نامه یک پزشک متخصص بیهوشی نجات‌یافته از کرونا

asatid-ghadiri

نامه یک پزشک متخصص بیهوشی نجات‌یافته از کرونا

دکتر اختران در یادداشتی پس از بهبودی از بیماری کرونا آورده است: كرونا، اساتيد سينا، همكاران عزيز بيهوشي، عزيزان فاميل، دوستانم در اقصي نقاط ايران، مكتب جديدي در دلم گشود، يكي از برگ هاي مهم اين كتاب اين بود، من افتخار مي كنم كه يك متخصص بيهوشي هستم، زاده اين سرزمينم و تا اخرين قطره از وجودم به مردمان سرزمينم خدمت صادقانه خواهم كرد.

به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج اساتید کشور و به نقل از مرکز نشر ارزش‌های ماندگار مدافعین سلامت، دکتر اختران متخصص جوان بیهوشی شاغل در تبریز است که مدتی قبل با حال بد بر اثر ابتلا به بیماری کرونا در بیمارستان سینا بستری شد و با تلاش اساتید توانمند بیهوشی دانشگاه تهران و بدون داشتن سابقه رفاقت با همکاران بیمارستان تهران، از مرگ نجات یافت.

 

گفتنی است این دکتر جوان در یادداشت تقدیری بسیار جالب آورده است:

 

در خدمت تون هستم انشالله، يه سينه پر از حرف دارم،  يه سالي شايد كمي بيشتر بود كه تو شيش و بش مهاجرت از ايران به اسكانديناوي بودم، قيد و بندهاي خانوادگي باعث دست دستم مي‌شد براي عدم اقدام نهايي، وقتي تو اوج مبارزه با كرونا در ١٣ فروردين، استاد نجفي، استاد احمدي بر بالينم رسيدند و بعد از سي تي مجدد، خود استاد نجفي في الفور برايم شالدون تعبيه كرد و اقدامات بعدي، وقتي ١٤ فروردين علاوه بر اون دو بزرگوار، عزيزي افتاده و ساده و بي آلايش بر بالينم براي پلاسما فرز حاضر بود و من اسم شون رو پرسيدم و استاد نجفي فرمودند استادمحرري مدير گروه بيهوشي دانشگاه تهران،  ٣ استاد در يك قاب، روز ١٤ فروردين بر بالينم بودند ، هم رده‌هاي اين عزيزان در رشته هاي پر طمطراق رو تو ١٣ فروردين كمتر از كافه هاي كنار رود سن نميشه پيدا كرد، پيدا هم كردي قطعا در بيمارستان خصوصي و البته شارژ چند ده ميليوني از قبل !!!

 

ولي ٣ نام بزرگ بر بالين همكار جوان شون بودند تو اون روزهاي خاص، بيمارستان دولتي، قطعا بالاي يك ساله كارانه نگرفته بودند، نه تنها چشمداشت مالي در كار نبود، بلكه به يقين مي دونم حاضر بودند هر چقدر لازمه خودشون خرج كنند تا من به زندگي برگردم...

 

من خوشحالم، افتخار كردم، غرور سراپايم را فرا گرفت كه من هم از پياده هاي همين سواره نظام هستم، خدا رو شكر كردم كه در رشته اي هستم كه براي هر كاري دست در جيب مردم نبرده ام...

 

و البته ايمان اين مردان پولادين براي درمانم رو به افكار مهاجرت پيوند زدم، احساس شرم كردم، براي اندكي ناملايمات در انديشه رفتن بودم،  امروز يكي از نرسها بهم مي گفت، تو اون روزهاي سخت، كه سچوريشن هات پايين بود، استاد نجفي علاوه بر درمان، وقتي به تركي بهت روحيه ميداد، چند تا سچوريشن بالا مي اومد بعد كه مي رفتند دوباره بر مي گشت پايين...

 

كرونا، اساتيد سينا، همكاران عزيز بيهوشي، عزيزان فاميل، دوستانم در اقصي نقاط ايران، مكتب جديدي در دلم گشود ،  يكي از برگ هاي مهم اين كتاب اين بود، من افتخار مي كنم كه يك متخصص بيهوشي هستم، زاده اين سرزمينم و تا اخرين قطره از وجودم به مردمان سرزمينم خدمت صادقانه خواهم كرد...

انتهای پیام/

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.