوادگی کشف حجاب
توجه نکردن به آثار و کارکردهای فردی و اجتماعی حجاب و رعایت نکردن آن، اثرات بسیار مخربی در زندگی زنان و جامعه دارد. منتسکیو در تحلیلی کارکردگرایانه مینویسد: از دست رفتن عفت زنان به قدری تأثیرات بد دارد و به اندازهای نواقص و معایب تولید میکند و طوری روح مردم را فاسد مینماید که اگر کشوری دچار آن گردد و این اصل مهم از بین برود، بدبختیهای زیادی از آن ناشی میگردد، به خصوص در حکومت دموکراسی، از دست رفتن عفت، بزرگترین بدبختیها و مفاسد را باعث میشود تا جایی که اساس حکومت را از بین خواهد برد. به این جهت، قانونگذاران خوب، عفت را توصیه و از زنان توقع وقار و اخلاق را دارند.(منتسکیو، روح القوانین، ج 1، ص226)
در زیر به برخی از پیامدهای کشف حجاب اشاره می کنیم:
- مغایرت با دستورات اسلامی: بر اساس آیات و روایات، حجاب مورد نظر دین مبین اسلام یک بعدی نبوده، بلکه همه ابعاد و جوانب شخصیتی زن مسلمان را مد نظر قرار میدهد. در بررسی های صورت گرفته در قرآن و منابع مختلف روایی، رعایت حجاب و پوشش از ضروریات دین مبین اسلام است و عدم رعایت آن، مخالفت با دستورات شرع مقدس و فتاوای بزرگان دین بر اساس آنچه در بالا بدان اشاره کردیم می باشد. عدم رعایت حجاب توسط زنان و دختران در وهله اول بیتوجهی به فرمان خداوند است؛ چرا که خداوند در آیه 31 سوره مبارکه نور و در دیگر آیات با صراحت به زنان دستور میدهد که حجاب را رعایت کنند تا از نگاه خریدارانه دیگران به خود جلوگیری کنند و کیان خانواده و جامعه حفظ شود.
- ایجاد ناامنی برای بانوان: بدحجابی سبب ایجاد فرصت و فضای مناسب برای اشاعه ناامنی و هرج و مرج در حوزه فعالیت زنان و حتماً مردان میشود، طبق بررسی آمارها افراد بدحجاب بیشتر از دیگران در معرض خشونت و آسیبهای اجتماعی هستند و حتی در محیط کار، عزت، احترام و قداست زنان محجبه بیشتر توسط کارکنان مرد رعایت میشود و مراجعان نیز علاقهمند هستند که فعالیت اداری و... آنان را زنان محجبه کارمند برایشان انجام دهند. رواج بدحجابی و بیحجابی توسط زنان و دختران یک جامعه بهویژه در جوامع اسلامی علاوه بر پیامدهای اجتماعی، باورها و ارزشهای اعتقادی، مردم را نیز دچار آسیب میکند.
- آثار سوء تربیتی برای جوانان: بدحجابی و بیحجابی بهعنوان یکی از نقشههای شوم دشمنان اسلام و برای سرگرم کردن مردم بهویژه جوانان با مسائل جنسی و تقویت قوه شهوانی است. سرگرم کردن انسانهای یک جامعه به برنامهها و ترفندهایی که با هزاران زینت و لهو و لعب به آنها عرضه میشود مانع از پیشرفت تحصیلی در محیط های دانشجویی و سرو سامان دادن به فعالیتهای اداری، اجتماعی و ... میشود.
- از بین رفتن اعتقاد و باور: حجاب و رعایت پوشش ظاهری ربطی به باطن و قلب افراد ندارد، نوع نگاه افراد به مرور زمان با تغییر پوشش، عوض می شود. بعضی مواقع میبینیم نوع پوشش فرد تغییر کرده اما هنوز باور فرد ثابت است، اما به مرور زمان اعتقادات او نیز رنگ میبازد و نتیجهاش میشود، بیهویتی و نزدیک شدن به اهداف شومی که دشمن در سر دارد. وقتی در زنان و دختران هویتی وجود نداشته باشد تا در تعارض با فرهنگهای دیگر آن را نشان دهند، اعتماد به نفس و هویت اصیل خود را از دست می دهند. در چنین شرایطی از بدحجابی برای ابراز وجود استفاده می شود و به فرهنگ ملی و دینی جامعه ما ضربه وارد می شود. اگر آن خودباوری و تخصص در بانوان شکل بگیرد، همهچیز درست میشود.
- فروپاشی کانون خانواده و تکرار تجربه تلخ غرب: با نگاهی اجمالی به سخنان غربیها در مورد حجاب میتوان دریافت که آنها معتقدند حجاب، نشانه ظلم اسلام به زنان است. همچنین غربیها برای توصیف حجاب زنان مسلمان از واژههایی چون کفن، لباس مزورانه و حجب و حیای سیاه استفاده میکنند. به طور کلی، واکنشهای غرب نسبت به حجاب در یکی از دو دسته زیر قرار میگیرد؛ دسته اول، تفسیری کینهتوزانه از حجاب است که آن را نشانه آشکار ظلم اسلام به زنان میداند و دسته دوم، دیدگاهی خیالپردازانه است که حجاب را جزئی از سنن بیگانه شرقی میدانند که خواهان فروکشکردن لذت جنسی است.(جمعی از نویسندگان، اسلام، جهانی شدن و پست مدرنیته، ص 322)
غرب این موضوع را میداند که اگر زن از مسیر اصلی و فطرت پاک الهی اش دور شود، ابزار بسیار مهمی در جهت انحراف جامعه به دست می آید و جامعه از وضعیت تعادل خود خارج میشود. به عبارت دیگر حذف حجاب یا ایجاد برهنگی، میتواند افراد را در مسیر مسحور شدن قرار دهد و فکرها و اندیشهها را در حد یک نیاز شهوانی مهندسی کرده و خانواده را دچار فروپاشی کند. امروز در دنیای غرب شاهد هستیم که برای از بین بردن فرهنگ دینی، از زنان بهرهبرداری و برای رسیدن به اهدافشان از ابزار رسانه استفاده میکنند. به عنوان مثال، سینمای هالیوود برای فرونشاندن و خنثی کردن بیداری و پویایی کشورهای اسلامی، فیلمهای مستهجن تولید میکند؛ فیلمهایی که میتواند زمینه فکر و اندیشه را از بین ببرد و انسان را مانند یک حیوان در مسیر شهوت قرار دهد. دنیای غرب و معاندین میدانند که بخش عمده جامعه ما بانوان هستند که نقش مهمی هم در پیشبرد اهداف متعالی دارند. آنها به خوبی می دانند که با خارج کردن زنان از محیط حیا و خانواده، میتوانند به خانوادههای ایرانی لطمه بزنند و آنها را به پیامدها و سیاستهای شوم و استعماری خودشان و تجربه تلخی که در این زمینه دارند، یعنی فروپاشی خانواده مبتلا سازند.
حجاب به مثابه یک امر قانونی
سلامت روانی و امنيت اخلاقی جامعه و خانواده، حوزههايی هستند که با تحقق جرم رعايت نکردن حجاب شرعی، آسيب میبينند. بنابراين، جرم مورد بحث در شمار جرايم عمومی است و تعقيب کردن مرتکب آن نيازمند دعوای شاکی خصوصی نيست. فلسفه جرمانگاری رعايت نکردن حجاب شرعی نيز پاسداری از امنيت اخلاقی جامعه است که اخلال در آن، زمينهساز جرايم بسيار ديگری است. اهميت پاسداری از شخصيت بزهديده در اين جرم، ضرورت اهتمام به جلوگيری از گسترش جرم يادشده را دوچندان میسازد.
جرمانگاری (رعايت نکردن حجاب شرعی) به وسيله بانوان در قانون مجازات اسلامی، زمينه ساز بهرهگيری از راهکارهای قضايی و انتظامی در برخورد با پديده (بدحجابی) است. جرمشناسی و تحليل اين بزه جرمزای اجتماعی، راهکار مناسبی برای بازشناسی قلمرو وظايف و اختيارات هر يک از قوای اجرايی و قضايی در حوزه (تعقيب) و (دادرسی) بزه ياد شده است. عملکرد منفعلانه و پراکنده نهادهای مسئول در برخورد با بیحجابی به عنوان يکی از مصداقهای (انحرافات اجتماعی) سبب رشد و گسترش لجام گسيخته اين پديده در ميان گروههای گوناگون اجتماع شده است، به گونهای که امروزه اين اپيدمی فراگير، امنیت و سلامت اخلاقی جامعه را به مخاطره افکنده است.
رعايت نکردن حجاب شرعی در انظار عمومی، از چشمانداز حقوقی
رعايت نکردن حجاب شرعی در انظار عمومی، از چشمانداز حقوقی پيش از آن که به عنوان يک آسيب اجتماعی و بیماری، نيازمند بهرهگيری از درمان متناسب با خود باشد، (جرم) مسلّمی است که جرمانگاری آن برخاسته از ضرورت واکنش اجتماعی در برابر آن به عنوان فعلی است که به (حالات قوی و مشخص وجدان جمعی) تعرض کرده است.(محمدعلی اردبيلی، حقوق جزای عمومی، ج۲، ص23). به يقين، مسامحه در اجرای قانون و قصور يا تقصير متوليان حکومتی در ناديده انگاشتن قوانين موجود، علت مهمی در رشد لجام گسيخته بزه جرمزای رعايت نکردن حجاب شرعی است که فروپاشی امنيت اخلاقی و معنوی جامعه و تزلزل بنيان خانواده را در پی میآورد. واقعيت محسوس و مشهود امروز جامعه ايران که علم آورتر از آمار رسمی است، بيانگر عملکرد ضعیف دستگاه قضايی به عنوان متولی تعقيب متهمان و مجرمان و ضابطان زير نظرش در برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی است.
در این بین، با بررسی آيين دادرسی جرم رعايت نکردن حجاب شرعی، اين حقيقت را تبيين میکند که برخلاف فرافکنیهای جنجالی جريانهای رسانهای و شانه خالی کردن نهادهای مسئول از وظيفه خود با استناد به نبود قوانين لازم برای برخورد با جرم ظاهر شدن بدون حجاب در انظار عمومی، در ميان قوانين جمهوری اسلامی ایران مقررات معتبر و نافذی دارد که از ديدگان بسياری به سهو يا عمد پنهان مانده است. بنابراين، اجرای اين مقررات، گام مؤثری در عرصه سلبی برخورد با پديده (بیحجابی) خواهد بود.
جرم رعايت نکردن حجاب شرعی از جمله جرايم معاونت بردار است. بنابر ماده ۴۳ ق.م.ا.، معاون در جرم کسی است که:
۱. ديگری را تحريک يا ترغیب يا تهدید يا تطمیع به ارتکاب جرم نمايد و يا به وسيله دسيسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شود.
۲. با علم و عمد، وسايل ارتکاب جرم را فراهم کند و يا طريق ارتکاب آن را با علم به قصد مرتکب ارائه دهد.
۳. عالماً و عامداً وقوع جرم را تسهيل کند.
از جمله مصداقهای معاونت در جرم مورد بحث، تهيه وسايل ارتکاب اين جرم يعنی لباسهايی است که استفاده از آن در ملأعام خلاف شرع بوده و از مصداقهای نداشتن حجاب شرعی موضوع ماده ۶۳۸ ق.م.ا. باشد. بنابراين، توليدکنندگان، توزيعکنندگان و فروشندگان اين نوع لباسها مشمول بند دو ماده ۴۳ ق.م.ا. هستند و تحت تعقيب قانون قرار خواهند گرفت. البته قانونگذار با هدف پيشگيری از جرم و جلوگيری از گسترش وسايل جرم، اين نوع معاونت در جرم را موضوع جرم مستقلی قرار داده است که مشمول قانون (نحوه رسيدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهايی که استفاده از آنها در ملاعام خلاف شرع است يا عفت عمومی را جريحهدار میکند) میشود. از سوی ديگر، فردی که زنان را به هر شيوهای به بیحجابی به عنوان يکی از مصداقهای فساد تشويق میکند، به اتهام جرم مستقل موضوع ماده ۶۳۹ ق.م.ا. - (افراد زير به حبس از يک تا ده سال محکوم میشوند: … ب) کسی که مردم را به فساد يا فحشا تشويق نموده يا موجبات آن را فراهم نمايد.)- تحت تعقيب قرار میگيرد. خود زنان مرتکب جرم ظاهر شدن بدون حجاب نيز ممکن است به اتهام جرم تشويق به فساد تحت تعقيب قرار گيرند که در اين فرض، با تحقق (تعدد معنوی) ارتکاب جرم، مجازاتشان تشديد میشود. بنابراین بی حجابی با توجه به آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی خانمانسوز، از سوی قانونگذار جرم انگاری شده است.
سخن پایانی
امروز اگر گفته شود خط مقدم جهاد تبیین باید معطوف به این موضوع و به تعبیر رهبر معظم انقلاب معطوف تبیین و تحلیل دستها و طراحیهای پشت پرده دشمنان برای حیا و حجابزدایی از کشور اسلامی ایران قرار گیرد جا دارد و دارای اهمیت فوقالعاده است. دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران و گفتمان پیشرونده انقلاب اسلامی از الهامبخشی و قدرتسازی بیدارگر آن به شدت در هراسند؛ زیرا ایران اسلامی با تمام وجود در مقابل مطامع و دنیای قدرتمندان و زورگویان سلطهجو ایستاده است.
دشمنان در طول این چهار دهه هر راهی را که کمترین امید به ثمربخشی آن برای مقابله و منازعه با انقلاب اسلامی در چنته داشتهاند، آزمودهاند اما به لطف الهی، هدایتهای داهیانه رهبر معظم انقلاب و ایمان و باور و ایستادگی مردم در صحنه دفاع از کشور با ناکامی و شکست مواجه شدهاند و امروز از طریق ایجاد اغتشاش و اخلال در ذهن و زندگی مردم ایران وارد شدهاند تا با توسل به ابزارهای جنگ ترکیبی و شناختی با ایجاد تعارض شناختی، وارونهسازی وقایع و حقایق اسلامی و انقلابی و تحریف مفاهیم و آموزههای مهمی مثل حجاب که نماد و نشانه حاکمیت اسلامی است، ملت و نظام اسلامی مردم ایران را به زانو در آورند.
بدونشک، مهمترین کار و علاج واقعه در این میان، تبیین و روشنگری صحنه منازعه و پشت صحنه طراحیهای دشمنان در زمینه کشف حجاب در این موضوع است و این که به سرعت و با طراحی و برنامهریزی عقبماندگیهای ساحت فرهنگسازی و جامعهپذیری و تربیتی نسل جوان و نوجوان فعلی و همچنین عملکردهای ضعیف دستگاه قضایی و ضابطان آن را باید جبران کرد و در تقویت اندیشه و باور اسلامی آنها تلاش نمود. البته مقابلههای تخصصی در حوزههای امنیتی و اطلاعاتی با افراد و مراکزی که عامدانه و با ماموریت بیرونی در راستای کشف حجاب اقدام میکنند نیز به موازات سایر اقدامات نیاز هست.