عرفان واقعی با تبانی با مستکبران و دیکتاتورها سازگار نیست
عرفان واقعی با تبانی با مستکبران و دیکتاتورها سازگار نیست
به گزارش مرکز رسانه و ارتباطات نهضت استادی بسیج (ناب)، مجتبی جعفری مسئول کارگروه مطالبهگری بسیج اساتيد استان اصفهان در یاداشتی تحت عنوان «تجلی عرفان و حماسه در مکتب شهید سلیمانی» مینویسد: عرفان واقعی با تبانی و کنار آمدن با مستکبران و دیکتاتورها سازگار نیست.
در این یاداشت آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
تجلی عرفان و حماسه در مکتب شهید سلیمانی
همیشه مکاتب عرفانی در نگاه انسانها جذاب بوده است. علت جذابیت مکاتب عرفانی، عجین بودن آنها با اخلاق و معنویت و کمالات انسانی و نیز برخی از کرامات است.
وقتی به ابعاد مختلف عرفان نگاه میکنیم و سپس آن را با مرام و منش سپهبد شهید سلیمانی تطبیق میدهیم سلیمانی را جلوه گاه عرفان حقیقی می بینیم.
برخی افراد با شنیدن واژه عرفان به یاد گوشه نشینی و عزلت و ذکر و سکوت و نظیر آنها میافتند، اما عارفان بزرگ تشیع، بزرگانی همچون امام راحل، به ما آموختند که عرفان واقعی همراه با حماسه و انقلاب است. عرفان واقعی با تبانی و کنار آمدن با مستکبران و دیکتاتورها سازگار نیست. عرفان واقعی همراه است با خروش علیه ظلم و بیداد، عرفان واقعی تشکیل می شود از عشق بازی با خالق، خلوص نیت توام با اقدام صادقانه، اشک و عبادت شبانه، خوف و خشیت از خدا، توسل به اولیا خدا، ولایت پذیری، یتیم نوازی، مردم داری و خدمت به خلق و شفقت بر ایشان، و بالاخره علاقه و عشق به مرگ سرخ و شهادت و البته گهگاهی هم برخی کرامات. اینها نشانه های عرفان است.
وقتی به منش شهید سلیمانی مینگریم او را جامع همه این صفات مییابیم. به همین دلیل است که شهید سردار سلیمانی پیوسته واژه عرفان را برای شهدا دفاع مقدس به کار میبرد.
برای روشن شدن بحث نگاهی می کنیم به برخی از خصوصیات شهدای دفاع مقدس که سردار سلیمانی از آنها به عنوان عارف و مخلص و نظیر آن یاد میکنند. وی در توصیف رزمندگان در عملیات فاو میگوید : "تک تک نیروهای غواص که عموماً جوان و نوجوان بودند مثل یک عارف واقعی و عامل ۷۰ ساله بودند". در جایی دیگر خطاب به مردم شهید پرور کرمان در توصیف شهدا بعد از عملیات والفجر هشت میگوید:" مردم کرمان، مخلصین رفتند، عاشقان رفتند، عرفا رفتند". او در این عبارات شهداء دفاع مقدس را عارف و عاشق معرفی می کند.
در جایی دیگر وقتی حسین یوسف الهی را توصیف می کند می گوید او بعد از عملیات هیچ گوشه ای از بدنش نبود که جای زخم بر آن نباشد، حسین باوفا، حسین ایثارگر، حسین مخلص، حسین عارف. همچنین وقتی از شهید نصراللهی سخن میگوید، چنین می گوید نصراللهی پابرهنه، سینهچاک مخلص عاشقی که هیچ وقت خستگی نداشت. او در توصیف شهید میرحسینی نیز میگوید:" میرحسینی خیلی روح بزرگی داشت، یک مالک اشتر بود، با معنویت ترین شخصیت لشکر ثارالله بود، تمام حرف های خودش را با استناد به آیات و روایات نقل می کرد. خدا را شاهد میگیرم که هیچ وقت در چهره میرحسینی در سختترین شرایط هراسی ندیدم. میرحسینی هیچ وقت نماز شبش ترک نمیشد. هیچ نافله شبی بدون گریه تمام نشد. وقتی در جبهه می پیچید که میرحسینی آمد انگار یک لشکر آمده است. هیچ کس نمی دانست که یک شخصیت به این بزرگی در زابل می زیست. قبل از عملیات کربلای ۵ با هم صحبت می کردیم گفت تیر به اینجای من خواهد خورد و انگشت روی پیشانی اش گذاشت و همینطور هم شد. از این گونه کرامات از شهدای دفاع مقدس مکرر نقل شده است."
سردار سلیمانی وقتی از شهید کاظمی سخن میگوید او را با گریه های نماز و در قنوت یاد میکند. در مورد شهید همت می گوید:" بیش از یک مرجع تقلید در کشور محبوب و مورد توجه بود". او در توصیف شهید مشایخی میگوید:" مشایخی سفارش یتیمان همسایه اش را میکرد و میگفت:" شش فرزند یتیم سمت راست منزل ما و شش فرزند یتیم در سمت چپ منزل ماست، آنها را رسیدگی کنید."
بالاخره او در جایی دیگر در توصیف جبهه دفاع مقدس میگوید:" یک پایه جبهه اخلاق بود که ۳ هزار نفر کنار هم بدون کوچکترین دعوا و توهین و سخن زشت زندگی میکردند. یک پایه جبهه، معنویت بود. جبهه یک حج تمام بود، هیچ غرور و خود ستایی و تکبر در جبهه نبود. یک پایه دیگر جبهه عبودیت و بندگی محض خدا و کار کردن برای خدا بود. یک پایه جبهه ولایت بود و به همین دلیل بود که با اینکه ۹۰ درصد از رزمندگان امام راحل را از نزدیک ندیده بودند ولی عاشق امام بودند."
توسل به معصومین به خصوص حضرت زهرا سلام الله علیها یکی دیگر از ویژگیهای بارز شهید سلیمانی بود. وی میگفت:" در اوج نگرانی عملیات فاو به رزمندگان گفتم به حضرت زهرا سلام الله علیها متوسل شوید و همین کار را کردند و در آن حال توسل با تمام وجود حس کردم که حضرت زهرا را میبینم و این یک قدرت عجیب و یک اطمینان عجیبی به من داد.
سردار شهید سلیمانی با سوز و گداز این شعر عرفانی را زمزمه میکرد:
همه رفتند سراسیمه، جامانده منم
حسرتا این گل خارا ز همه رانده منم
پیر راه آمد طریق رفتن آموخت
آنکه نیاموخته و نرفته منم
بنابراین چنانکه مشاهده میکنیم همه اوصاف عارفانه در مکتب شهید سلیمانی است.
آری به خاطر همین اوصاف عرفانی شهداست که امام راحل رحمت الله علیه میفرمود: این وصیت نامه شهدا را مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید خدا قبول کند، یک بار هم این وصیت نامه شهدا را بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.
آری شهدای این نظام با اینکه غالبا جوان بودند ولی عارف بودند تا جایی که امام راحل از خدا می خواست با بسیجیان محشور شود.
ان شاءالله خداوند عاقبت ما را نیز با شهادت ختم کند و با اولیائش محشور کند.
مجتبی جعفری مسئول کارگروه مطالبهگری بسیج اساتيد استان اصفهان
انتهای پیام/
افزودن دیدگاه جدید